"عصرآزادی" به بهانه روز ملی درختکاری از اهمیت حفظ باغشهرهای کشور در روزگار فقر فضای سبز گزارش می دهد
شهرهای بی ریشه!
📌عصرآزادی آنلاین/ شهرام صادق زاده
ریشه را میزنیم بی آنکه به عواقبش بیندیشیم، بیتوجه به اینکه منبع اکسیژن را برای خودمان میبندیم و علیرغم اینکه برای قطع درختان، جرائمی در قانون تعیین شده که مسببین قلع و قمع درختان موظف به پرداخت آن و تکرار نکردن این عمل هستند اما آنطور که باید و شاید در زندگی مدرن ماشینی کسی به فکر حیات این جانداران نیست و قانون نادیده گرفته می شود!
در ۱۵ اسفند هر سال روز درختکاری گرامی داشته شده و مردم با حضور در پارک ها، جنگل ها و اقصی نقاط شهر اقدام به کاشت نهال های جوان می کنند زیرا معتقدیم با کاشت درخت به استقبال سال نو رفته و در واقع با این کار نمادین در آستانه بهار، زندگی را به زمین باز می گردانیم اما گاهاً اقداماتی در سطح جنگل ها و یا فضاهای سبزی شهری صورت می گیرد که انسان را به بًهت و حیرت فرو می برد!
حقیقت این است که باید اعتراف کنیم که روز درختکاری در کشور ما تنها یک تشریفات رسمی است که سالانه هزاران اصله نهال با سلام و صلوات کاشته میشود و از سرنوشت آنها خبری نمی رسد کمااینکه، سوختن جنگل و قطع درختان به واسطه احداث واحدهای مسکونی آزارمان می دهد!
به راستی چرا بسیاری از باغشهرهای ایران که با زحمات اجداد و نیاکان ما سالیان سال نگهداری شده و قربانی خشکسالی و بیآبی نشدند با سودجویی و آسوده خواهی نسلهای امروز و قهر آسمان با زمین، دست به دست هم دادند تا باغها، برهوت شده و بافت شهری به کچلی روی گرداند…؟!
▪️فضای اول
کاهش شدید بافت گیاهی در سطح شهرها، درختکاری را به اقدامی حیاتی و کلیدی تبدیل کرده و سرعت رو به رشد ایجاد شنزارها که بر اثر خشکسالی به وجود آمده اند، خود عاملی برای تبدیل زمین های کشاورزی و سرسبز به شنزار می شود.
از سوی دیگر، آسیب های مردم به درختان و محیط زیست در کنار روند طبیعی و جهانی از بین رفتن بافت گیاهی، سبب آلودگی محیط زیست، بروز آتش سوزی و کاهش و حتی انقراض گونه های خاص گیاهان و درختان اقلیمی شده است که این بی توجهی نه در دهه های آینده، بلکه در زمان حال حاضر، گریبان گیر مردم ایران شده است.
قطع غیرقانونی درختان، آتش سوزی های مهیب و بی توجهی مردم به محیط زیست، همه و همه زنگ اخطاری نه تنها برای زندگی آیندگان، بلکه برای حیات و سلامت نسل امروزی است لذا معضلات نبود بافت گیاهی و درختان بسیار زیاد است، ولی وجود آنها تاثیرات بسیار مثبتی دارد.
به گواه بررسیهای تاریخی، ساخت باغشهرها در ایران در عصر صفویان به اوج خود رسیده است و به همین دلیل است که هنوز هم میتوان ردّ برخی از باغهای قدیمی را در شهرهایی مانند اصفهان، شیراز، قزوین، یزد و غیره یافت لذا باغهایی که برخی از سیاحان غربی پس از مشاهده، لقب بهشتی در دل کویر یا در دل کوهستان برای آنها انتخاب کرده و در سفرنامه های خود به یادگار گذاشتهاند.
این در حالی است که امروز هویت باغشهرهای کشور در حال کمرنگ شدن است و تیشه ساخت و سازها، ریشه کهن یادگاران پیشینیانمان را هدف گرفته و شهرهایی همچون تبریز، اسکو، مراغه، تفرش، زنجان، کرج، همدان، کرمانشاه، قزوین، نطنز، یزد، مهریز و تفت همچنان هویت عنوان باغشهر را بر خود دارند اما کمترین امکانات لازم برای احیای آنها درنظر گرفته شده است!
▪️فضای میانی
اکنون دیگر بسیاری از شهرهای ما باغشهر نیستند و در واقع، به شهرهای مدرنی تبدیل شدهاند که نام و یادی از گذشته ندارند؛ آن هم در شرایطی که با افزایش صنایع آلاینده، مردم ساکن شهرهای بزرگ کشور به فضایسبز بیشتری نیاز دارند کمااینکه ساختمان سازی ها حتی به کوهپایه ها رسیده و ته مانده های سبز رنگ سطح شهرها به خاکستر تبدیل شده اند.
