الناز عکاف در مصاحبه با عصرآزادی: هنر و هنرمندان از مهمترین اجتماع سازان کشور هستند
عصر آزادی آنلاین/ سرویس فرهنگی:
مصاحبه از: علیرضا نیاکان
بیوگرافی: الناز عکاف هستم متولد خرداد ۱۳۷۹ استان چهارمحال و بختیاری، شهرستان فارسان، از دوران نوجوانی از سال ۱۳۹۳ در زمینه تئاتر فعالیت هنری خود را آغاز نمودم اما به دلیل محدودیت ها و کمبود امکانات فرهنگی و هنری در شهرستان، متاسفانه مثل خیلی از هنرمندان شهر و استانم نتوانستم آنطوری که میخواهم؛ پله های موفقیت را طی کنم تا اینکه در سال ۱۳۹۸ اولین همکاری حرفه ای خود را در فیلم سینمایی کژدم به نویسندگی و کارگردانی محسن کیانی، بعنوان عکاس تجربه کردم و میتوانم بگویم برخلاف زمینه تئاتری که سالها تلاش کردم و به چیزی که می خواستم نرسیدم؛ در سینما جز خوش شانس هایی بودم که بدون اینکه بخواهم سالها پشت صحنه تلاش کنم یا نقشهای کمرنگ بازی کنم تا کم کم بزرگ و دیده شوم؛ کارگردان به من اعتماد کرد و یک سکانس در آن فیلم (کژدم) بازی کردم.
همین باعث شد تا پس از آن در همه ی پروژه هایی که آقای کیانی تولید کرده است حضور داشته باشم و نقش های اصلی را ایفا کنم.
در این دو سال فیلم های بلند و مستند و… زیادی با ایشان انجام دادم که از مهمترین آنها مجموعه مستند سفرنامه، مستند دانای دنا، فیلم مستند داستانی درخت افسانه ای و… بود که در همه ی آنها نقش های اصلی را ایفا می کردم.
در هفته های اخیر تصویربرداری فیلم داستانی ریشه در خاک، به نویسندگی و کارگردانی محسن کیانی به پایان رسید و من در این فیلم نقش متفاوتی را بازی کردم که تجربه جدید و بسیار تأثیرگذاری برایم بود و با وجود شرایط سخت تولید فیلم در شرایط کرونایی خوشبختانه توانستم رضایت کامل گروه را به دست بیاورم و نقش را به بهترین شکلی ک میتوانستم ایفا کنم. در این فیلم نقش دختر نابینایی را داشتم ک با برادر افلیج و پدرش زندگی میکند و سختی ها و مشکلاتی که برایشان بوجود می آید و…
این نقش درس های بزرگی از بازیگری به من داد و همچنین مرا برای زندگی، محکم تر و در کار آگاه تر کرد.
و الان هم در حال حاضر اولین و تنها سالن تخصصی گریم سینمایی و تلویزیونی استان کهگیلویه و بویراحمد رو افتتاح کردم که در قسمت مراقبت و زیبایی هم فعالیت داره و بیش از ده نیرو و مربی متخصص در هر لاین مشغول به فعالیت هستند، اما در کل برنامه های بیشتر و بزرگتری دارم که انشاالله به مرور زمان بهشون خواهم رسید.
وظیفه حمایت از هنر بر عهده دولت است یا بخش خصوصی؟
بخش خصوصی افرادی هستند که در قالب سرمایه گذار یا همان اسپانسر وارد این عرصه می شوند و خب به نظر من وظیفه خود را تمام و کمال انجام دادهاند اما نوبت به دولت میرسد و از دولت انتظار بیشتری می رود. همانطور که بخش خصوصی وظیفه خود را انجام داده دولت هم باید پا به میدان گذاشته و از این سرمایه ناب خود حمایت کند از جمله انتظاری که از افراد دولت میرود حلکردن مسایل مهم و حساس روز از جمله: برنامهریزی برای پیشرفت در اقتصاد، حل کردن مشکلات مزمن آموزش و نقش و مسئولیتهایی که حکومت باید برای خدمات بهتر به شهروندان بسپارد.
