آیا روسیه مایل به تداوم صلح در قفقاز است؟

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

چندی است که تحولات نگران کننده در منطقه قفقاز در حال شکل گرفتن است. در حالی که مقامات اطلاعاتی و امنیتی کشورمان خبر از ورود عواملی از مرزهای جمهوری آذربایجان به داخل ایران در بر هم زنی امنیت کشور میدهند و همچنین اینکه در جریان حادثه شاهچراغ در شیراز نیز یکی از عوامل اصلی تربیت شده از سوی اسرائیل از طریق فرودگاه امام خمینی وارد ایران شده و سپس با عوامل دیگر داعشی که از مرزهای شرقی آمده بودند، ارتباط برقرار کرده، روابط میان ایران و جمهوری آذربایجان علیرغم موضع گیریهای مثبت وزرای خارجه ایران و آذربایجان وسرکنسول آذربایجان در تبریز، متأسفانه هنوز روابط در دو سوی رود ارس به سطح اظهارات این مقامات نرسیده است. عوامل تأثیرگذار خارجی هم در عملیات روانی و حتی ایجاد مناسبات شائبه برانگیز، زمینه را در انجام مانورهای نظامی از سوی ایران و متعاقب آن از سوی جمهوری آذربایجان در مرزهای شمالی فراهم کرده است. این رویه برخلاف منافع و نیت خیرخواهانه مقامات هر دو کشور است.

خطرناکتر اینکه، در داخل ایران یک سری بیانیه های بی اساس دست به دست میشود که گویی مردم نخجوان خود را جزء لاینفک ایران دانسته و از ایران خواسته اند که نیروهای نظامی خود را وارد نخجوان سازد. در همین حال یک سری پوسترهای کوچک از تصویر الهام علی یف در شهرهای شمالی کشور پخش شده که گویا جمهوری آذربایجان در صدد بهره گیری از فرصت پیش آمده در جریان وقوع اعتراضات و اغتشاشات بوده و میخواهد به نحوی زمینه تجزیه ایران را فراهم بیاورد.

بسیار سطحی نگرانه و ساده لوحانه خواهد بود که شایعه چنین روندی آشکار در مداخله در مسایل یکدیگر را باور داشت و تصور کرد که این نوع اخبار و اظهارات واقعی است. حتی اگر بر فرض محال شرایط ایران به درجه ای از بحران و چالش امنیتی- اجتماعی رسیده که زمینه بروز انقلاب دیگر و تجزیه ایران در حال رقم خوردن است، باز هیچ کشور عاقلی به خود اجازه نمی دهد که تا به این حد و آشکارا در مسایل همدیگر دخالت کند. زیرا هم مضحک است و هم هیچ کشوری با دست خود مدرک و دلیل در مداخله به طرف مقابل نمی دهد. از این رو چه بیانیه های موجود از زبان مردم نخجوان در استمداد خواهی از ایران و چه پخش تصاویر علی یف در حمایت از آشوبها، شایعه ای بیش نبوده و به هیچوجه درست و عقلانی نیست و در ورای این شیطنتها دستهایی هستند که میخواهند به هر نحوی رابطه خوب جمهوری آذربایجان با ایران را بر هم بزنند. سفرای هر دو کشور هم باید فراتر از این شایعه سازی ها نگاهی تیزبینانه داشته باشند.

اما قضیه چیز دیگری است! به نظر می رسد روسیه در شرایط کنونی از ناآرامی در منطقه آرامش بدش نمی آید! ذاتاً حضور روسیه در اوکراین و تلاش در کسب پیروزی با هدف غایی آن کشور در تجمیع جمهوریهای گسسته از شوروی سابق است. البته چنبن طرز فکری و ایده آل خواهی دور از منطق و خرد است. زیرا شرایط جهانی دیگر اجازه نمی دهد که هر کشوری با تکیه بر تجهیزات و یا شرایط پدید آورده، زمینه فرسایش امنیتی را برای دیگران فراهم بیاورد.

اظهارات اخیر مقامات روسی در مورد قفقاز و بحران قره باغ که به تازگی بیان میشود، نشان از عدم همکاری روسیه در ادامه شرایط آشتی در قره باغ دارد. هر قدر که زمان پایان حاکمیت نیروهای حافظ صلح روسیه در قره باغ کاهش پیدا می کند، انگار روسیه به نحوی سعی دارد رد پای خود را در ارمنستان افزایش دهد. تقویت ارمنستان و حمایت روسیه از جدایی طلبان ارمنی دلیل این مدعاست. زیرا بنابه مدارک به دست آمده و ظاهراَ دلایل موجود افشاء شده در سطح رسانه های منطقه ای چنین به نظر می آید که نیروهای حافظ صلح روسی دست به انتقال سلاح و مهمات به مناطق آذربایجان می زنند.

