یک متفکر و نظریه پرداز برجسته تبریزی در گفتگو با عصرآزادی از رنج های خود در عرصه علمی سخن گفت؛ بعد از بازنشستگی به تبریز بازنخواهم گشت!
? عصرآزادی آنلاین/ شهرام صادق زاده
دکتر “حمید صنعتجو” یکی از فرزندان بااصالت کهن شهر تبریز است که سالهای زیادی از زندگی خود را صرف تحصیل، تدریس و پژوهش در حوزۀ جامعه شناسی کرده است اما آن طور که باید و شاید مورد حمایت متولیان این حوزه قرار نگرفته است!
وی تاکنون مقالات بسیاری را در ایران و خارج از کشور به چاپ رسانده و ۳۲ عنوان کتاب تألیف کرده است که حاصل تفکر و نظریه پردازیهای علمی ایشان است اما بی مهری های مسئولان علمی موجب گلایه مندی شدید او شده است!
این نُخبه علمی در سال ۱۳۴۱ در خیابان شمس تبریزی یا همان محله مشهور دوه چی دیده به جهان گشوده و مدرک دکترای جامعه شناسی خود را از دانشگاه اصفهان کسب کرده است.
از مجموع ۳۲ جلد کتاب تالیف شده توسط وی برخی آثار همچون ”جامعه شناسی بازیگران بزرگ سینمای ایران” و’ ‘اصالت اندیشه رمز ماندگاری جامعه شناسان” را اداره کل فرهنگ و ارشاد استان زنجان خریداری کرده و در مدارس و کتابخانه های این منطقه توزیع کرده و برخی دیگر از کتابهای این نظریه پرداز تبریزی در برخی رسانه ها از جمله روزنامه ”مردم نو” رونمایی شده است و در سال ۹۶ هم پژوهشگر برتر استان انتخاب شده است اما کسی در تبریز سراغش را نگرفت!
▪️راه دیاری را در پیش می گیرم که به قدر کافی به متفکران خود ارج می نهد!
این متفکر برجسته تحصیلات مقطع ابتدایی، راهنمایی، متوسطه و کارشناسی را در زادگاه خود به اتمام رساند و دوره کارشناسی را در دانشگاه تبریز تحصیل نمود که دانشجوی ممتاز رشته علوم اجتماعی بوده است.
صنعت جو دورۀ کارشناسی ارشد را در دانشگاه تربیت مدرس تهران به پایان رساند که اتفاقاً در آن دانشگاه، دورۀ مدرسی را هم کسب نموده و صلاحیت مدرسی را دریافت نمود.
این نظریه پرداز تبریزی، دوره دکترا را در دانشگاه اصفهان به اتمام رسانده و در دو مقطع کارشناسی ارشد و دکترا هم دانشجوی فعال و پرتلاشی بوده و توانست مقالات متعددی را در نشریات مختلف به ویژه نشریات تهران به رشته تحریر درآورد.
اما روزگار غریب باعث شده تا بی مهری مسئولان علمی دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ دانشگاه تبریز مورد رنجش خاطر شدید او شده و بالاجبار عطای زندگی در این شهر را به لقایش ببخشد!
صنعت جو تاکید می کند که با کمال تاسف، در این شهر هیچ صاحبی نداشتم و پس از این همه سال تصمیم گرفتم بعد از بازنشستگی اصلاً در این شهر زندگی نکرده و راه دیاری را برگزینم که به قدر کافی به نظریه پردازان، نخبگان و متفکران خود ارج می نهند!
▪️برخی متولیان با تنگ نظری و با کمال بی رحمی نخبگان علمی را طرد می کنند!
وی با بیان اینکه از سال ۱۳۷۶ در دانشگاه پیام نور مرکز زنجان به تدریس پرداختم گفت: علت اینکه در شهر زنجان به امر تدریس اشتغال داشتم قصه طولانی دارد که از بی مهری مسئولان وقت دانشگاه تبریز حکایت دارد!
صنعت جو ادامه داد: پس از اتمام تحصیلاتم در رشتۀ جامعه شناسی، به زادگاهم تبریز بازگشته و به گروه علوم اجتماعی دانشگاه تبریز برای استخدام به عنوان هیئت علمی مراجعه کردم.
وی افزود: با اینکه همه اساتید به طور دقیق مرا میشناختند و همواره از استعداد بالای من صحبت میکردند ولی متأسفانه به سبب همین تواناییها و قابلیتهایی که داشتم اصلاً میدان ندادند و به علت تنگنظری و حسادت، با انواع بهانههای واهی و بیپایه، هر بار با کمال بیرحمی مرا طرد کرده و به گروه راه ندادند!