چرا فرهنگ و هنر ما هنوز اقتصادی نشده؟
فرهنگ و هنر ما به خاطر حمایتهایی که نشد و اینکه نادیده گرفته شد، هنوز اقتصادی نشده است. بهتر است بگویم تا زمانی که هنر را یک سرگرمی و یا اوقات فراغت برای فرزندانمان در تابستانها و وقتهای اضافی شان بدانیم و شغل اصلی و آینده درخشان آنها را با دکتر و مهندس شدن و امثال آنها بپنداریم، نه تنها هنر ما اقتصادی نمی شود بلکه ارزش فرهنگ و هنر را پایین آورده و این گوهر گرانبها را دم دستی فرض کرده ایم.
از هنر، این گوهر گرانبها و فوایدش بیشتر توضیح دهید.
هنر و هنرمندان از مهمترین اجتماعسازان و مولد رونق و موفقیت در کشور هستند. علاوه بر ارزش درونی که هنر برای جامعه دارد گونههای مختلف هنر فواید متفاوتی نیز برای جامعه ارائه میدهد از جمله:
هنر اگر حمایت شود می توانند مولد شغل و در نتیجه مولد درآمد مالیاتی برای دولت باشد. یک بخش هنری قوی میتواند در بخش تجارت فعال شده و به فعالیتهای تجاری تحرک دهد، باعث جذب توریست شده و بخش مالیات کشور را نیز گسترش دهد. تاثیر مستقیم انواع هنرها در احیای استراتژیهای مناطق روستایی، شهرها و مناطق محروم نیز ثابت شده است. هنر تخیلات جوانان را بر میانگیزد و موفقیت آنها را در مدرسه راحتتر میکند، باعث بالارفتن کیفیت درسی و رسیدن دانشآموزان به موفقیتهای آکادمیک در رشتههای مختلف میشود. هنر زمینۀ تفکر منتقدانه، ارتباط و فعالشدن تواناییهای نوآوری که همگی موارد مورد نیاز قرن 21 است خواهد شد. تاثیری که موسیقی بر ذهن و هوش افراد دارد هیچ چیزی نخواهد داشت و از لحاظ روانی افراد را برای حضور در جامعه آماده می کند و همچنین وقتی افراد در فضای هنری دیده شوند، عقده خودنمایی در جامعه در آنها از بین رفته و نگرانی خانوادهها نیز کم تر شده (برخلاف تصوراتشان) و جامعه سالم تر و و فرهنگی تری خواهیم داشت.
هنر سلامتی جسمی، روحی و احساسی را افزایش میدهد و در پروسۀ بهبود بیمار کمک بهسزایی میکند. هنرتراپی یک وسیلۀ کاملا پزشکی و اقتصادی بهصرفه در روند درمان برای بزرگسالان رو به کهولت سن، کودکان و افرادی مانند سربازان جنگی و جانبازانی است که از ضربههای روحی رنج میبرند.
هنر یک فضای خوب و با کیفیت مطلوب برای زندگی ایجاد میکند. همچنین هنر از دموکراسی، گفتمان مدنی بین اقشار مردم، ایجاد انجمن برای حل مسائل اجتماعی مهم نیز بهشدت حمایت میکند. هنر با انتقال ویژگیهای منحصربهفرد فرهنگی و سنتهای هر منطقه به نسلهای بعدی، حافظ فرهنگ و میراث آن است. علاوه بر خصوصیات فوق قانونگذاران موارد دیگری را که هنر میتواند در سیاست اجتماعی مفید باشد را بیان میکنند: فعالیت مشترک هنرهای مختلف تاثیر زیادی در سیاستها و خدمات سازمانهای مختلف دارد.
بسیاری از کشورها از هنر برای فعالیت مشترک و احیای اقتصاد خود، آموزش، سواد، گسترش نیروی کاری، توریسم، پایداری اجتماعات، خدمات اجتماعی و برنامههای مراقبت از جانبازان استفاده کردهاند. هنر متحرکی برای بخشهایی با تجارت کوچک نیز هست. صنعتهای خلاق از کارکنان آزاد و یا استخدامی توسط کارگاههای کوچک تشکیل شدهاند.
