معمای صمیمیت ارمنستان با اسرائیل

به گزارش عصر آرادی آنلاین  دکتر گلكاريان/ در روزهای اخیر خبرهایی در رابطه با آغاز بکار سفارت ارمنستان در پایتخت رژیم صهیونیستی در رسانه های خبری منعکس گردید.علیرغم اینکه حدود یکسال پیش و بالاخص از زمان سفر جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی آمریکا به ایروان ایجاد مناسبات سازنده میان دو کشور ارمنستان و رژیم صهیونیستی مطرح شد؛ چندان تصور نمی رفت که جمهوری ارمنستان با وجود حساسیت به حضور دیپلماتها و چه بسا جاسوسان اسرائیلی در نزدیکی مرزهای ایران با نگرش به روابط مشترک ایران و ارمنستان دست به چنین تعجیلی زده باشد. اما به نظر میرسد ارمنستان نیز در راستای سیاستهای کاخ سفید و بر اساس خواسته های رژیم اشغالگر قدس در صدد است به عنوان حلقه ای از زنجیره بی اعتمادی را در اطراف مرزهای کشورمان ایفای نقش نماید. این اتفاق در شرایط رخ میدهد که میان رژیم صهیونیستی با امارات متحده عربی نیز روابط چند جانبه شکل می گیرد و برخی از کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز مایل هستند حلقه حضور صهیونیستها در اطراف مرزهای کشورمان را کاملتر سازند.

طبیعتاً ایجاد روابط حسنه میان دو کشور ارمنستان و رژیم اشغالگر قدس نه تنها برای ایران که برای جمهوری آذربایجان و حی ترکیه نیز بسیار قابل تأمل است. جالب است که در افتتاح سفارت ارمنستان در پایتخت رژیم صهیونیستی نقش اقلیت به دور مانده از ارمنستان که خود را متعلق به سرزمینهای به اصطلاح ارمنستان بزرگ می پندارند، نقش تبلیغاتی عمده ای داشته اند.

همین اقلیت تنها در سرزمینهای اشغالی تریبون سیاسی ارمنستان و اسرائیل نبوده، در اثنای درگیری های اخیر در مرزهای آذربایجان و ارمنستان در اواسط ماه ژوئیه، در بسیاری از کشورهای خارجی نیز ایفای نقش داشته اند. عمیقترین زد و خوردهای به وقوع پیوسته در روسیه، اروپا و ایالات متحده آمریکا میان همین اقلیت ارمنی به دور از ارمنستان و آذربایجانیهای مقیم در آن کشورها رخ داده است.

گفتنی است که در سپتامبر2019 علاقه ایروان به توسعه روابط با رژیم صهیونیستی به شکل مشخصی برملا شد و گریگور هوانسیان، معاون سابق وزیر امور خارجه ارمنستان پس از بازدید زوهراب مناساکانیان وزیر امور خارجه از تل آویو، رسماً اعلام کرد که ایروان سفارت خود را در سرزمینهای اشغالی افتتاح می کند. فوریه سالجاری میلادی رئیس جمهوری ارمنستان فرمان تأسیس سفارت ارمنستان در تل آویو را امضاء کرد.

در ظاهر قضیه چنین بر می آید که دو موضوع اساسی در ایجاد رابطه بین دو کشور ارمنستان و رژیم صهیونیستی مطرح بوده است. نخست اینکه اسرائیل از فروش اسلحه به آذربایجان خودداری کند و دوم اینکه مسئله نسل کشی ارامنه از سوی رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته شده و در پلتفرمهای سیاسی پیوسته مورد دفاع قرار گیرد. آنچه مشخص است اینکه ماهیت هر دو موضوع به هم پیوسته است. زیرا امروزه اسرائیل نه به خاطر ترکیه، بلكه به خاطر آذربایجان كه اسلحه اسرائیلی را خریداری می كند، نسل كشی ارمنستان را رسماً به رسمیت نمی شناسد. وزیر امور خارجه ارمنستان، سال گذشته در سفر خود به تل آویو طی مصاحبه ای با روزنامه نگار جروزالم پست اسرائیل به صراحت گفته بود که فروش سلاح به آذربایجان برای اسرائیل فقط تجارت است اما برای ارمنستان به منزله حیات و ممات است. وی تأکید کرده بود که نسل کشی ارامنه وظیفه اخلاقی اسرائیل در برابر تاریخ، بشریت و حافظه شش میلیون یهودی است که آن را به رسمیت بشناسد.

بعد از آغاز به کار سفارت ارمنستان در تل آویو، لابیهای شکل گرفته از سوی دیازپورای ارامنه در سرزمینهای اشغالی و ایالات متحده تلاش وافری دارند که نه تنها رژیم صهیونیستی که ایالات متحده نیز کمکهای نظامی را به آذربایجان قطع کند.جالب است که در هفته اخیر مقاله ای در روزنامه مذکور چاپ شده و با عنوان “اسرائیل باید در رابطه با آذربایجان تجدید نظر کند.” انگار نگاهی جدید نسبت به روابط خود با جمهوری آذربایجان در نظر دارد. این امر بیش از اینکه نتیجه حملات شکننده آذربایجان به نظامیان ارامنه در منطقه قره باغ بوده باشد، متأثر از خصومت رژیم صهیونیستی از مواضع ترکیه و هراس از قدرت یابی ایران پس از رخدادهای اخیر و به احتمال قوی پایان تحریمهای تسلیحاتی سازمان ملل در ماه اکتبر بوده که هر دو کشور ترکیه و ایران مناسبات رو به توسعه و همسویی با آذربایجان دارند.

