رخدادهای کنونی در راستای چشم انداز نظم جدید بین المللی

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان

چندی است اتفاقات و رخدادهای سیاسی در کشورها و مناطق مختلف موجب بر هم خوردن معادلات سیاسی- نظامی- امنیتی شده است که لاجرم منطقه خاورمیانه و به ویژه در چند ماه گذشته آسیای غربی و به ویژه قفقاز را دستخوش تحولات جدیدی کرده است. به نظر میرسد رخدادها به تأثر و یا تأثیر از یکدیگر نبوده و در بطن آن چشم انداز نوین در شکل گیری نظم بین المللی نهفته است.

نظم نهادینه شده جهانی و فعلی نظمی است که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفته ولی با شروع انقلاب اسلامی و سپس فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق منسوخ شده است. از این رو بسیاری از کشورهای قدرتمند، چه آنهایی که در صدد کسب قدرت واحد و به اصطلاح شرایط تک قطبی هستند و چه آنهایی که به کثرت گرایی در قدرت تمایل دارند. همه کشورها متلق القول به این نتیجه رسیده اند که شرایط کنونی نظم جهانی نیاز به اصلاحات دارد. با این حال، تحول لازم جامعتر از آن چیزی است که بسیاری تصور می کنند و می بایست خیلی سریعتر از آنچه پیش بینی میشود باید رخ بدهد.

تشخیص این نیاز و شناخت دلایل آن چندان دشوار نیست. چرا که قدرت در حال انتقال به بازیگران جدید بوده و این انتقال قدرت روز به روز با بازیگران نوینی بیشتر میشود. بازیگرانی که تا چند دهه پیش حتی دولت نبودند ولی با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تبدیل به دولت شده و موجب شرایط غیر قابل پیش بینی شده اند که به ناچار دولتهای قدیمی و با تمدن را نیازمند نگرش به روابط دو جانبه و یا منطقه ای و مشترک کرده اند. اتفاقات رخ داده در قفقاز جنوبی و تنشهای هر چند قابل کنترل میان ایران و جمهوری آذربایجان از آن دست است. در این میان تأثیرات غیردولتی در شکل گیری شاکله نظم جدید در کشورهای نوبنیاد بیشتر نفوذی است. همین نفوذیهاست که در سیستم مشاوران رده بالا، دانشگاهیان، کارشناسان برجسته، نظامیان و یا رهبران دینی و مذهبی و حتی شرکتهای چند ملیتی راههای لازم را یافته و تلاش می کنند که به هر نحوی چالشهای جدیدی را پیش روی بگذارند تا برای رسیدن به اهداف از پیش تعیین شده چند صباحی شرایط نامساعد و ناخواسته را میان کشورها ایجاد کنند. به طوری که گزافه گویی برخی از نمایندگان در پارلمان جمهوری آذربایجان، فرافکنی مسایل حقیقی در نشریات وابسته و مستقل آن کشور در رابطه با اتهامات بی اساس که حتی خبرگزاریها نیز چندان به آن اهمیتی نمی دهند، توانسته است شرایط را به حدی برساند که با وجود تلاش دیپلماتهای برجسته و عاقل ایران و آذربایجان، برخی از نفوذیها چنان در ساختار حکومتی آذربایجان راه یابند که الهام علی یف را متقاعد به بیان اتهامات و ابراز نظرهایی بکنند که در صورت تحقیق بی پایه بودن آنها مشخص است.

اما نگران کننده ترین نکته این است که در صورت ادامه چنین رفتارهای غیر دیپلماتیک، ایران نیز به ناچار پرده از راز ماجراهای تاریخ گذشته روابط ایران و جمهوری آذربایجان از زمان گذشته تا به امروز خواهد کرد که به نفع هیچ طرفی نیست و تا به امروز هیچ کشوری نتوانسته از چالشهای پدید آمده غیر عقلانی به سهولت رهایی یابد.

همکاری بین المللی از رویکردی منتظم مبتنی بر قوانین و معاهدات مشخص و دو جانبه گرایی و براساس قوانین نرم و خودتنظیمی محقق میشود. همه توافقات همینگونه بوده است. از توافقنامه های سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، نظامی، امنیتی و مرزی گرفته تا تجارت ساده و مرزی و حتی تعیین حجم آنها. نمونه های آن را توافقنامه آب و هوایی پاریس 2015، توافقنامه عدم اشاعه سلاحهای هسته ای، توافقنامه های ان پی تی و امثال آنها را دیده ایم. در ابعادی وسیعتر پیمانهای ناتو، شانگهای، آ سه آن، جی 20 یا جی 7 و غیره.

