افق روابط جمهوری آذربایجان با ایران

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان

بعد از بازداشت رانندگان ایرانی از سوی دولت آذربایجان و ایجاد محدودیت در تردد کامیونهای ایرانی از مسیر گوریس- قاپان و پیرو آن انجام مانور مشترک نظامی میان سه کشور آذربایجان، ترکیه و پاکستان روابط میان ایران و جمهوری آذربایجان به طور محسوسی دچار تنش شد. این در حالی است که اظهارات برخی از مقامات آذربایجانی و به ویژه یکی از نمایندگان در مورد بخشهای آذری نشین ایران و انضمام جغرافیایی منطقه شمالغربی ایران بر اساس جبر تاریخی در سالهای آتی با کمک ترکیه و در راستای اهداف آن کشور منتج به سالهای 2024-2025 موجب شدت گرفتن واکنشها از سوی مقامات ایرانی و صاحب نظران شد.

روابط آذربایجان با ایران، در طول سالهای گذشته و بالاخص دو سال گذشته به قدری نزدیک و صمیمانه بود که رهبران دو کشور از گسترش روابط در زمینه های امنیتی، اقتصادی، تجاری، فرهنگی و … ابراز خشنودی کرده و سفرهای متقابل رهبران به کشورهای یکدیگر در کنار همکاریهای مشترک اعم از ایجاد سد تا ایستگاههای تولید انرژی، انتقال برق به بخشهایی از جنوب آذربایجان، تصمیم جدی به اتصال خط آهن ایران به آستارا و توسعه خط ترانزیتی جنوب- شمال، ارتقای حجم مبادلات تجاری میان دو کشور و … را میتوان نمونه هایی از دهها پروژه و تفاهم نامه برشمرد. موضعگیری صریح و آشکار امامان جمعه چهار استان شمالغرب کشور به همراه نمایندگان مجلس در کنار اظهارات عالی ترین مقام کشور در رابطه با مناقشه قره باغ و اینکه قره باغ متعلق به آذربایجان است، افق روشنی را در زمینه توسعه مناسبات متعدد میان دو کشور را به نمایش می گذاشت. اما در چند هفته گذشته به نظر میرسد که موضع گیریهای بعضاً احساسی و یا غیر کارشناسی و مداخله دیپلماسی بیگانه در ساختار تفکرات و گرایشات سیاسی برخی از سیاسیون جمهوری آذربایجان و رشد فزاینده واکنشهای تندروانه و غیر منطقی از سوی برخی از نمایندگان مجلس در کنار انتشار مطالب تحلیلگران و مفسرین در نشریات و رسانه ها علیه آذربایجان و یا ترکیه باعث شده است که شرایط از تنش بالقوه به سمت بالفعل سیر صعودی داشته باشد که بسیار نگران کننده است.

هر چند در دیدار میان وزرای امور خارجه ایران و آذربایجان در 23 سپتامبر، در حاشیه مجمع عمومی سازمان ملل متحد و صدور بیانیه از سوی وزارت امور خارجه آذربایجان در خصوص اینکه وزیران دو کشور “وضعیت فعلی منطقه” را بررسی کردند و رابطه ای گرم و صمیمانه میان باکو و تهران وجود دارد؛ لیکن امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان در اظهارنظرهای خود به “اشخاص ثالث” بین ایران و آذربایجان اشاره کرد که به زعم بسیاری این عنوان اشاره ای به اسرائیل دارد. باز در مورد این قضیه نیز الهام علی یف، رئیس جمهوری آذربایجان واکنش صریحی نشان داده و از مقامات ایران خواستار ارائه نشانه ها و دلایل لازم در خصوص وجود نیروهای اسرائیلی در آذربایجان کرده است.

اما اصل قضیه را باید در تنش به وجود آمده از تمرینات نظامی دریایی که به طور مشترک توسط ترکیه و آذربایجان در دریای خزر انجام شد و یا حضور پاکستان در رزمایش سه جانبه را مد نظر قرار داد. زیرا بر اساس کنوانسیون امضاء شده بین رهبران کشورهای حاشیه خزر در سال 2018 در قزاقستان و براساس مواد 3 و 11 و ذیل این مواد، هیچ نیروی خارجی و فرا منطقه ای حق حضور نظامی در هر شکلی در کشورهای حاشیه خزر را ندارد. وزارت خارجه ایران اعلام کرد که این مانورها نقض کنوانسیون بین المللی منع ورود نیروهای نظامی خارجی به دریا است. سپس رزمایش نظامی فتح خیبر از سوی ایران در نزدیکی مرز با آذربایجان انجام گرفت. .