جیحون بایراموف، وزیر امور خارجه جمهوری آذربایجان با بیان اینکه کریدور لاچین به هیچ عنوان در راستای مقاصد نظامی نخواهد بود و حتی این را در مذاکراتش با امیر عبداللهیان، وزیر خارجه کشورمان نیز مورد تأکید قرار داده، اما روسیه شرایطی را برای جدایی طلبان ارمنی ایجاد کرده است تا کریدور لاچین مورد مناقشه قرار گیرد. در این راستا، به نظر می آید تلاش دارد که رابطه بین ایران و جمهوری آذربایجان بهتر نشود. در این میان در صورت طرفداری کشورمان از ارمنستان در مناقشه های اخیر، این گونه موضع گیری به ضرر روابط خوب ایران و جمهوری آذربایجان خواهد بود. در واقع روسیه می خواهد دلیلی لازم و مستدل بر ادامه حضورش در منطقه قفقاز پیدا کند و مادامی که قضیه اوکراین حل نشده، حضور نیروهای نظامی خود را تثبیت کند. از این رو کریدور لاچین هر اندازه غیر قابل حل باشد و نیروهای حافظ صلح روسی کنترل آنجا را به دست بگیرند، انتقال سلاح و مهمات به این منطقه محتملتر است.

رسانه های آذریایجان با نشر این خبر که 5 نوامبر(روز جمعه هفته پیش) نشستی در وزارت دفاع آذربایجان برگزار شده است، خبر از ارزیابی شرایط عملیاتی کنونی در خاک آذربایجان که نیروهای حافظ صلح روسیه به طور موقت در آن مستقر هستند، به تفصیل به مورد تجزیه و تحلیل قرار داده اند.  گویا در این نشست بر اهمیت نظارت و کنترل مداوم فعالیت‌های گروه‌های مسلح غیرقانونی ارمنی در خاک آذربایجان که در سایه حضور یگانهای حافظ صلح روسیه فعالیت می کنند، تأکید شده است. همانطور که گفته شد و معلوم است، از زمان آغاز آتش بس در منطقه قره باغ، نیروهای حافظ صلح روسی به طور موقت مستقر شده اند.

اما با ارزیابی شرایط و تحولاتی که رخ داده است، معلوم میشود که کرملین در صدد رسیدن به امیال دیگری است. حضور نیروهای نظامی روسی در زیر چتر حافظ صلح باعث شده است به راحتی در منطقه قره باغ مستقر شوند. اعزام فردی سرمایه دار و حمایت شده از طرف روسیه به نام روبن واردانیان به منطقه خانکندی و تشکیل هسته های حمایتی دور از نگاه تحلیل گرانه نیست.

با عدم تثبیت شرایط امن در مسئله کریدور لاچین و احتمال اینکه نیروهای جدایی طلب ارمنی مسلح شوند، نگرانی را بیش از پیش افزونتر می کند. آنچه تکه های این پازل را در تخمین سیاست روسها تکمیل و معنادار می کند اینکه، ظاهراً روسیه دست به توزیع پاسپورت های روسی بین ارامنه زده و بر صدور همین پاسپورتها افزوده است.

نتیجه اینکه فعالیت کرملین در قره باغ حول محور سیاستی است که پیش از این، هم پوتین و هم پسکوف، سخنگوی کرملین مدعی شده بودند که “قره باغ یک موضوع داخلی آذربایجان نیست!” اگر این جمله را به خوبی درک و تحلیل کنیم، اینگونه به نظر می آید که روسیه مایل به ثبات سیاسی و امنیت لازم در قفقاز نبوده و در ورای دخالتهای برخی عوامل در دو سوی ارس و زمینه سازیهای مسموم ذهنی تنها برخاسته از اتاقهای فکر صهیونیستی نیست، بلکه از ارتدوکسهای کرملین هم بر می خیزد. باید مسئولان سیاسی دو کشور ایران و آذربایجان به دقت تمام موارد را رصد کنندو از ایجاد اختلاف میان دو کشور به سود روسیه و ایجاد اسباب تهاتر سیاسی میان غرب و روسیه جلوگیری کنند.

شاهد این مدعا این که جک سولیوان، اعلام کرده است که در رابطه با اوکراین و جلوگیری از بروز جنگ ناخواسته هسته ای با مقامات ارشد و مشاور پوتین مذاکراتی داشته است. تجربه نشان داده که اگر پوتین بر سر کسب منافع خود در اوکراین با ایالات متحده به نتیجه ای ملموس برسد، نه تنها ایران و رابطه کنونی اش را به وادی فراموشی خواهد سپرد که هر سیاستی را برای رسیدن به امیال خود پیش خواهد گرفت. ولو این سیاست به بروز خصومت بی دلیل میان ایران و جمهوری آذربایجان منتهی شود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.