معمای چین و نبود رویکرد و توجیه لازم

عصرآزادی آنلاین / دكتر گلكاريان در روزهای اخیر موضوع چین به معمایی بس پیچیده بدل شده است. در حالیکه خبر قرارداد 25 ساله با چین در اخبار و شبکه های اجتماعی به موضوعی داغ تبدیل شده، در داخل کشور هم متأسفانه بلندگوهای جناحهای مختلف سیاسی نیز به جای روشنگری افکار عمومی دست به حواشی می زنند. به طوری که درماجرای مربوط به حضور دکتر ظریف در مجلس و انتقادهای جناح اصولگرا به وزیر خارجه در این رابطه و ابراز مطالب نه چندان متقن منجر به تشویش اذهان عمومی ببش از قبل شده است.
وزیر خارجه کشورمان در جمع نمایندگان به صراحت اعلام داشت که ایران ضمن حفظ سیاست همه جانبه و نشستن در برابر 6 قدرت جهانی با اقتدار با چین روابط خود را گسترش داد و اکنون در راستای قرارداد 25 ساله با چین هستیم که هیچ موضوعی از این قرارداد مخفی نمانده است و زمانی که آقای شی جی پینگ با مقام رهبری دیدار کردند، بحث این قرارداد مطرح شد و بعد پیش نویس آن حاضر گردید و به چین نیز اعلام شد.
در همین راستا سخنگوی وزارت خارجه کشورمان نیز در دو روز گذشته اعلام کردند که بر اساس پیش نویس قرارداد قرار نبوده است که جزیره ای و یا خاکی از اراضی ایران به چین واگذار شود و یا حضور نظامی چین در ایران مطرح نیست. با این حال موضوع چین در میان مردم به معما بدل شده است و لازم است برای روشنگری جامعه توضیحات لازم از سوی مقامات ارائه شود.
متأسفانه برخی از نمایندگان پارلمان تنها بلد هستند که به نفع منافع جناحی به بسترسازی اخبار زرد کمک کنند و به جای توجیه مخالفت و یا موافقت خود تنها از تریبون مجلس مطالبی را بیان می دارند که نه تنها غذای تبلیغات سوء رسانه های معاند میشود که خود سوژه هایی برای تشویش اذهان عمومی جامعه میشود. این امر سبب افزایش بی اعتمادی جامعه به نظام شده و مردم دیگر نه تنها حرفهای مسئولان را باور نخواهند کرد که آنها را دشمنان منافع ملی کشور تلقی خواهند نمود که این خطری بس بزرگ در تضعیف مشروعیت نظام خواهد بود. یادمان باشد که ملت ایران علیرغم همه مشکلات عدیده در همه ابعاد، به درستی با بینش سیاسی میداند که دو، دو تا چهار تاست و نمیشود سر همه کلاه گذاشت. همانطوری که در ابتدای برجام همه در پیروی از دیدگاه مقام رهبری به برجام با دیده مثبت نگریستند و ارگانهای تصمیم گیرنده در کشور اعم از شورای عالی امنیت ملی، مصلحت نظام و مجلس برجام را تأیید کردند، اکنون به قول دکتر ظریف قرارداد 25 ساله نیز با نظر مقام رهبری بوده است. از همه مهمتر مسجل است که نمایندگان مجلس می توانند با تکیه بر اصل 77 قانون اساسی که به صراحت اعلام میدارد: “عهدنامه ها، مقاوله نامه ها، قراردادها و موافقت نامه های بین المللی باید به تصویب مجلس شورای اسلامی برسد.” قادر هستند با بررسی همه جانبه قرارداد نسبت به قبول و یا رد آن گام بردارند. لذا حاشیه سازی بر این قضیه نه تنها ثمری برای کشور و ملت نخواهد داشت که خود جنبه فرافکنی پیدا خواهد کرد و مورد تمسخر همگان قرار خواهیم گرفت. به طوری که موضوع برخورد نمایندگان در مجلس با دکتر ظریف باعث شد که رسانه های خبری مهم در جهان با سر تیتر بزرگی اعلام دارند که کودتایی سیاسی بر علیه دولت روحانی در کار است و روزنامه گاردین انگلیس در شماره 5 ژوئیه نوشت که: “وزیر خارجه ایران در مجلس ایران به باد طعنه گرفته شد و دروغگو خوانده شد. این نمایش خشم، مشوق این باور در آمریکاست که تحریمهای اعمال شده علیه ایران کارساز بوده است.”
