تلاش سه جانبه بدون ایران برای حل بحران سوریه

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان

روز پنج شنبه نشست سه جانبه ای بین وزرای خارجه سه کشور ترکیه، روسیه و قطر به منظور تلاش برای یافتن راه حل سیاسی برای خاتمه درگیری چندین ساله در سوریه در دوحه برگزار گردید که علیرغم حضور بیش از یک دهه حضور تمام عیار ایران در سوریه برای حفظ تمامیت ارضی آن کشور و مبارزه علیه گروههای تجزیه طلب و تروریست، این بار ایران از مجموعه کشورهای حامی صلح در سوریه نادیده گرفته شد. دلیل اینکه چنین برداشتی به ذهن خطور می کند این است که دو کشور هم رأی ایران، یعنی ترکیه و روسیه که از مذاکرات آستانه تا سوچی و تهران و استانبول در تلاش بوده اند بحران سوریه را خاتمه دهند، این بار این دو یار دیرینه بدون ایران نشستی را برگزار کرده و قطع نامه ای نیز صادر نمودند. این در حالی است که از روزهای ابتدای درگیریها در سوریه، دولت قطر یکی از دولتهای حامی گروههای مخالف بشار اسد بود و سرمایه زیاد حمایتی را برای سرنگونی دولت اسد و حمایت لازم از گروههای تروریستی سرازیر سرزمینهای اسیر در آتش جنگ سوریه کرده بود. حالا چه شده است که قطر آستین بالا زده و در کنار ترکیه و روسیه سعی دارد در خاتمه دادن به بحران سوریه گام پیش بگذارد؟

نشست سه جانبه وزرای خارجه ترکیه، روسیه و قطر اولین نشست سه جانبه در نوع خود محسوب میشود. زیرا طرفین بر اهمیت حفظ تمامیت ارضی سوریه تأکید کرده و به نظر می رسد پیام آنها خطاب به ایالات متحده بوده که بعد از روی کار آمدن دولت جو بایدن باز صدها نیروی ویژه در حال دفاع از دولت خودمختار کردهای سوریه در شمال شرقی سوریه انجام وظیفه می نمایند. منطقه ای که دارای انرژی است و ایالات متحده به نظر نمی رسد که به این زودیها منطقه را ترک کند.

در این نشست مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه درکنفرانس خبری مشترک ابراز داشت که ترکیه به دفاع از تمامیت ارضی سوریه اهمیت داده و محافظت از غیرنظامیان را امر مهمی می شمارد. در این بین مبارزه با گروه های تروریستی نیز از سوی دولت ترکیه در خاک سوریه ادامه خواهد یافت. طبیعتاً نگاه وی به گروههای تروریستی در واقع اشاره به یگانهای نظامی کرد سوریه است که با نام اختصاری ی.پ.گ شناخته می شوند. گفتنی است که از دوران بالاک اوباما تا به امروز حمایت بی چون و چرای ایالات متحده از گروههای نظامی کرد در شمال سوریه ادامه داشته و این حمایتها به صورت لجستیکی، تجهیزاتی، مالی، مستشاری و اطلاعاتی بوده است. ایالات متحده با عنوان کردن اینکه کردهای شمال سوریه در نابودی گروه تروریستی خود خوانده دولت عراق و شام موسوم به داعش سهم عمده ای داشته و از این رو حمایت از آنها برای ریشه کنی دیگر گروههای تروریستی الزامی است.

در این نشست سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه نیز اذعان نمود که تفکر و اقدامات منجر به جدایی طلبی در سوریه تهدیدی برای همسایگان سوریه است. از این رو به اظهار وی اهداف مشترک سه کشور روسیه، ترکیه و قطر(!) که در متن قطع نامه منعکس شده است در راستای مبارزه با تروریسم در همه اشکال و مظاهر آن و مقابله با برنامه های جدایی طلبانه است که تمامیت ارضی سوریه را تضعیف می کند. همچنین وزیر امور خارجه روسیه افزود که خلل در حفظ تمامیت ارضی سوریه به منزله تهدید جدی در امنیت مرزهای کشورهای همسایه سوریه می باشد که این جمله در حمایت از دیدگاه ترکیه معنی می شود.

در این بین محمد بن عبدالرحمن آل ثانی، وزیر امور خارجه قطر که خواست از قافله عقب نماند، اعلام کرد که باید مکانیزمی برای انتقال کمک های بشردوستانه در کل سوریه ایجاد شود که این ضرورتی اساسی در کاستن رنج مردم سوریه محسوب می شود.