به نظر من امروزه هرجا که باشی و هر شغلی که داشته باشی سر و کارت به هنر می افتند و قطعاً به هنر نیاز خواهی داشت برای مثال حتی برای انتخابات افرادی که شرکت میکنند برای جمع آوری رای از پخش کلیپ و تصاویر مختلف از خودشان و… استفاده می کنند یا حتی مناطق محروم را بارها دیده ایم که با ساخت مستند و یا ویدیو کوتاهی از آنجا چه کمک هایی که به آنها نشده و مثالهای بیشمار دیگری که میتوان زد. هنر علاوه بر زیبایی و معنایی که به این دنیا میبخشد که اگر نباشد تصور این دنیا ممکن نیست و زیبایی نخواهد داشت، در همه عرصه ها نیز نیاز بوده اما متاسفانه نادیده گرفته می شود. هنر باعث مورد استقبال قرار گرفتن، پرجنبوجوش شدن و مطلوبگشتن اجتماعات میشود. مکانها و اتفاقهای هنری همانند یک آهنربایی که نه تنها هنرمندان بلکه خانوادهها، مسافران و مشاغل را جذب خود میکنند. داشتن فضای خلاقانه برای مخاطب جذاب باشد میتواند در روند اقتصادی محلی تاثیر مثبت بگذارد. همۀ این کارها باعث ایجاد مشاغل جدید برای افراد، اتحاد و قویشدن اجتماعات مردمی، نفوذ در احیای رونق محلی و در کنار هم بودن اقشار مختلف میشود و همۀ اینها نیازمند حمایت قوی از طرف بخشهای دولتی خواهد بود.
امروز دنیای ما به ویژه کشور ما نیازمند حال خوب و اقتصاد خوب است که اگر دولتمردان هنر را حمایت کنند هم اقتصاد کشور را رونق می بخشند و هم حال خوب دنیا را دو چندان میکنند، هنر همیشه و در هر شرایطی درمان همه دردهاست.
مجموعۀ هنر بخشی از ظرفیت خلاقیت یک کشور و ایالت را تشکیل میدهد که از تولیدات و خدمات منحصربفرد و تازه حمایت میکند. خلاقیت از جمله مهمترین موارد رقابتی کشورها در بازار جهانی است، جایی که طراحی متفاوت و توانایی در تبلیغ محصولات و ایجاد ارتباطات درست میتواند باعث موفقیت و نبود آنها، عدم موفقیت در حوزۀ تجارت را به همراه داشته باشد. هنر حد و مرز و چهارچوب ندارد زیرا که اگر آن را محدود کنیم زیبایی و نابی را از آن گرفته ایم، هنر بی انتهاست و باید آزادانه و بدون محدودیت مسیر خود را طی کرده تا جهان زیبا تری را بسازد.
از خودتان و مسیری که طی کردهاید بیشتر توضیح دهید.
در این سالها زحمت زیادی کشیدم و چه بی مهری ها که ندیدم. آن هم برای من که تنها یک دختر نوجوان بودم که به دنبال تحقق رویاهایش بود و سفت و سخت برایشان تلاش میکرد و به جای اینکه تشویق میشد یا حمایتش میکردند؛ با تمام وجود ذوقش را کور کرده و به دنبال سرکوب کردن رویاهایش بودند. تمامی اطرافیانش نه تنها حمایتش نکردند؛ تازه سنگهایی برسر مسیرش میانداختند که از خودش بزرگتر بود و چقدر این دختر نوجوان دست و پا زد تا توانست از آنها عبور کند. حرف ها و ناگفته ها زیاد است تنها میدانم اگر عاشق هدفم نبودم و گوشهایم را کر نمیکردم قطعاً یکجایی دست از تلاش برمی داشتم و دیگران به هدفشان میرسیدند اما من تمام سختی و رنج های این مسیر را نادیده گرفتم و فقط به هدف و مسیرم نگاه کردم.
