یادداشت/ امام جمعه شهید؛ نماد عملی حکمرانی مردمی

عصرآزادی آنلاین/ محمدرضا انزابی/ پژوهشگر تاریخ در آذربایجان شرقی

از اولین روزهای استقرار نظام سیاسی جمهوری اسلامی در کشور، همواره بر مردمی‌ بودن این نظام تاکید شده و رمز موفقیت حاکمیت در عرصه‌های مختلف در همراهی متقابل مردم و کارگزاران نظام تعریف شده است.
اما با ظهور طیفی از مدیران که قائل به زندگی مرفهانه بودند، بتدریج از میان مردم عادی مهاجرت کردند و سبک متفاوتی از زندگی را برگزیدند، نگاه مردم نیز به مرور به این روش زندگی مسئولین عادت کرد تا اینکه بعد از گذشت بیش از چهار دهه از عمر این نظام، شهید آل هاشم، فصل تازه ای از شیوه مسئولیت را در کشور تعریف نمود؛ تعریفی جدید از رابطه حاکمیت با مردم.
و البته خاندان معزز آل هاشم، سالهاست که در میان مردم زندگی می‌کنند و ابوی امام جمعه شهید، هنوز هم در محله ای متوسط و در منزلی قدیمی روزگار می گذرانند و ساده و صمیمی پا به پای مردم گام برمی‌دارند و در مسجد محل، اقامه نماز می‌کنند. موارد متعددی وجود دارد که آیت‌ الله سیدمحمدتقی آل‌هاشم فرزندان خود را در استفاده از امکانات دولتی حتی به شکل قانونی منع نموده‌اند.
امام جمعه شهید تبریز با قرار گرفتن در مسیر واقعیت های اجتماعی خود را به خیل عظیم مردم می رساند و با رفتارهای عملی خود نشان می‌داد که در میان همین مردم عادی است.
وقتی با مردم عادی به نماز جمعه می‌رفت عملاً به مسئولان گوشزد می‌کرد که باید بدون دیوارکشی، در صفوف یکسان با مردم شهر باید نماز بگذارند و صدای مردم این شهر را بشنوند و به حرفهایشان با آغوشی بسیط گوش فرا دهند و انتقادهایشان را پاسخی قانع‌ کننده دهند یا انتقادها را بپذیرند و سبک مدیریتی‌شان را عوض کنند، او با حافظه‌ای قوی تبریز را و مردم و خانواده‌های تبریزی را می‌شناخت. سالها با مردم این شهر مأنوس بود. انگار با مردم شهر هم‌ خانواده است و این شناخت نه به جهت جایگاه مسئولیتی کنونی که به لحاظ مردمی بودن و در کنار مردم بودن این خاندان نجیب است و این رفتارها شکاف عاطفی که سالها بین مردم و مسئولین فاصله ایجاد نموده بود را به مهربانی تبدیل کرد و مردمی که همواره وطن و جمهوری اسلامی را دوست می‌دارند، اما شاید گلایه هایی دارند، با مسئولان آشتی داد.
با منتقدان و معترضان به وضع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، به گشاده‌ رویی همکلام می‌ شد و با زبانی لیّن، مخاطبش را با رضایت قلبی بدرقه می‌نمود. هیچگاه مانعی در برابر ارائه نظرات و تفکرات گروه های مختلف سیاسی و اجتماعی و فرهنگی موضع سخت نداشت. همین تعامل با شخصیت‌های مختلف در این حوزه‌ها، موجب حل و فصل مسائل توسط ایشان می‌گردید.
حضور او در ورزشگاه و بازی های تراکتور، جلوی سوء استفاده گروه های معاند را می‌گرفت و جوانانی که شاید به اقتضای سن شان، دچار هیجان می‌شدند، به احترام شهید عزیز ما، ادب به جا می‌آوردند و راه بر هرگونه سوء استفاده می‌بستند. توهین طرفداران تیم‌های دیگر را برنمی‌تابید و از تریبون نمازجمعه، قاطعانه خواستار عذرخواهی آنان به آذربایجان و طرفداران تیم تراکتور می‌شد و با درایت و هدایت داهیانه، مجال سوء استفاده را از بدخواهان می‌ گرفت.
همیشه جویای حال و پیگیر مسائل اصناف و بازاریان تبریز، هنرمندان، ورزشکاران، سربازان، مرزبانان، دانشجویان و همه مردم تبریز بود. وقتی مردم تبریز با سید شهید خاطره شخصی دارند، مشخص می‌شود که لااقل یکبار با این شخصیت نجیب و شریف، همکلام شده‌ اند.