این متفکر بااصالت اضافه کرد: من هم چاره را در این دیدم که به رؤسا و مسئولان دانشگاه تبریز مراجعه کرده و ظلم و جفایی را که در حقم صورت میگرفت را به آنها گوشزد نمایم تا حق مسلّم من به هیچوجه پایمال نشود اما متأسفانه مسئولان دهه ۷۰ و اواسط دهه ۸۰ دانشگاه تبریز هم به سبب بیبصیرتی و ناتوانی در تشخیص، از من به صورت جدی حمایت نکرده و با کمال خونسردی به امان خدا رها کردند!
▪️استعدادهای این مملکت به سبب بیلیاقتی مسئولان دانشگاهها از بین میروند!
صنعت جو با حالتی اندوهناک ادامه داد: من هم از آنجایی که نه قدرت و نه نفوذ خاصی داشتم چند ماهی کُنج خانه را اختیار کردم تا اینکه از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، محل خدمت من به دانشگاه پیام نور زنجان تعیین گردید و از آن تاریخ، در این دانشگاه به تدریس مشغول هستم.
در این مدت که در شهر زنجان به شغل مقدس استادی اشتغال دارم بارها در حین رفت و آمد بین زنجان و تبریز با خطر تصادف مواجه شدهام زیرا ۱۵ سال ابتدایی خدمتم در آن شهر، هر هفته در حال تردد بودهام به نحوی که سه روز در زنجان و چهار روز در تبریز مستقر بودهام.
وی افزود: در آن زمان که هنوز آزادراه تبریز – زنجان آماده نشده بود بارها در پیچهای منطقه قره چمن با خطر تصادف مواجه شدم و احتمال داشت در یکی از این رفت و آمدها جانم را از دست بدهم!
بعد هم اظهار کرد: یعنی به همین راحتی استعدادهای این مملکت که رشد و شکوفایی و بالندگی دانشها حقیقتاً به وجود آنان بستگی تام دارد به سبب بیلیاقتی و بیبصیرتی رؤسا و مسئولان دانشگاهها، نِفله شده و از بین میروند!
▪️اشخاصی که بورسیه گرفتند حتی نیم قدم به رشد رشتهشان کمکی نکردند!
صنعت جو با ذکر این نکته که اساتید گروه علوم اجتماعی اصلاً به من میدان ندادند و در مقابل، بسیاری از افراد ضعیف و متوسط را به جای امثال من استخدام کردند گفت: جالب اینکه رؤسا و مسئولان وقت دانشگاه تبریز هم با استخدام آنان موافقت نموده و حتی در پارهای موارد نیز این افراد با مدرک کارشناسی ارشد استخدام شدند و سپس دانشگاه، آنها را بورسیه کرد و برای ادامۀ تحصیل و اخذ مدرک دکترا به انگلیس، کانادا و استرالیا فرستادند.
وی یادآور شد: آنها چند صباحی در آن ممالک به سر برده و با مشاهده چند منظره به کشور بازگشتند و به شغلشان ادامه دادند ولی نیم قدم به رشد و پیشرفت رشتهشان کمکی نکردند در حالی که من هم این ظلم و بی عدالتی را در حق خودم پذیرفتم و از بدو استخدام در دانشگاه پیام نور مرکز زنجان، مانند دوران دانشجویی به تلاش و فعالیتهای علمی – پژوهشی خویش به طور شبانهروزی ادامه دادم.
صنعت جو خاطرنشان کرد: نتیجه آن تلاشها و کوششها علاوه بر نگارش مقالات متعدد در داخل و خارج، نگارش کتابهای مختلف است که هم اینک تعداد آنها به ۳۲ جلد رسیده و در همه آثار منتشر شدهام فقط و فقط ایده ها و نظرات خویش را مطرح کرده و در واقع به نظریهپردازی و تولید فکر پرداختهام.
▪️علیرغم بی مهری ها تبریز را بسیار دوست داشته و به زادگاهم عشق می ورزم
این متفکر برجسته در بخش دیگری از اظهارات خود به تلاشها و فعالیت های علمی شبانه روزی اش اشاره کرد و گفت: در سال ۱۳۹۶ در سطح استان زنجان به عنوان پژوهشگر برتر انتخاب شده و جوایز مربوطه را دریافت نمودم و چندین بار هم در روزنامۀ «مردم نو» زنجان از کتابهایم رونمایی شد و عکسم تیتر یک روزنامههای زنجان شد و جالب اینکه اداره کل فرهنگ و ارشاد این استان چند جلد از کتابهایم را خریداری کرده و در مدارس و کتابخانههای استان توزیع نمود و جالب اینکه بارها در دانشگاه پیام نور زنجان و سایر شهرها، مراسم بزرگداشت برگزار کرده و مرا مورد تقدیر و تجلیل شایسته قرار دادند اما در زادگاهم اهمیتی ندادند!