دیری نپایید که از 13 مهرماه بار دیگر رزمایش مشترک میان آذربایجان با ترکیه در ده کلیومتری مرزهای ایران مشرف به نخجوان شکل گرفت و این در حالی اتفاق می افتد که آذربایجان این بار با ترکیه و گرجستان در تفلیس دست به آغاز رزمایش می زند و پیمان نظامی میان سه کشور به امضاء میرسد. هر چند به زعم ناظران نظامی و سیاسی این رزمایش در پی توافق نامه ای است که میان وزرای جنگ سه کشور در سال 2018 رخ میدهد، اما همزمانی آنها در کنار خبر منتشر شده در رابطه با بسته شدن حسینیه در باکو و سفر امیر عبداللهیان به مسکو و بیان اینکه: “انتظار ایران از مقامات رسمی روسیه این است که نسبت به هر گونه تغییرات احتمالی در مرزها و حضور نیروهای تروریستی و تحرکات اسرائیل علیه صلح، ثبات و امنیت منطقه حساس باشند!” نشان از این دارد که وضعیت موجود به جای روند رو به بهبود میرود تا چالشهای جدی را میان ایران و آذربایجان و به تبع آن بروز واکنشهای قابل انتظار از سوی ترکیه بر اساس روابط بسیار نزدیکش با آذربایجان را شکل دهد.

بی تردید در هر زمینه ای از روابط فیمابین باید از زبان دپیلماسی و سیاست به جای عرض اندام نظامی و یا زورمدارانه استفاده کرد تا تنشهای موجود را به حداقل رسانید. زیرا بقای سیاسی و برخورداری از ثبات حق مسلم هر کشوری است و داشتن شرایط رقابتی برای توازن قوا در هر زمینه ای نیز یکی از اولویتهای نظام سیاسی است. از این رو بر کسی نمیتوان ایراد گرفت که چرا و به چه دلایلی با فلان کشوری روابط دارد و یا سیر روند مناسبات به فلان نقطه رسیده است. اما این نیز نباید نادیده گرفته شود که برخورداری از حقوق مسلم سیاسی برای هر کشوری نمی بایستی زمینه ساز تحریکات و نگرانیهای جدی برای همسایگان باشد. متأسفانه اظهار نظرهای طرفین، اقدامات عجولانه و توهم زا در زمینه شاخ و شانه کشیدن به یکدیگر و جلب نظر سایر کشورها برای ایجاد جبهه مشترک و تصاویر توئیت شده از سوی سفرا نه تنها سازنده نیستند که زمینه ساز ایجاد تفاسیر و تحلیلهای سوء خواهند شد که دود آتش به وجود آمده به چشم کشورهای منطقه خواهد رفت.

قدر مسلم است که ایران با پیوستن به پیمان شانگهای افق جدیدی را در ایجاد روابط خود با همسایگان برنامه ریزی کرده و در صدد رفع چالشهای جدی در سطح بین المللی است. این امر نمیتواند برای رقبای منطقه ای و فرا منطقه و دشمن مسلم ایران، یعنی اسرائیل قابل تحمل بوده باشد. از این رو مقامات ایران باید دچار بازی توطئه نشوند و هزار بار اندیشیده و یکبار عمل کنند.

نکته دوم برای متوهمان سیاسی و تاریخی این است که آذربایجان کشوری مستقل است و نه ایران میتواند چشم طمع به آن داشته باشد و نه ایران چنان ناتوان است که در قبال برنامه ریزی رویاپردازان کشورهای همسایه با تئوریسینهای سایر کشورها که در صدد تجزیه ایران هستند، ساکت باشد.

بر مسئولان رسانه ها و نشریات هم فرض است که از برجسته کردن اختلافات و بیرون کشیدن نظریات رو به فرسایش در باتلاق تاریخ در هر دو سو خودداری کرده و فرصت را برای اسرائیلی که در صدد مقابله جدی با ایران است و ایران را دشمن اصلی و نیرومند خود میداند، ندهند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.