طرفین در پایان نشست توافق کرده اند که اجلاس بعدی در آنکارا برگزار شود، این در حالی است که قرار است در هفته های آتی اجلاس سه جانبه ترکیه، ایران و روسیه در تهران در رابطه با بحران سوریه برگزار شود. از این رو به نظر میرسد که نشست دوحه با تمام تبلیغات رسانه ای خود در حل بحران سوریه مهره ای ناسازگار در تسبیح ذکر مصالحه خواهی است. زیرا همانطور که گفته شد از دیرباز و به مدت طولانی قطر در حمایت از شورشیان سوری عمل کرده است. ترکیه نیز در موازات خاستگاه دولت قطر مخالف ماندگاری بشار اسد، رئیس جمهور سوریه بر مسند قدرت است. هر چند این دو کشور تلاشهای زیادی را کرده اند تا دولت مرکزی سوریه را تضعیف کنند ولی به نتیجه ای نرسیده اند. حال آنکه روسیه از طریق مداخله نظامی خود در سوریه که از سال 2015 ادامه دارد، تمام حمایت لازم را برای حفظ بشار اسد به ماندن در قدرت ادامه داده است. به همین خاطر این سه کشور در رابطه با حل بحران سوریه در مسایل اصلی با همدیگر مغایرت دیدگاهی دارند.

تنها نکته مشترک میان روسیه و ترکیه این است که هر دو کشور و حتی ایران از کردهای سوری ناخرسند هستند و پشتیبانی از کردهای ی.پ.گ و پ.ی.د در ادامه درگیریها و تصرف اراضی شمال سوریه توسط نیروهای غیر دولتی را غیر قابل تحمل و مغایر با حفظ تمامیت ارضی سوریه می دانند.

ذکر این نکته لازم است که هنوز آنکارا در تعامل با دولت بشار اسد رویکرد مثبتی ندارد و این را چاووش اوغلو در نشست دوحه به صراحت بیان داشت و وزیر خارجه قطر نیز از آن حمایت کرد و حتی از ادامه تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب نیز سخن به میان آورد.

به نظر میرسد تفاوت و تشابه دیدگاهی در میان وزرای خارجه سه کشور اجازه نخواهد داد که راه به جایی برسد. به همین منظور تلاش روسیه بر این است که به نحوی دولتهای مخالف اسد را متقاعد به تغییر دیدگاه کند تا دولت بشار اسد از انزوای سیاسی خارج شود. به همین روست که ترکیه را به عنوان متحد استراتژیک خود در مذاکرات آستانه مد نظر قرار داده و در این نشست همراهی کرده و در عین حال موافقت در برگزاری نشست در دوحه نیز به نوعی هندوانه زیر بغل گذاشتن دولت قطر بوده است. لازم به ذکر است که لاوروف پیش از سفرش به دوحه از کشورهای منطقه ای مانند امارات متحده عربی و یک روز قبل از عربستان سعودی دیدار کرده و به نوعی لابیگری بشار اسد را محقق ساخته بود. هرچند بالا بردن برگه های وتوی روسی و یا چینی در شورای امنیت سازمان ملل به شدت مانع جریانات ضد سوری شده اند ولی همین حمایتهای سیاسی به دور از حمایتهای بشر دوستانه موجب شده که مردم سوریه در بدبختی چندین ساله حیات سیاه خود را ادامه دهد.

با این توضیحات و نگاه، منافع مشترک این سه کشور در کجاست که آنها در کنار هم قرار داده است؟ چرا ایران از میدان دور نگهداشته است؟

هر چند تحلیلهای متفاوتی در دو روز گذشته در رسانه ها بیان شده است ولی گمان می رود واسطه گری روسیه باعث شده است که قطر فرصتی را پیدا کند تا بتواند غیر مستقیم روند تسهیل کننده حل درگیریها در سوریه را آغاز کند. دقیقاً همان شرایط را در میانجیگری خود در بین ایران و ایالات متحده در حل بحران افغانستان در چند سال گذشته انجام داده بود. از سویی بدون آبروریزی قادر خواهد شد که در مورد سوریه و دولت بشار اسد از رویکرد خود عقب نشینی کند. اما اگر حضور ترکیه در این نشست مد نظر قرار دهیم به نظر میرسد که آنکارا با هم آوایی با دولت قطر که هماهنگی و همکاری ویژه ای دارند، میخوهد فرصتی را دست و پا کند تا بتوانند اهرم فشار بر روسیه را دو چندان کند تا این کشور در نگاهش به حمایت از اسد تعدیل و یا توازنی را فراهم بیاورد. دلیل اینکه ایران کنار گذاشته شده، این است که عقب نشینی روسیه در حمایت از اسد، به نوعی تضعیف دیدگاه تهران در رابطه با موضوع سوریه است. یعنی آنکارا مکانیزمی مبتنی بر تعادل و بازدارندگی را بکار گرفته است.

اما به نظر میرسد که روسیه فراتر از این دو کشور نگاهی متفاوت دارد و می خواهد با قرار دادن دو متحد آمریکایی در منطقه در کنار خود و صدور قطع نامه پایانی، خللی در تصمیم گیریهای ایالات متحده در رابطه با سوریه و کردها ایجاد کند و برای اینکه حساسیت واشگتن نسبت به تهران را بر نیانگیزد، در رابطه به خارج کردن ایران از گود سکوت اختیار کرده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.