وقتی با دانشجویان، صمیمانه همکلام می‌شد و با آنها بر سفره غذا می‌نشست، به همه مسئولان نشان می‌داد دانشجو فرزند خوب ماست و باید پدرانه حرفش را شنید و راهنماییش نمود، چرا که جامعه فردا را به همین جوانان خواهیم سپرد.
وقتی به‌ جای بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های مکرر و فارغ از قراردادهای مرسوم حفاظتی و امنیتی سوار وسائط نقلیه عمومی می‌شد خطر آلودگی هوا را به صورت عملی به مدیران یادآور می‌شد.
توسعه و تعالی فکری ایشان با حمایت و پیگیری مسائل شرکت های دانش‌ بنیان، تماس تلفنی و تبریک به نفرات برگزیده کنکور و یا تبریک کسب رتبه‌ های برتر اساتید دانشگاه‌ها در رویدادهای علمی جهانی، جنبه عملی پیدا کرده بود.
با اقامه نماز بر پیکر استاد اسفندیار قره‌باغی در روز جمعه و محل مصلا، معرفی کتاب، حضور در سالن سینما و تئاتر و توصیه به مردم، بازدید از نمایشگاهها و حضور در رویدادهای هنری، معرفی ادبا و شعرا و هنرمندان، امامت جمعه و نمازجمعه را از محل و مسئولیتی برای عمل به مناسک عبادی به محل و مسئولیتی فرهنگی تبدیل نمود.
امامِ هر روز این شهر، مکارم اخلاقی را که پایه دین است نه با سخنرانی در منابر، که با رفتار عملی خود معنا می‌کرد، با مردم از هر قشر و فکر و عقیده‌ ای با ادب برخورد می‌کرد و مهربانانه به حل مسائل و مشکلات آنان همت می‌ گماشت.
ایام کرونا، روزهایی بود که امام هر روز شهر، امام بودن را با رفتارهای عملی خود و پیگیری مشکلات بوجود آمده برای مردم، اصناف و کسبه، تفقد از مدافعان سلامت و صدها مورد دیگر، به همه ما معنی نمود، هویت و تاریخ تبریز را صمیمانه دوست می‌داشت و تلاش می‌کرد این حوزه را از گزند و آسیب دور نگه دارد.
خطر خشکی دریاچه اورمیه را نه با مکاتبات مرسوم اداری که با زبان مردم مطالبه می‌کرد، از محیط زیست می‌گفت و حل مشکل ترافیک را خواستار می‌شد، حتی بخش مهم سخنان ایشان در دیدارهای سالانه با رهبر انقلاب، به مطالبات مردم اختصاص می‌ یافت.
او در عین نمایندگی ولی‌ فقیه، به معنای واقعی، نماینده مردم و صدای رسای مردم در برابر مسئولین بود، منش و روشی را در جامعه نهادینه کرد که ارزش‌های حکمرانی مردمی را احیا نمود. ارزشهایی که سالها غبار فراموشی گرفته بود.
امام جمعه محبوب و معتبر ما، کاری سترگ در تبریز به انجام رساند، وفاق و آشتی جریان‌های سیاسی، فکری، اجتماعی و فرهنگی در این شهر پدید آورد و از آنجایی که امام هر روز شهر بود در شادی و عزای مردم شریک بود.
حال، سید شریف شهید آذربایجان بر کرانه تاریخ این مرز و بوم ایستاده و نظاره‌ گر مردم و مسئولینی است که باید سیره عملی او را در متن زندگی فردی، اجتماعی و مدیریتی خود، سرلوحه قرار دهند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.