آنچه در این میان مطرح است اینکه، اندیشه توافق 25 ساله همکاری میان ایران و چین به اظهارات مقام رهبری برمیگردد که حدوداً 11 روز قبل از امضای توافق هسته ای بیان شده است. از سویی هنوز سند توافقنامه جامع روابط استراتژیک 25 ساله با چین نوشته نشده و منتشر هم نگردیده است. پیش نویس آن به قول محمد جواد ظریف در فروردین ماه امسال در هیئت دولت تأیید شده و در فهرست مصوبات قرار دارد. از همه مهمتر چنین توافق نامه های هم به امضاء نرسیده است و قبل یا بعد از امضاء باید به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی برسد.
بنابراین دامنه دار کردن این موضوع از سوی هر کسی اعم از حقیقی و حقوقی بر خلاف انتظام اجتماعی و روانی بوده و حرکتی در برهم خوردن ثبات سیاسی- امنیتی کشور محسوب میشود. بسیاری از افراد و گروههایی که امروز با برجام مخالفت می کنند، آیا سازو کاری لازم برای جایگزینی آن دارند؟ در شرایطی که کشورهای مهم جهانی آن را حاصل تدبر دیپلماتیک می شمارند، آیا گزینه بهتری در همان راستا را برای ارائه به جامعه جهانی دارند تا مطرح کنند؟ مخالفت کردن خیلی آسان است ولی راهبری و هدایت جامعه و نظام به سمت منافع مورد نیاز کاری هوشمندانه و زیرکانه است. باید همه بپذیریم که چاره ای جز تعامل با کشورهای مهم در جهان نداریم. هیچ کشوری در عزلت و انزوا نمیتواند راه به جایی ببرد. ایران هم در چنین شرایطی که از در و دیوارش مصیبت اقتصادی، سیاسی، امنیتی، فرهنگی می بارد، نیازمند تعامل است. اما این تعامل با همفکری، هم آوایی، هم رأیی، همدلی مشترک ممکن است.
تنها به یک نکته باید اشاره کرد که حسن روحانی، در همین رابطه در اوایل سال اشاره کرده بودند که همکاری میان ایران- چین زمینه ای برای مشارکت در پروژه های اساسی و زیر ساختهای توسعه ای از جمله طرح بزرگ کمربند- راه است…”
نکته بسیار باریک در این اظهارات در “طرح بزرگ کمربند- راه” نهفته است. در ماه گذشته چین با راه اندازه ماهواره نهایی سیستم ناوبری موسوم به BDS توانست سرانجام خود را به یک قدرت فضایی برساند. این ماهواره که نخستین بار در سال 2015 رونمایی شده و از پروژه های زیرساختاری جاده ابریشم دیجیتالی برشمرده میشود که در راستای اهداف کمربند- راه قرار دارد. این سیستم میتواند موقعیت یابی جهانی آمریکا، روسیه و حتی گالیله اروپا را به چالش بکشاند. چین در سال گذشته کشورهای عربی و منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را مجذوب این پروژه کرد و همینک هشت ماهواره از سیستم مذکور در حال ارائه خدمات ناوبری به کشورهای عربی است. عربستان سعودی و امارات از نخستین کشورهایی هستند که به این پروژه پیوسته اند و سکوهای تبادل فنی در سه شهر ریاض، پکن، ابوظبی در حال فعالیت می باشند.
چین در این پروژه دنبال این است که با پیوند دادن کشورهای دیگر عربی از حوزه خلیج فارس تا قلب قاره آفریقا که دروازه آن با مصر محسوب میشود که اخیراً مصر نیز به آن پیوسته، طرح ابتکاری جاده ابریشم دیجیتال را به منظور راه اندازی شهرهای هوشمند، فناوری نانو و سایر زمینه های مرتبط، پتانسیل دیجیتالی زا به وسیله ایجاد شبکه های فیبرنوری و هاب های دیتا فراهم سازد.
بنابراین در وهله اول چین قادر میشود در صورت تمایل ترافیک اینترنت یا حتی پیوندهای شدید را با مناطق تحت پوشش ماهواره خود و یا سایر ماهواره ها را کنترل کند. از سویی با توجه به وسعت کشورهای عضو قادر میشود 98% ارتباطات جهانی و رله آنها را از طریق کابلها کنترل کند. بدین ترتیب چین میتواند طی یک تا دو دهه به یکی از مهمترین مراکز بین المللی ارتباطات کابل زیر دریایی بدل شود. با توجه به توسعه و گسترش این پروژه تمامی موبایلها و سیستمهای هوشمند نیز در راستای برنامه های ارائه شده چین تولید و توسعه خواهند یافت.