میخواهم بگویم جانم در آمد تا به این نقطه برسم و هنوز هم کلی از مسیرم مانده تا به آنچه که می خواهم برسم اما خوب می دانم که محکم تر و سخت تر از قبل برای چیزی که عاشقش هستم تلاش می کنم و هر چقدر هم مسیر برایم سخت باشد از پسش می آیم زیرا که من سخت تر از قبل شدهام و اکنون گروهی از هنرمندان دلسوز کنارم هستند که اگر خودم هم یک درصد بخواهم تسلیم شوم آنها نمی گذارند و همین انسان های واقعی مرا سخت تر و بزرگ تر کرده اند و به اهدافی که میخواستم نزدیکترم کردند. باعث شدند دختری بسازم که فراتر از تصوراتم بود و مهمترین چیزی که در این مدت وارد زندگیم شده ایمان بیشتر و نزدیکی بیشتر با خدا و توکل و سپردن زندگیم به اوست. که این خودش بحث مفصلی دارد و بعدها راجع به آن صحبت خواهم کرد اما در یک جمله بگویم هر چه دارم و خواهم داشت و هر چه که هستم و خواهم بود اول به خاطر تسلیم نشدن خودم و بعد زحمات و لطف دوستان واقعی ام است و چقدر فراتر از چیزهایی که خواستم را به دست آوردم و به چیزی تبدیل شدم که میخواستم؛ نه بهتر است بگویم حتی فراتر از آن چیزی که میخواستم و خدا را به خاطر بخشیدن چنین نعمت هایی به زندگی ام شکر میکنم.
میدانم همه افرادی که مثل من عاشق هنر و بازیگری هستند چه زحمت و چه تلاش هایی می کشند و چه مسیری را باید طی کنند؛ یک روز خودم منتظر چنین موقعیتهایی بودم تا کسی من را به عنوان بازیگر یا حتی عوامل پشت صحنه به کارگردان های سینما معرفی کند و امروز که خودم در جایگاهی هستم که می توانم افراد دیگر را معرفی کنم با تمام وجودم این کار را انجام می دهم و با توجه به اعتماد و اختیاری که آقای کیانی در اختیارم قرار داده است این کار را انجام دادم، نمونهاش همین کار ریشه در خاک که خیلی از دوستان تئاتری ام را به ایشان معرفی کرده و از آنها استفاده کردیم از جمله افشار ریاحی شهلا کاوه حمید حیدری شقایق عزیزی پور هوشنگ عزیزی پور و حتی دوستانی که نمیشناختم از جمله سهیل اسدی، ساسان فرهادفر و خیلی دیگر از دوستان که در پروژه های قبلی معرفی شان کردم و باز هم این کار را می کنم چون موفقیت زمانی برایم خوشایند است که ببینم همه آدمها در خوشبختی محض و مسیر هدفهایشان زندگی می کنند و من کمترین کاری که از دستم بر می آید این است که برخلاف بقیه سنگ و مانع نباشم! وقتی آنها موفق باشند موفقیت من هم برایم دلنشین تر است.
_توصیه تان به علاقمندان هنر و بازیگری چیست؟
توصیه من به همه افرادیست که می خواهند کاری را آغاز کنند نه فقط هنرمندان یا افرادی که عاشق هنر هستند، به نظر من اگر عاشق کاری هستی، باید با تمام وجود برایش تلاش کنی و سختی هایش را به جان بخری که وقتی عاشقش باشی سختی هایش هم برایت شیرین است و با کمال میل میپذیریشان. باید برایت یک هدف باشد نه سرگرمی یا یک راه که آن را امتحان کنی ببینی نتیجه دارد یا نه، در غیر این صورت به هیچ وجه کاری را آغاز نکن چون یا نیمه کاره رهایش می کنی یا به هیچ نتیجه ای نخواهی رسی و تازه وقت و انرژی خود را نیز از دست داده ای اما اگر آنقدر عاشق کارت هستی که می توانی محکم برایش بجنگی، ادامه بده و با وجود هیچ مانعی عقب نکش و تسلیم افکار و حرفهای دیگران نشو و فقط و فقط به هدفت و مسیری که باید طی کنی فکر کن و مثل من گوش هایت را کر کن و فقط بی وقفه و بدون توجه به چیزی یا کسی مسیرت را ادامه بده و تا زمانی که به هدف نرسیدهای تسلیم نشو، مهم نیست چند سال داری و مهم نیست کجای دنیا باشی یا چه چیزی داشته باشی یا نه مهم این است که خودت و خدای خودت را داری و همین برای رسیدن به تمام خواسته هایت کافیست. برای رسیدن به هدف باید تلاش کنی و مشکلات را بهانه نکنی زیرا برای موفقیت در هر زمینه و هر مسیری باید پشتکار داشته باشیم و شکست ها را تبدیل به فرصتی برای موفقیت کنیم، پس دست از تلاش کردن بر ندارید و همواره تلاش کنید.
