اولین بمب روس ها در منطقه پل سنگی بر روی مردمی که مقابل دکان نانوایی جمع شده بودند فرود آمد و لحظهای بعد اجساد ۳۶ نفر را از گوشه و کنار محل جمع کردند
📌 عصر آزادی آنلاین/ شهرام صادق زاده
اولین ماه زمستان سال ۱۲۹۰ شمسی برای مردم تبریز ماهی بسیار مصیبتبار بود زیرا روسها به دنبال جنگی چند روزه، تبریز را اشغال و دست به کشتار مشروطهخواهان و غارت شهر زدند.
این جنایات به دنبال انحلال مجلس دوم با اولتیماتوم روسها در دوران مشروطه اتفاق افتاد و در بازخوانی تاریخ معاصر کشور کمتر دیده و پرداخته شده است!
روسها برج و باروهای ارک علیشاه تبریز را به توپ بستند و زمانی که ارک به تصرف روسها درآمد بر اثر بیتوجهی آنها هنگام انتقال گلولههای توپ، این بنای معظم دچار حریق شد و خساراتی بر آن وارد گردید.
این روزها تهاجم دولت روسیه به شهرهای کشور اوکراین به سرخط خبرها و نُقل محافل تبدیل شده است که نشانگر مداخله و برنامه ریزی غرب در حمایت ظاهری از این کشور را در اذهان جاری می سازد.
در همین زمینه مردم تبریز و به ویژه کسانی که بر تاریخ آذربایجان اشرافیت دارند نیک می دانند که حدود ۱۱۰ سال پیش، تبریز قهرمان دچار اشغال سالدات های روسی گردید.
▪️زاویه اول
انقلاب مشروطه رُخداد خوشایندی برای روسیه تزاری نبود به طوری که این قدرت امپریالیستی به واسطه عقبماندگی ایران امتیازات بسیاری گرفته بود و منافعش در گرو نبود قانون و نظم در ایران تضمین میشد!
پس از استبداد صغیر و پیروزی مشروطه خواهان، روسیه تزاری به دنبال بهانهای بود که به آزادی خواهان حمله کند لذا این بهانه با حضور مورگان شوستر – حسابدار محبوب آمریکایی – محقق شد.
اوضاع مالی ایران از اواخر دوره ناصرالدین شاه بهم ریخته بود به طوری که وامهای کلانی که شاهان از روسیه و بریتانیا گرفته بودند، کشور را مقروض کرده بود و دخل و خرجهای کشور با هم نمیساخت، فساد گسترده اداری نیز مانع انجام اصلاحات قابل لمس بود.
پس از انقلاب مشروطه و با لزوم بازسازی کشور، خالی بودن خزانه و نابسامانی امور مالی بزرگترین مانع برای مجلس شورای ملی بود تا برنامههایش را جامه عمل بپوشاند، در نتیجه مورگان شوستر از طرف مجلس برای سامان دادن به اوضاع به ایران دعوت شد، روسها که گمرک ایران را به طور کامل به دست گرفته بودند از حضور شوستر خشمگین شدند.
در واقع مشروطه خواهان که از روسیه ناامید شده بودند دست به دامن آمریکا شده و با توجه به اینکه کسانی همچون هوارد باسکرویل در مبارزات و در کنار مشروطهخواهان شهید شده بودند، آزادیخواهان دید مثبتی به آمریکا داشتند.
در نهایت این دید مثبت هم اثربخش بود و شوستر به محض حضور در ایران شروع به سامان دادن امور کرد و با جدیتی سازشناپذیر دست فساد را در امور مالیه ایران قطع کردو دولت نیز با دیدن این جدّیت، شوستر را به عنوان خزانهدار کل کشور انتخاب کرد.
در هجوم روس ها به تبریز مردم این شهر چنان مقاومت کرده بودند که کم مانده بود روسها از شهر بیرون رانده شوند، اما کشتار زنان و کودکان توسط روسها باعث شد مجاهدان مشروطه برای حفظ جان مردم تسلیم شوند.
در واقع، روسها زنان و کودکان را گروگان گرفته بودند و با اعمال وحشیانهای چون شقه شقه کردن و سوزاندن در تنور باعث ارعاب مردم تبریز میشدند.
روسها تا نیمههای جنگ جهانی اول در تبریز ماندند و با انقلاب کمونیستی روسیه، الکساندر اولیانوف لنین تمام نیروها را از ایران خارج کرد، پس از آن تبریز تا سال ۱۲۹۷ به دست نیروهای عثمانی بود و گرچه حمله شنیع روسها مشروطه را در تبریز تضعیف کرد، اما میراث مشروطه در سراسر ایران محفوظ ماند و پس از اتمام جنگ، دوباره بالیدن گرفت!
▪️زاویه دوم
مردم تبریز سرسختانه به دفاع از شهر پرداختند و در مقابل متهاجمان جنگیدند اما با این حال قوای نظامی روس به علت نبود تجربه نظامی و فقدان رهبری واحد در میان مردم و مبارزان تبریز تلفات زیادی به ساکنان شهر وارد آورد.
در روز دوم، جنگ از سر گرفته شد ولی در غروب آن روز دو طرف با آتشبس موافقت کردند لذا تا این زمان با وجود تلفات زیاد هنوز مدافعان تبریز موقعیت دفاعی خود و شهر را حفظ کرده بودند.
