انتخابات رخداد عمده و حق رأی توسعه مدنی است!

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

همان طور که می‌دانیم در هفته‌های آتی انتخابات سرنوشت‌ساز ریاست جمهوری خواهد بود. در این انتخابات دولت چهاردهم را با رأی ملی تعیین خواهیم کرد که امیدواریم دولت جدید بتواند خواسته‌های ملی را در امر توسعه اقتصادی، فرهنگی، معیشتی، اجتماعی و فرهنگی محقق سازد. هر چند از رهگذر این انتخابات هیچ انتظاری نیست که رئیس جمهور جدید با عصای سحرآمیز خود همه مشکلات را حل و فصل نماید، ولی حداقل می‌تواند بخش عمده‌ای از معضلات و نواقصی که در طول چندین دولت گذشته بر گرده این ملت سنگینی کرده است، برداشته و امکان کشیدن نفسی راحت به ملت را فراهم بیاورد. بدیهی است که هر دولتی که بر سر کار بیاید و هر فردی که از میان کاندیداها برگزیده شود، موفقیت و رسالتش در قبال ملت و کشور زمانی قابل اجر و پاداش بشری و الهی خواهد بود که به عینه تغییرات مثبتی را در رفع مشکلات ملی و میهنی ایجاد کرده باشد وگرنه کوبیدن بر طبل های همیشه شنیده شده و پرداختن به سیاست های جناحی نه تنها سنگی را از روی مشکلات برنخواهد داشت که بر تلنبار سنگینی سنگ ها خواهد افزود.

ناگفته پیداست که با گذشت بیش از چهار دهه از حاکمیت نظام جمهوری اسلامی در ایران و همچنین بر روی کار آمدن تعدادی از منتخبین ملت که همیشه زمام امور را بر عهده گرفته‌اند، با وعده و وعیدهای آن چنانی روی کار آمده و بعد از مدتی یا طنابشان کوتاه آمده و یا بی‌خیال از وعده‌های داده شده، به راحتی ساختمان ریاست جمهوری در پاستور را خالی کرده‌اند. این بار نفراتی به عنوان کاندیدا معرفی شده‌اند که جناحین مختلف را در بر می‌گیرند. آقایان کاندیداها باید بدانند که آنها نیامده‌اند تا بگویند “ما موسی زمانه هستیم و معجزه خواهیم کرد!” و بعد از تکیه بر صندلی ریاست جمهوری مدعی نشوند که “دولت قبلی کوهی از مشکلات را بر دوش ما گذاشته است که حل آنها به این سادگی نیست!” و در نهایت با پایان یافتن دوره ریاست خود مدعی نشوند که “اختیارات کاملی را نداشتم و یا نگذاشتند آنچه لازم بود انجام دهم!”

قدر یقین، هر فردی بر صندلی ریاست جمهوری تکیه بزند، قبل از رسیدن به این مقام می‌داند که کشور با چه بحران های داخلی و خارجی دست به گریبان است. کاملاً از بلوغ فکری برخوردارند که بدانند قانون اساسی به آنها در چه حدودی اختیارات داده است. از همه مهم تر به این هم وقوف کامل دارند که نابخردی، ناتوانی و بی‌کفایتی احتمالی در پایان دوره، توجیهی منطقی و عقلی نمی‌تواند برای گریز از مسئولیت‌هایشان باشد. این نه در دادگاه بشری و نه در محکمه الهی قابل قبول و توجیه‌پذیر نیست. از این رو به عنوان یک شهروند از نامزدهای انتخاباتی ریاست جمهوری عاجزانه التماس دارم که اگر به واقع خودشان را در برابر این سه مورد توانمند نمی‌دانند، از همین حالا عرصه را تنگ تر بر شایستگان نکنند و با شنیدن صدای وجدان بیدار و خوی انسانی و روح متعالی (اگر دارند!) از این کاندیداتوری کناره‌گیری نمایند و بگذارند مردم به شایستگان لازم در این رقابت دسترسی داشته باشند.