دوم اینکه، استفاده گسترده از فناوری دیجیتال چین می تواند نفوذ و اهرم بیشتری به پکن دهد. با داشتن تنها حضور اقتصادی در خاورمیانه ، چین هرگز درگیر هیچ جنبه امنیتی نبوده است. با وجود این شبکه جامع کابل های فیبر نوری در سطح زمین، پیوندهای اینترنتی زیر دریا و ماهواره های BeiDouSys در فضا، پکن به قدرت جدیدی با مفهوم تازه ای تبدیل میشود. با استفاده از این شبکه دیجیتالی چند بعدی ، چین گزینه های بیشتری برای تسلط بر کشورهای شریک در پروژه داشته و آنها را ملزم به رعایت فرصتهای استراتژیک بیشتری که مورد هدفش است، می سازد و به نهایت چین در سازمان های بین المللی از اعتبار و قدرت بیشتری برخوردار میشود.
سوم اینکه، اگر کشورهای عضو نتوانند هوشمندانه با چین در ادامه و همراهی این پروژه همکاری کنند، یقیناً خطر وابستگی وجود دارد. هم اکنون اکثر کشورهایی که تحت سیستم های BDS پوشش میشوند، به دلیل خدمات متنوعی نظیر نظارت بر ترافیک بندر و کاهش بلایای طبیعی که تقریباً به 120 کشور جهان ارائه شده است، منجر به تمایل و علاقه آن کشورها به چین شده است. طبق گزارشی از کمیسیون بررسی اقتصادی و امنیت اقتصادی ایالات متحده و چین در سال 2019 بر میاید، نشان میدهد که هرگونه خدمات تحت “جاده ابریشم فضایی” می تواند اعتماد به چین را برای خدمات مبتنی بر فضا افزوده و در عوض نفوذ ایالات متحده را کاهش دهد.
سرانجام اینکه، هدف چین در راستای کسب قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی در جهان است. در عین حالیکه سعی در کسب گذرگاههای فیزیکی در بین قاره هاست، تلاش دارد به نحوی از انحاء مسیرهای غیر فیزیکی را نیز در برابر توانمندیهای فنی آمریکا و دیگر رقبای جهانی در دست داشته باشد. طبیعتاً این امر شامل شرایط بده و بستانهای معمول در عالم سیاست است. اگر کشورمان بتواند با درایت و هشیاری در کشف پیچیدگیهای قرارداد 25 ساله با چین مدیریت کرده و منافع دراز مدت کشورمان را از نظر سرمایه گذاری و حفظ موقعیت ترانزیتی فیزیکی و دیجیتالی تأمین کند، چرا باید با قرارداد مذکور مخالفت بشود؟ ایران، امروز نیازمند برخورداری برتریت در حوزه های امنیتی ، اقتصادی و استراتژیک است؛ از این رو اولاً داشتن مکانیزم لازم برای کشف اسرار پشت پرده عملیات اطلاعاتی و تبلیغاتی ضروری است؛ دوماً لزوم مشارکت در کمربند راه و استفاده از امکانات چین میتواند چالشهای موجود پیش روی ایران با کشورهای غربی را کاهش دهد؛ سوماً راهکاری برای ایجاد تعامل با اعضای پروژه چین خواهد بود و تنشهای ما با برخی از همسایگان رفع خواهد شد.
آنچه به عنوان توصیه لازم است بیان شود اینکه، یقیناً تنها سیستم ماهواره ای چین میتواند زمینه ساز اعتماد و امنیت سیستم ناوبری کشورمان بوده و حتی هواپیماهای بدون سرنشین و سایر وسایل نقلیه نیز بدون تلفات سیگنالی به وظایفشان عمل کنند. کافی است محتوای پیش نویس و در صورت تحقق قرارداد، متن کامل قرارداد از هر نظر بررسی و ارزیابی شود تا از چاله به چاه نیفتیم.
ایران امروز نمیتواند هم دشمن شرق و هم غرب باشد. نیاز به تعامل است و برای ایجاد تعادل در ترازوی آنچه از دست داده، نیازمند یافته های جدید است. این را فراموش نکنیم و واقع بین باشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.