پرتره سیاسی- اقتصادی ایران در سال جدید

عصرآزادی آنلاینقدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

در آستانه سال جدید خورشیدی طبیعتاً همه در انتظار دریافت اخبار و تحلیل های منطقی و خوشایند و امید بخشی هستند. بر این اساس، در نخستین سرمقاله از سال باید از محور اقتصاد سیاسی به مسایل کشور نگاهی داشته باشیم تا شاید دلمان به شکوفایی سبزه زاران طبیعت از امیدهای لازم شکفته شود.
آن طور که از اخبار در اواخر سال گذشته بر می آید، کشورمان در سال مالی جاری 2.76 میلیارد دلار سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) از روسیه دریافت کرده است. احسان خاندوزی، وزیر امور اقتصادی و دارایی در گفت‌وگویی که با فایننشال تایمز داشته است، در خصوص روابط ایران با روسیه و چین اظهار نظرات قابل توجهی داشته که توجه به آن دور از لطف نخواهد بود. وی گفته بود: “چین و روسیه دو شریک اصلی اقتصادی ایران هستند و ایران می‌خواهد روابط خود را با آن کشورها برای اجرای توافقات راهبردی گسترش دهد.”
بر پایه همین خبر نشریات اقتصادی – مالی نوشته اند که کل سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی دریافتی ایران در سال مالی جاری 4.2 میلیارد دلار برآورد میشود و سرمایه‌گذاری چین بسیار کمتر از تعهداتی است که در توافقنامه و قرارداد همکاری راهبردی 25 ساله انجام داده است. همه می دانیم که در سال 2021 معاهده همکاری استراتژیک 25 ساله بین دو کشور امضا شد و در این رابطه چین تعهداتی بالغ بر 400 میلیارد دلار داشته است که به صورت سرمایه گذاری واقعی این کشور بر اساس برخی اخبار تنها در ایران 185 میلیون دلار برآورد شده است.
ابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهور کشورمان پیش از سفر اخیرش به چین در ماه گذشته، به این نکته اشاره کرده و افزوده بود که روابط اقتصادی پکن و تهران “به طور جدی در حال نزول است”.
لیکن اقدام دیپلماسی و قابل تقدیر چین در خصوص زمینه آشتی سازی بین ایران و عربستان نشان می دهد که چینی ها به زعم خودشان علی رغم تعهد مالی و سرمایه گذاری در ایران بر اساس قرارداد 25 ساله، هنوز به دلیل شرایط عدم ثبات سیاسی در صحنه داخلی وخارجی چندان جرأت و اعتماد لازمه ای را در ادامه سرمایه گذاری نداشته اند و به خاطر تحقق آرمان های اقتصادی- سیاسی خود دست به ابتکار عمل دیپلماتیک زده و خواهند زد تا نتایج ملموس به دست بیاید.
این در حالی است که از سال گذشته، پس از جنگ روسیه و اوکراین، سفرهای متعددی از سوی هیئت‌های روسی به ایران انجام شده است تا راه‌هایی برای دور زدن تحریم‌های آمریکا پیدا کنند. آمریکا پس از خروج از توافق هسته ای 2015 (برجام)، تحریم های اقتصادی متعددی را علیه ایران اعمال کرده و می کند.
پس از وقوع جنگ روسیه و اوکراین، به نظر می رسید که چشم انداز احیای توافق هسته ای ایران روشن شده است. زیرا ایالات متحده می خواست تولید نفت خام جهانی را افزایش دهد تا افزایش قیمت جهانی نفت را مهار کند. در سال‌های 2022 و 2023، ایالات متحده مجموعه‌ای از تحریم‌ها را نه تنها علیه شرکت‌ها و افراد ایرانی، بلکه نهادهای روسی و شرکت‌های حمل‌ و نقل مستقر در امارات، ترکیه و سایر کشورها در ارتباط با عرضه تسلیحات روسی به ایران اعمال کرد. ایالات متحده به زعم خود وهمراه با بریتانیا و اتحادیه اروپا نیز تحریم های متعددی را علیه افراد، شرکت های داخلی و خارجی و نهادهای ایرانی به دلیل اینکه اعتراضات مردمی پس از مرگ مهسا امینی سرکوب شده اند، اعمال کردند.