در این میان آنچه اهمیت دارد، خردورزی ملت است. مردم باید بدانند که انتخابات نکته عطف تاریخی در سرنوشت سیاسی- اجتماعی آنها است. چه بخواهند و چه نخواهند این کشور دارای نظام سیاسی است که با لحظه به لحظه زندگی آنها در حال و آینده دخیل است و مسیرش را ادامه می دهد. از این رو، حضور به موقع در انتخابات و شناخت نامزدهای انتخاباتی برای تعیین سرنوشت خودشان امری اجتناب ناپذیر است. تا به امروز خیلی‌ها سعی کرده‌اند که اراده ملت را در تعیین سرنوشت خودشان و حضور گسترده در انتخابات مورد تخطئه قرار دهند و یا دلسردشان کنند؛ اما چه بهره‌ای عاید این ملت شده است؟ عدم حضور در انتخابات و تصمیم‌گیری در آنها، نه تنها گره‌های کور و یا مسایلی را که مورد انتقاد ملت است، باز نکرده، بلکه بیش از پیش فرصت را به دست برخی ازگروه ها، جناح ها، احزاب و یا افرادی فراهم آورده است که شرایط نامعقول و ناپسند امروزین را برای ملت فراهم کرده‌اند. لذا شرکت در انتخابات همانگونه که نکته عطف تاریخی و حق مسلم برخورداری از رأی در تعیین سرنوشت و توسعه مدنی است؛ به همان میزان یک رخداد تاریخی و عمده‌ای است که نه تنها زندگی فرد فرد ما را در شرایط کنونی تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه زندگی فرزندانمان نیز در گرو تصمیم گیری امروزین ماست.

شرکت در انتخابات یکی از مهمترین ابزارهای مشارکت مدنی است که به مردم حق تعیین سرنوشت و اجازه دخالت در آینده سیاسی خود می‌دهد. هر رأیی که به صندوق انداخته می‌شود، نشان‌دهنده‌ی صدای فردی است که می‌تواند در شکل‌دهی سیاست ها و تصمیمات کلان کشور کمک کند. همچنین، حضور مردم در انتخابات، پشتوانه‌ی صلابت و ثبات کشور در هر زمینه‌ای است. اگر حضور مردم در انتخابات کم‌رنگ تر و یا ضعیف بوده باشد، دشمنان و رقبای کشورمان که در برخی از زمینه‌ها به راستی گوی سبقت را برده‌ایم، به این نتیجه می‌رسند که فاصله‌ای عمیق میان مردم و نظام شکل گرفته و پس می توان به سهولت با تکیه بر معاندان و مخالفان و همچنین افراد بی اعتناء به آینده کشور دست به تجاوز و یا دخالت در امورشان زد. در طول تاریخ چنین حوادثی برایمان غریب نیست! هر چند جرات دخالت و یا تجاوز را لحظه‌ای به خود نمی‌دهند و نخواهند داد، ولی شیطنت آنها حداقل در مراحل به انزوا کشاندن کشور و یا تحت فشار قرار دادن بیشتر کشور از آنچه که امروز شاهدش هستیم، بیشتر خواهد شد. از این رو عدم شرکت و قهر از انتخابات و تعیین سرنوشت خود، نه مشکلی را حل می‌کند و نه ماشین حرکت رو به جلوی مشارکت مدنی و دموکراسی خواهی ملت را به جلو می‌برد. ضمناً شرایطی که عمده‌ی مردم از آن دلخور هستند، ماحصل سال ها قهر مردم از انتخابات بوده است. شاید گفته شود که نامزدهای واقعی مردم از هفت خوان عبور نکرده‌اند و نمی‌توان به آنهایی که قابل پذیرش نیستند رأی داد. ولی این را باید دانست که اکنون به مرحله‌ای از رخداد سیاسی رسیده‌ایم که انتخابات اخیر در تعیین نمایندگان مجلس ثابت کرد که بیش از این نباید با ملت فاصله گرفت و این حقیقت بر نظام و ملت محرز شده است. از این رو در این مرحله انتخاب میان “بد و بدتر” نیست. در میان نامزدها افرادی هستند که ضمن پاکدستی، حق طلبی و مناعت طبع می‌توانند به راستی ماشین حرکت رو به جلوی سیاست کشور را از گردنه خطر عبور دهند.