در این زمان روسها ارتباط خطوط تلگراف تبریز با سایر نقاط را قطع کردند و به نوشته شیپلی – کنسول انگلیس در تبریز – در این موقع ۵ هزار نیروی کمکی از جلفا عازم تبریز شد و به فرمانروای کل قفقاز دستور داده شد به فرماندهان نظامی اجازه دهد با نظر کنسولهای روسیه، اهالی را به شدیدترین وجه تنبیه کنند.
در روز سوم نبرد، با آمدن قوای تازه نفس روس، مقاومت مدافعان تبریز در هم شکسته شد و تبریز به اشغال قوای روس درآمد و پس از اشغال ناجوانمردانه، روسها به انتقام از مدافعان شهر و آزادیخواهان شهر دست زدند.
در این بین تعداد زیادی از مردم شهر نیز به دست روسها و عمال آنها کشته شدند، آنها علاوه بر بمباران چند روزه تبریز، پس از اشغال شهر دست به اعدام آزادی خواهان تبریز زدند.
اعدامهای روسها از روز دهم محرم مطابق با اول ژانویه و با دستگیری و اعدام میرزاعلی ثقه الاسلام تبریزی و شیخ سلیم شدت گرفت و پس از اشغال تبریز، شخصی به نام صمد شجاعالدوله، از دشمنان سرسخت مشروطهخواهان را به عنوان والی تبریز منصوب کردند.
با شروع به کار والی جدید، کشتار تبریزیان ابعاد گستردهتری یافت به طوری که بسیاری از مردم تبریز بینام و نشان به دست سالداتها یا همان سربازان روسی کشته شدند که تعداد کشتههای مشخص شده بیش از ۱۲۰۰ نفر بود!

▪️زاویه آخر
همانطور که مردم اوکراین این روزها مورد تهاجم روسیه کنونی قرار گرفته اند هجوم مشابه قوای روسی اتحاد جماهیر شوروی سابق به تبریز در سال ۱۹۱۱ میلادی اتفاق افتاد!
زنده یاد “حمید ملازاده” پژوهشگر و فعال مطبوعاتی تبریزی در بخشی از خاطرات خود می نویسد: سپیده دم سوم شهریور ۱۳۲۰ که مردم تبریز در خواب بودند ناگهان به غرش هواپیماها در آسمان شهر هراسناک بیدار شدند و چشم به آسمان دوختند.
هواپیماهای سیاه رنگ جنگی برای مردم تازگی داشتند زیرا تا آن زمان ما فقط هر چندگاهی پرواز یک فروند هواپیمای شکاری ملخدار را در آسمان شهر دیده بودیم که سرهنگ شیبانی فرمانده نیروی هوایی تبریز با آن پرواز میکرد.
مردم سراسیمه از خانههای خودشان بیرون ریخته بودند با کنجکاوی اوضاع شهر را که غیرعادی بود تماشاگر بودند، سربازان و افسران شتاب زده این طرف و آن طرف میدویدند و در پاسخ به این و آن به گفتن این جمله کوتاه اکتفا میکردند که “نترسید مانور میکنیم“!
ساعتها بعد تبریزیها به حقیقت موضوع پی بردند زیرا هواپیماهای مهاجم با فرو ریختن اعلامیهای به زبانهای فارسی و تورکی به مردم پیام دادند که میخواهند ملت ایران را از چنگ آلمان فاشیست نجات دهند، تبریزیها دسته دسته به طرف پناهگاههای امن رفته و جماعتی نیز به باغهای اطراف شهر سرازیر شدند.
اولین بمب در منطقه پل سنگی بر روی مردمی که مقابل دکان نانوایی جمع شده بودند فرود آمد و لحظهای بعد اجساد لَت و پار شده ۳۶ نفر را از گوشه و کنار محل جمع کردند و هویت بدنهای متلاشی شده را شناسایی نمودند و جالب اینکه صدای بمبهای منفجر شده بعدی هم در گوشه و کنار شهر به گوش می رسید!
حکایت جنگ پنج روزه تبریز در ۱۱۰ سال پیش حکایت تلخی است؛ حکایتی که با کشتارهای سالداتهای روس آغاز شد، با مقاومت مجاهدان مشروطهخواه و غلبه آنان بر قوای روسیه ادامه پیدا کرد و با رسیدن نیروهای تازه نفس روس و بدون حمایت ماندن مجاهدان و خروج آنان از تبریز به پایان رسید.
اما تلخ ترین بخش این رویدادها زمانی رقم خورد که تبریز به دست نیروهای روس افتاد و کشتار در شهر شروع شد به طوری به گواه تاریخ، غیر از مردم کوچه و بازار که به خونخواهی قزاقان کشته شده و در جریان جنگ به قتل رسیدند، چند نفر از چهرههای سرشناس مشروطهخواه شهر پایان زندگی خود را پای چوبهداری دیدند که به دست روسها در زادگاهشان برپا شده بود!
فقط پنج روز از سقوط تبریز گذشته بود که چوبههای دار برپا شد یعنی برپا کردن چوبههای دار فقط پنج روز طول کشید اما مدتها وقت لازم بود تا این بساط قتل عام جمع شود و سالها طول کشید تا قزاقان روس از خاک تبریز خارج شوند…