در واقع میتوان چنین استنباط کرد که باغشهر ایرانی نمونه تکامل یافتهای از پیوند بیبدیل فرهنگ و طبیعت مناطق مختلف کشور است به طوری که کارشناسان معتقدند باغشهر ایرانی برخلاف بسیاری از الگوهای شهرسازی مدرن، الگویی ثابت و دیکته شده نیست بلکه روشی است که همواره از طبیعت و فرهنگ پیروی کرده و از این طریق، میتواند ویژگیهای قومیتی و فرهنگی را به نمایش گذارد و ارائه کننده تمایزهای بومی مناطق متعدد کشور باشد.
یک کارشناس حوزه تحقیقات و منابع طبیعی گفت: مهمترین اثرات فضای سبز در شهرها کاهش آلودگی هوا، کاهش آلودگی صوتی، تعدیل دما، افزایش رطوبت نسبی و جذب گرد و غبار است که باید به آنها بی تفاوت نباشیم.
احمد بایبوردی ادامه داد: حجم زیادی از منابع آب شهری به دلیل کشت گونههای گیاهی متفاوت در کنار یکدیگر و مشخص نبودن نیاز آبی این گیاهان در فضای سبز تلف میشود به گونهای که میانگین آبی برای آبیاری درختان در هفته لازم است حدود ۲۵ تا ۷۵ لیتر بوده که این مقدار آب بسته به بافت خاک، وزن مخصوص خاک، دمای هوا به صورت روزانه و میزان بارش متغیر میباشد.
وی افزود: لذا وقتی شعار کاشت یک میلیون اصله نهال داده میشود باید به تأمین این مقدار آب مورد نیاز توجه نمود لذا با توجه خشکسالیهای اخیر و تنش آبی و کاهش سطح آبهای زیر زمینی حتی اگر بتوانیم در تمامی عرصهها از حیاط منازل گرفته تا پارکهای حاشیهای نهال کاری کنیم بعد از رشد اولیه در سال اول نخواهیم توانست این حجم آب مورد نیاز را تأمین کنیم!
▪️فضای آخر
امروزه مساحت باغات پارک شهرهای کشور کاسته میشود و کسی هم کاری نمیکند، ممکن است بگویند فلان مصوبه را داشتیم یا فلان جلسه را برگزار کردیم اما آنچه مشاهده می گردد میراثی گرانبهاست که همچون شمع میسوزد و آب میشود و اکثر مسئولان و متولیان حفاظت از فضاهای سبز شهری غافل و یا بی تفاوت شده اند!
علیرغم اینکه مسئولان سازمان جهاد کشاورزی استان های مختلف بارها تاکید کردهاند که به منظور جلوگیری از ساخت و سازهای غیرمجاز، در اراضی زراعی و باغهای اطراف شهرهای بزرگ نظارت مستمر دارند اما واقعیت چیز دیگری را نشان میدهد و نمیتوان مشاهدات را کتمان کرد! ساخت و سازها از حدود ۲ دهه پیش تاکنون همچنان تداوم دارد و بسیاری از باغات، زمینهای کشاورزی و دشتهای حاصل خیز روستاهای خوش آب و هوای حومه این مناطق تغییر کاربری یافته و به جایشان ویلاهای شیک و مجلل ثروتمندان روییده اند!
طی سالهای اخیر، آنهایی که دست شان به دهان شأن میرسید باغها و زمینهایی را به قیمت ارزان از کشاورزان و باغداران زحمتکش خریدند که پیش از این برای کشت کشاورزی و تولید محصولات زراعی اختصاص داشت و رشد قارچ گونه ویلاهای شخصی و یا باغ ویلاها در اطراف شهرهای فقیر فضای سبز، حاصل هجوم پولدارها برای تملک این زمینها بوده است.
ساخت دیوارهای بتنی و قطعه قطعه شدن باغات، در کنار تخریب زمینهای کشاورزی واقعیت تلخی است که با رویش ویلاها یکی پس از دیگری زمینهای حاصل خیز و باغها را بلعیده و با این روند بیم آن میرود که در آینده نزدیک اثری از باغات و زمینهای حاصل خیز نماند و یک دهه دیگر افسوس اهمال این سالها را بخوریم!
بدین ترتیب، حال باید منتظر ماند و دید نهالهای امیدی که در حوزه فضای سبز در کلانشهرهای کشور کاشته شده اند چقدر به بار خواهند نشست و آیا می تواند به بهبود فضاهای سبز شهری و تضمین حیات سبز نسل آینده منجر خواهد شد یا خیر!