مجمع جهانی چند جانبه گرایی را هر ساله در مجمع عمومی سازمان ملل شاهد هستیم که تلاش میشود مشکلات جهانی مطرح و فهرست اقدامات اجتناب ناپذیر برای از میان برداشتن مشکلات و چالشها مشخص شود. امسال آنچه در سازمان ملل شاهد شدیم بیشتر رهبران در رابطه با نظم بین المللی سخن گفتند. در این نظم ایالات متحده باز در پی تک قطبی بودن خود سخن راند و بایدن در سخنانش گفت که “ما باید با بقیه جهان در تعامل عمیق باشیم. برای اطمینان از آینده خود، ما باید با دیگر شرکای خود در جهت آینده مشترک همکاری کنیم.”  چین در رابطه با ارتقاء چشم انداز جدید به عنوان سازنده صلح جهانی و مدافع نظم بین المللی، از همبستگی، همکاری برد-برد و چند جانبه گرایی واقعی شعار داد و شی جی پینگ تلاش کرد چیزهایی را بیان کند که دنیا تشنه شنیدن آن است. او توانست حقوق بین الملل را طوری بیان کند که ضمانت بخش منافع چین باشد. حتی به حاکمیت وستفالی در علم سیاست که تنها اصل نظام بین الملل است به خوبی استقبال کرد.

در این میان اتحادیه اروپا با سیاست دو سویه خود سعی کرد جلوه ای از داور جهانی را آشکار کند که آن را در سخنان چارلز میشل، رئیس شورای اروپا دیدیم که گفته بود ” سیستم سازمان ملل باید به اصول اولیه بازگردد.”  منظور وی دقیقاً آن چیزی است که بیان شد و در صدد شکل دهی نظم بین المللی مبتنی بر قوانین بود.

در ورای تمام اینها میتوان تحولات و رقابتهای منطقه ای و بین المللی را ارزیابی کرد که برای نمونه از رقابت چین و ایالات متحده در پهنه جهانی، تلاش چین برای پروژه کمربند راه، تلاش روسیه برای به نتیجه رساندن پروژه نورد استریم 2 و به ثمر رساندن پوپولیسم پوتین که برای تخریب نظم جهانی لیبرال شکل گرفته، تلاش هند برای نمایش خود به عنوان مادر دمکراسی با تنوع قومی و مذهبی، تلاش اروپا در رفع شعارهای دفاعی مطرح شده از سوی فرانسه و یونان، حل بحران مدیترانه شرقی و … سخن به میان آورد.

در این میان حامیان استاندارد پایگاههای سیاسی غرب و شرق با گفتگوی صادقانه و بی طرفانه سعی دارند خودی نشان داده و راههای امپراطوریهای گذشته خود را هموار سازند. در این میان عدم صداقت آنها زمانی جلوه می کند که از کشورهای نوبنیاد مانند آذربایجان، گرجستان و امثال اینها و یا استفاده از فضای در هم پیچیده برخی کشورها مانند افغانستان، لبنان، عراق، لیبی، یمن و مانند اینها استفاده کرده و میخواهند رقابت سیاسی و اقتصادی خود را نه از روی صداقت که از روی صدمه زدن به نظام حاکمیتی و یا تمامیت ارضی با هر نوع شیطنتی تحقق بشخند. یقین بدانند که موفقیت آنها در ترسیم سیاستهای دسیسه ای محقق نخواهد شد و با پایبند بودن به رشته های فرسوده نظم لیبرال که در حال تکه تکه شدن است، در زیان جبران ناپذیری خواهند بود. لذا شایسته است کشورهای مختلف به ویژه همسایگان در تعامل با ایران متفکرانه رفتار کرده و سیاستهایشان معنادار باشد. ایران هر چند دچار مشکلات ناشی از فشار سیاسی و اقتصادی است و بسیاری از مسیرها برای نمود ایران به هر نحوی سعی میشود بسته بماند ولی ایران قادر به حل بحرانها و توانمند به پاسخگویی لازم در هر زمینه ای با رقبای غیر صادق است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.