امروزه دیازپورا در حیطه سیاست خارجی کشور مبدا، در خارج از کشور هم نقش حیاتی دارد. این امر خصوصاً در ارمنستان صادق است. آنچه شباهتهای تاریخی را تداعی می کند اینکه لابی قوی صهیونیستی همانگونه که منافع رژیم صهیونیستی را تأمین و تضمین می کند، اکنون لابی متشکل از دیازپورای ارامنه نیز همین رفتار و تأثیر را در سالنهای مجالس سیاسی می گذارد. البته ریشه این اقلیت قومی و مهاجرت ارامنه به اورشلیم به قرن چهارم بر می گردد. امروزه حمایت مادی و معنوی لابی ارامنه را پدرسالاری اورشلیم ارامنه در دست دارد و ضمن برنامه ریزی برای دریافت کمک مالی جهت پیشبرد اهداف دولت ارمنستان، حتی کمک مالی به ارمنی های محلی برای راه اندازی مشاغل خود و زندگی در محله ارمنی های اورشلیم نیز همت بخرج می دهند. به طوری که حیفا، یافا، ناصریه (شهرهای فعلی اسرائیل) دارای جمعیت ارمنی هستند و پدر سالاری ارامنه اورشلیمی نه تنها در سرزمینهای اشغالی که در قبرس نیز دست به توسعه فعالیتهای تجاری و فعالیتهای فرهنگی- سیاسی می زنند. اینها رسوب ذهنیتی جنبش ملی گرایی ارمنی با حمایت اسقف اعظم اورشلیم و همچنین پناهندگان ارمنی با ایدئولوژی های سیاسی و ملی گرایانه افراطی هستند که نمونه خطرناک و بارز آنها را در قالب داشناک در قره باغ دیده ایم و اکنون بعد از افتتاح سفارت در تل آویو این گروه به راحتی در بیت المقدس خود را ظاهر کرده و باشگاههایی را نیز تشکیل داده اند. این ارامنه ضمن اینکه شهروند اسرائیل شمرده میشوند، در نگاه کمیته ملی ارمنستان آمریکا ارمنی ترین جامعه ارامنه در جهان بشمار میروند.

بیشتر ارامنه اورشلیم گذرنامه اسرائیلی دارند اما گذرنامه اردنی برای سفر و ارتباط با کشورهای عربی همسایه و احتمالاً با ارمنی های مقیم در این کشور دارند. ارامنه اورشلیم سعی می کنند به عنوان یک جامعه کلیدی در مذاکرات اسرائیل و فلسطین در مورد تعیین وضعیت بیت المقدس باقی بمانند، اما چندان مورد توجه قرار نگرفته اند. آنها نیز به مانند صهیونیستها اراضی موجود از کرانه باختری تا قفقاز را که بخشهایی از ترکیه، ایران و آذربایجان را شامل میشود، از اراضی مقدس دانسته و خود را به عنوان یک جامعه قدیمی که قرنها در این مناطق زندگی کرده اند، حاضر به مجادله هستند. به طوری که همین جامعه در نبردهای آوریل سال 2016 از دولت اسرائیل به دلیل حمایت از آذربایجان در حوزه های دفاعی و نظامی انتقاد کرده و دست به اعتراضات زدند. اکنون تأسیس سفارت ارمنستان در تل آویو هر چند تطمیع کننده تمام خواسته ای ارامنه اورشلیم نیست، اما چنین گامی را مهم برای حیات سیاسی خود می پندارند.

نکته مهم برای کشورمان این است که حلقه صهیونیستی در اطراف مرزهایمان با شیطنت تمام در حال شکل گیری است و ارمنستان نیز دانسته و یا ایجابی تن به این عدم صداقت داده است. هر چند وزیر خارجه ارمنستان اظهار میدارد که ایروان هرگز به صرف سود حاصل از یک شریک حاضر نیست روابط خود را با یک شریک دیگر متزلزل سازد و چنین چیزی را دنبال نکرده و نخواهد کرد. و افزوده است که ارمنستان سیاست های خود را با شرکای مختلف و شرکای اصلی ترکیب کرده و منافع خود را دنبال می کند؛ لیکن به نظر میرسد که ارمنستان برای منافع ملی و امنیت ملی کشورش و مصونیت از آسیبها و نیل به آرمانهای تاریخ و ایدئولوژیکی اگر فرصت مناسبی حاصل کند، تابلوی موجود روابطش با شرکایش را میتواند مجدد ترسیم نماید و باید به این تفکر توجه جدی داشت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.