توافق اخیر بین عربستان سعودی و ایران – که با میانجی گری چین انجام شد – احتمالاً برای از بین بردن این تصور که ایران در خاورمیانه و خارج از آن منزوی است، استفاده می شود. ایران بارها اعلام کرده است که صرف نظر از احیا یا عدم احیای توافق با ایران، سیاست “محور تمایل به شرق” خود را تقویت کرده و خواهد کرد. به موجب همین تمایل و گرایش سیاسی در صحنه سیاست خارجی روابط با روسیه و چین را تقویت خواهد کرد و این امری منطقی است.
البته این را نباید از ذهن دور ساخت که ایران به دلیل موقعیت جغرافیای سیاسی و جغرافیای راهبردی خود نمی تواند صرفاً به پکن و مسکو چشم بدوزد و یا در توسعه اقتصادی به آنها وابسته باشد. زیرا ایران در مختصات جغرافیایی ویژه ای قرار گرفته است که شرق را به غرب و جنوب را به شمال به صورت دو کریدور مهم به هم متصل کرده و خلل در فقدان حضور ایران در مبادلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی نه تنها موانع ناخواسته ای را برای همه کشورهای منطقه ای و فرا منطقه ای ایجاد می کند که منزوی سازی ایران هم به این سادگی نیست که تصور بشود. شاید با ذکر این مثال که چرا تا به امروز علی رغم تمامی ناملایمات و خصومت های موجود هیچ قدرتی جرأت دخالت مستقیم به ایران را نداشته و یا تمایلی به تجزیه ایران ندارند، از همین نگرش بر می خیزد. بر هم خوردن تمامیت ارضی ایران و یا انزوای ایران خسارت و صدمات زیادی برای کشورهایی اروپایی، قاره آسیا، آسیای میانه و حتی ایالات متحده به بار می آورد. از این رو بعید به نظر میرسد که سناریوهای خاصی و مداخله جویانه ای علیه ایران ترسیم و تدوین شود. اما این بدان معنا نیست که غرور بی جای سیاسی در مسئولان ایجاد شود که به خاستگاه ها و منطق و اصول اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی جامعه بی توجه باشند. زیرا تضعیف هر نظامی زمانی محقق است که جامعه و اعتماد جمعی از نظام سلب شود و در این صورت می تواند از هر سویی صدمه ببیند. به طوری که حوادث آغاز شده از شهریور ماه گذشته نشان داد که در چند قدمی نتیجه گیری برجام بودیم و شرایط داخلی منجر به ایجاد اقدامات دیگری برای ایالات متحده و اروپا شد.
تکرار واضح این موضوع را همانطور که در بالا هم ذکر کردم در سرمایه‌گذاری اندک کشور چین در کشورمان در سال‌های اخیر مشاهده کرد. به همین ترتیب، در حالی که روسیه با توجه به چالش‌های اقتصادی و سناریوی ژئوپلیتیک جهانی، به دنبال تقویت روابط با ایران است و خواهد بود، تهران به روابط اقتصادی با سایر کشورها به ‌ویژه کشورهای غربی باید نیاز داشته باشد تا در مشت های وابسته سازی روسیه و چین اسیر نشود. یعنی روابط دیپلماتیک چند وجهی می تواند به مانند جهان چند قطبی خیلی از معادلات را به سوی توازن سوق دهد. وابستگی بیش از حد به روسیه برای گشایش گره های مشکلات در برابر کشورهای دیگر خطایی غیر قابل جبران است. ولی می تواند کارت بازی برنده ای برای احیای روابط منطقی و نزدیک با کشورهای غربی و عربی و حتی ایالات متحده باشد. این را هم به صراحت می توانم بیان کنم که ایران نمیتواند مادام العمر با ایالات متحده سر خصومت داشته باشد؛ مگر اینکه بسان کره شمالی دیوارهای درهم تنیده ای را دور خودش بکشد و شرایط ویژه ای را ترجیح دهد. این نه برای ساختار سیاسی کشور قابل حل تحمل است و نه برای جامعه.