آیا تنها در زمینه بازیگری فعالیت داشتید؟
خیر، از دوره نوجوانی در تمام زمینههای هنری از جمله تئاتر موسیقی سازهای مختلف و نقاشی سبک های مختلف خوشنویسی و خیلی دیگر از هنرها فعالیت داشتم همچنین در زمینه های ورزشی کوهنوردی و ورزشهای رزمی و رشتههای ورزشی مختلف فعالیت می کردم و هیچگاه ساکن و بیتحرک نبودم طوری که از شب شدن و ۲۴ ساعت روز ناراضی بوده و میخواستم تایم بیشتری داشته باشم تا کارهایی که دوست دارم را انجام دهم و حتی روزهای تعطیل و جمعه ها برایم بی معنی بود و شبانه روز تلاش کردم و می کنم و عاشق اهدافم هستم.
ناگفته ای دارید بیان کنید.
با تمام وجودم این مسیر و این راه را انتخاب کردهام و این ذات من است که آرام نمی گیرد و خودم هم بسیار از آن راضی هستم و تحمل یک روز بیکار بودن یا بی برنامه بودن را ندارم. هر روز زندگیم و هر ساعتش را با برنامه و فعالیتهایی که دوست دارم پر می کنم و از آن ها لذت می برم و گاهی پیش می آید که خسته یا درمانده شوم که برای همه پیش می آید در این زمان ها معمولاً چند ساعت یا نهایت یک روز استراحت می کنم و فردایش پر انرژی تر و محکم تر از قبل ادامه میدهم و عاشق این خصلتم هستم که هیچ چیزی باعث نمی شود کوتاه بیایم و تسلیم شوم و یا عقب بکشم و بگویم چاره ای ندارم. همیشه برای هر کاری و هر چیزی راهی دارم و همیشه و هر روز محکم تر از قبل روی پای خودم می ایستم و پر انرژی تر برای خواسته و اهدافم تلاش می کنم و هیچ کدام از کلمات و افکار و حرفهای منفی را قبول ندارم. همه چیز در دنیا را خوب و زیبا و خوشایند می بینم و با تمام وجودم احساس خوشبختی و خوشحالی دارم و در آرامش و و آسایش بی حد و اندازه به سر میبرم و خدا را شاکرم به خاطر داشتن چنین زندگی و حال خوبی و بودن چنین آدمی.
با تمام وجودم هر چیزی را که دوست داشتم و خواستم را تجربه کرده و برایش تلاش کردم و می کنم و به خودم قول داده ام به تمام چیزهایی که نوشتهام و برایش برنامهریزی کردهام، برسم چه بسا فراتر از آنها و آن آدمی را بسازم و آن زندگی را بسازم که می خواهم و هم اکنون به دلخواه زندگی می کنم و از هیچ چیزی پشیمان نیستم زیرا که هر اتفاقی پیش آمده یا هر راهی را که طی کردهام باعث شده که اکنون اینجا باشم و اگر آن اتفاق ها نمی افتاد من اکنون اینجا نبودم، از حال حاضر خودم راضی ام و راضی تر هم میشوم زیرا که خداوند نعمت هایش را بر من سرازیر کرده و من هم شاکر و سپاسگزارش هستم.