صنعت جو با این همه از عشق و علاقه خود به شهر تبریز سخن به میان آورد و افزود: طبیعی است که زادگاهم را بسیار دوست داشتم و اکنون نیز به آن عشق می ورزم اما به علت بیلیاقتی و بیبصیرتی رؤسا و مسئولان و پارهای از اساتید بیانصاف دهۀ ۷۰ و اواسط دهه ۸۰ دانشگاه تبریز که این همه در حق من ظلم و جفا کردند فشارها و سختیهای زیادی را متحمل شدم، اولاً آنها را نخواهم بخشید زیرا به راحتی حق مسلّم مرا ضایع کردند و در ثانی به سبب این برخوردهای ناجوانمردانهای که در حق خودم از سوی این حضرات دیدم تصمیم گرفتهام با وجود علاقه و عشق بسیار زیاد و وافری که به زادگاهم، شهر تبریز دارم به هیچوجه پس از بازنشستگی در این شهر زندگی نخواهم کرد؛ چون همان طور که گفتم در این شهر مسئولان دانشگاه تبریز از من به هیچوجه حمایت نکرده و مرا با کمال بیرحمی طرد و به حال خودم رها نمودند!
▪️متفکر و نخبه تبریزی افزون بر ۳۲ کتاب ابتکاری به رشته تحریر درآورده است
حمید صنعت جو نظریه پرداز، متفکر و اندیشمند جامعه شناسی تا به امروز علاوه بر مقالات منتشر شده در داخل و خارج کشور افزون بر ۳۲ کتاب ابتکاری به رشته تحریر درآورده است که در همه آنها نظرات خاص خود را مطرح کرده و در واقع به نظریه پردازی و تولید فکر پرداخته و آخرین کتاب وی با عنوان “مخاطبان واقعی جامعه شناسان بزرگ” اخیراً در تهران به چاپ رسیده است.
کتابهای نگاهی به جامعه شناسی سینما (سینما و نظریه تفسیر)، درآمدی بر جامعه شناسی فیلم های هنری، دیباچه ای بر نظریه های جامعه شناسی، مفهوم عدالت اجتماعی نزد استاد مطهری و دکتر شریعتی، گردشی کوتاه در قلمرو جامعه شناسی سینما، سینما و علایق سینماگران، نظری و گذری بر جامعهشناسی ادبیات، جامعه شناسان ایرانی و تفکر جامعه شناختی، پرسش و پاسخ پیرامون جامعه شناسی بومی، ویژگی های مشترک سینماگران بزرگ، پیش درآمدی بر سینمای ملی، چند نکته کوتاه درباره ادبیات ملی، شباهت ها و همانندی های جامعه شناسی و سینما، امیل دورکیم متفکری همچنان تاثیر گذار، چرا آرا و نظریه های جامعه شناسان غربی را باید بخوانیم؟، آلفرد هیچکاک کارگردان کارگردانان، جامعه شناسی بازتاب تفاوت ماهوی جوامع، جامعه شناسی ادبیات دینی، جامعه شناسی سینمای دینی، جامعه شناسی سینمای هنری ایران، دکتر تنهایی تنها جامعه شناس بلومرگرای ایران، مارلون براندو بازیگر بازیگران، جامعه شناسی بازیگران بزرگ سینمای ایران، اصالت اندیشه رمز ماندگاری جامعه شناسان، جامعه شناسان ایرانی و تفکر جامعه شناختی (چاپ جدید با اضافات)، تحلیل جامعه شناختی چگونگی ظهور بازیگران جهانی در سینمای ایران، ظهور نویسندگان بزرگ از دیدگاه جامعه شناسی، ژرژ گورویچ متفکری ناکام در جامعه شناسی، چگونگی رشد و پیشرفت علم جامعه شناسی، جامعه شناسی ادبیات ملی، جامعه شناسی سینمای ملی از جمله تالیفات وی می باشد که بین سالهای ۱۳۷۷ الی ۱۴۰۰ در تبریز و تهران به چاپ رسیده اند.