مصداق این ادعا را باید در سخنان رهبر انقلاب دریافت که با اشاره به تمایل ایران به همکاری با اروپا، خاطرنشان کردند: “ما از اروپا ناراحت نیستیم و آماده همکاری با کشورهای اروپایی یا دولت‌هایی هستیم که کورکورانه از سیاست‌های آمریکا پیروی نمی‌کنند.”
رئیس جمهور کشورمان نیز سال گذشته در ششمین اجلاس سران کشورهای صادرکننده گاز (GECF) در دوحه پایتخت قطر، گفته بود که ایران ظرفیت عرضه نفت به سایر نقاط جهان از جمله اروپا را دارد.
لازم به ذکر است که بلافاصله پس از جنگ روسیه و اوکراین، صادرات نفت ایران علی رغم تحریم های آمریکا افزایش یافته است و بسیاری از تحلیلگران معتقدند که ایالات متحده چشم خود را به این قضیه بسته است. هرچند علناً اعلام اعتراضاتی در رابطه با معاملات حجیم نفتی بین ایران و چین کرده است ولی چین خریدهایش را از طریق مالزی انجام داده است.
ایران همچنین اخیراً اعلام کرده که باید هند نیز خرید نفت از ایران را از سر بگیرد. در سال 2019، پس از اینکه دولت ترامپ معافیت‌های موقت از تحریم‌ها را برای خرید نفتی که در اختیار هند و سایر کشورها قرار داده بود، حذف کرد. به ناچار هند خرید نفت از ایران را متوقف نمود. این امر بر روابط کلی از جمله پروژه بندر چابهار تأثیر گذاشت. حال آنکه این بندر به عنوان دروازه هند به آسیای مرکزی و افغانستان تلقی می شود و تجارت با روسیه را از طریق کریدور حمل و نقل بین المللی- شمال جنوب (INSTC) تسهیل می کند.
با توجه به اظهارات اخیر، واضح است که مسئولین کشورمان متوجه شده اند که باید روابط اقتصادی خود را متنوع کنند. تنش ها را به حداقل برسانند و غفلت های دیپلماتیکی که در طول سال های گذشته داشته اند را ترمیم سازند. در این میان بودن در کنار چین و روسیه و ارتباط نزدیک با آنها برای رهایی از انحصار اسارت بار دلار هم می تواند رونق اقتصادی را به کشور بازگرداند که در سال جدید تمامی تلاش مسئولان اقتصادی بر این راستا بوده و امید است از کارشناسان و متخصصان امر و نخبه در این امر استفاده شود تا به نتایج قابل لمسی رسید. به صراحت باید گفت که تهران از نظر اقتصادی نیاز به از سرگیری روابط اقتصادی با کشورهای غربی و همچنین کشورهایی مانند هند دارد. از این رو سفرهای دریادار شمخانی و پیوسته وزیر امور خارجه به کشورهای متعدد را در این رابطه باید تعریف و بازخوانی کرد و مشخص است که ایران انعطاف پذیری منطقی را درک کرده است و بعید نیست که ایالات متحده نیز در سال جدید به نهایت از کشاندن ایران به انزوا خودداری کند.نکته آخر اینکه تمامی این پیش داوری ها منوط به این است که ثبات در داخل با امیدوار سازی جامعه به آزادی های منطقی، رونق اقتصادی، کاهش تورم، بیکاری و آشتی ملی محقق شود. چرا که مقتدر بودن در سیاست خارجی متکی به مقتدر بودن در سیاست داخلی است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.