توجه داشته باش که تو تنها یکبار زندگی میکنی و از این یکبار نهایت استفاده و لذت را ببرید آنگونه که دوست داری زندگی کن و از تمام مسیری که باید طی کنی لذت ببر چرا که زندگی همین مسیرهاست و ته هر چیزی معجزه بزرگی برای تو نهفته که همه اینها برنامه از قبل تعیین شده خداوند است پس با تمام وجودت به خدا ایمان داشته باش و برای اهدافت جوری دعا کن که انگار همه چیز تنها دست خداوند است و با خیال راحت همه چیز را به او بسپار اما برایش جوری تلاش کن که انگار همه چیز دست خودت است. سرنوشت تو تنها آن چیزیست ک دوست داری انجام دهی و دوست داری باشی اگر خودت و مسیرت را پیدا کردی بدان که خدا هم همراهیت میکند و بهترین هایی که حتی به آنها فکر هم نمی کردی را برایت مقدر سازد و این سرنوشت توست. تنها از تک تک لحظات به خوبی استفاده کن و بدون توجه به چیزی یا کسی زندگی را که دوست داری زندگی کن از هیچ چیز پشیمان نباش چرا که در لحظه از آن لذت برده ای و آن را تجربه کردهاید. پشیمانی بدی سختی هیچ کدام از اینها را قبول ندارم زیرا که همه اینها مسیری است که باید طی شوند تا به آن چیزی که دلخواه من است برسم پس تنها همین یک بار خود خودت باش و برای خودت زندگی که دوست داری را بساز.
حرف آخر:
و در نهایت در اولین و مهمترین مصاحبه زندگیام از مردی تشکر می کنم که با تمام وجودش به من اعتماد کرد و حیاتیترین مسئولیت کارهایش را به من سپرد و در این سالها حامی و مشوق من بود چه در زمینه هنری و چه در باقی زمینه ها و همیشه و در همه لحظات کنارم بود و در هر قدمی که برمی داشتم مراقبم. از مردی صحبت می کنم که با وجود تمام دغدغه هایی که در زندگی اش داشت و در شلوغ ترین و بدترین شرایطش هم، همه چیز را کنار گذاشت و به دغدغه های من پرداخت و با روی خوش و انرژی زیاد من را تشویق و راهنمایی می کرد و تمام انگیزه و انرژی ام را از ایشان گرفتم همین باعث شد که اگر یک جایی هم کم می آوردم فقط یک استراحت کوتاه کنم و محکم تر از قبل تلاش کنم تا بهترین باشم. مردی که خودش بهترین بوده و هست و می توانست این انرژی را صرف خودش و زندگی اش کند ولی هیچگاه به دنبال دیده شدن و خود نمایی نبود و در عوض برای دیده شدن من و امثال من تمام وقت و انرژی اش را گذاشت و انگار خوشبختی و موفقیت دیگران برایش مهم تر از خودش است و دقیقاً این موضوع را من از ایشان یاد گرفتم که زمانی حالم خوب باشد که دیگران هم حالشان خوب باشد. در این دو سال با ایشان بزرگ شدم و بزرگی یاد گرفتم چیزهایی از ایشان آموختم که در طول زندگیم از هیچکس نیاموخته بودم و میدانم نخواهم آموخت ایشان به من انسانیت آموخت و من مانند کودکی نوپا با ایشان رشد کردم یاد گرفتم و بزرگ شدم میتوانم بگویم دست پرورده چنین استاد بزرگی هستم و با تمام وجودم به ایشان و به خودی که از من ساخته میبالم و همچنان می خواهم کنار ایشان بزرگ شوم و یاد بگیرم و بسازم هرآنچه را که میخواهم، چراکه یک ثانیه بیشتر کنار ایشان کار کردن و بودن به اندازه یک عمر زندگی می ارزد. حرفهای زیادی دارم و می توانم ساعت ها از ایشان صحبت کنم اما این تازه اولین مصاحبه من است؛ باقی بماند برای مصاحبه ها و صحبتهای بعدی که هر چقدر هم بگویم تمامی ندارند ولی در یک جمله تمامش می کنم او یک مرد واقعی ست و کسی نیست جز استاد محسن کیانی عزیز و بزرگ که زندگی و موفقیت و هرچه که هستم و دارم را مدیون ایشان هستم.
باز هم میگویم به سبک خودتان زندگی کنید؛ برای اهدافتان بجنگید؛ عشق بورزید و از تک تک لحظاتتان لذت ببرید که سخت ترین و بدترینی وجود ندارد و همه اش مسیریست که شما را به فراتر از خواسته تان خواهد رساند؛ شاد و سلامت باشید.