این را هم باید بدانیم که هر کسی انتخاب می‌شود، نباید انتظار داشته باشیم که یک شبه همه مشکلات و تغییرات و اصلاحات را انجام دهد. نظام اسلامی ارکانی دارد که هر رئیس جمهوری ملزم به دفاع از آن ارکان و آرمان ها است. مهم آن است که کشور به اعتلای واقعی و توسعه یافتگی سوق یابد و آنچه برای آرامش و سکون فکری و روحی ملت لازم است؛ هر آنچه برای رفاه بیشتر و آزادگی ملت نیاز است؛ هر چیزی که به اعتبار و عزت ایران و ایرانی مربوط است را محقق سازد.

نباید فراموش کنیم که بذر کاشته شده در انتخابات سریع تر از موعد خود و به صورت معجزه‌آسا بتواند به باروری و درختی تنومند برسد. صبر باید پیشه کرد و زحمت صرف نمود تا درخت آزادی و دموکراسی میوه خود را بدهد. برای مثال، فرانسوی ها سال ها با تغییرات قانون اساسی و متانت و بردباری توانسته‌اند به چیزی که مایل بودند برسند.

البته در این میان بی ثمر نخواهد بود که تأثیرات حضور مردم در انتخابات را بیان کنم. همانگونه که در کشورهای دیگر (اخیراً در ترکیه و انتخابات پارلمان اروپا شاهد شدیم) حضور مؤثر و مهم ملت در انتخابات کم هزینه‌ترین عرصه‌ای است که می توان خواسته خود را بر کرسی نشاند. صندوق های رأی بهترین و منطقی‌ترین عرصه مبارزه برای دموکراسی خواهی است. لذا این بار بر یکایک ما وظیفه ملی و عرفی است که در انتخابات با مشارکت حداکثری برای تغییرات مؤثر حضور یابیم. این تأثیرات را می توان در چند بخش در نظر گرفت: 1) ثبات و امنیت داخلی: حضور مردم در انتخابات فرصت های حضور افرادی که مغایر با خواسته عموم مردم حرکت می‌کنند، از بین می‌برد. این امر به ثبات و امنیت و آرامش کشور منجر شده و همچنین تقویت انسجام ملی و تفاهم میان اقشار جامعه را میسر می‌سازد. 2) تقویت دیپلماسی بین‌المللی: سال ها است که در عرصه دیپلماسی گاهی به نعل و گاهی به میخ زده‌ایم. افرادی که تنها به خاستگاه جناحی و عقیدتی خود پایبند هستند و می‌خواهند به جای گسترش گفتمان دیپلماسی به مکانیزم های دیگری روی بیاورند، شرایط اقتصادی و سیاسی را برای کشور دشوارتر کرده‌اند. حضور مردم و انتخاب فردی که به افزایش قدرت چانه‌زنی در دیپلماسی معتقد است، باعث خواهد شد گام های تند و تیز کشور در سیاست خارجی برداشته شود. 3) حفاظت از منافع ملی: مشارکت حداکثری مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود منجر به تثبیت حقوق شهروندی می‌شود و این اقدام به تقویت نظام دموکراتیک و تأمین حقوق مردم کمک می‌کند.

نتیجه اینکه تحریم انتخابات تا به امروز نتیجه‌ای معکوس داشته است و هر قدر از تصمیم‌گیری در سرنوشت کشور دور مانده‌ایم، از رعایت کردن حقوق از سوی مجریان محروم تر شده‌ایم. لذا به مطلب عزیزی اشاره می‌کنم که با جان دل چنین سخنی گفت: ” قهر با صندوق آراء و احساس ناامیدی ما از توان جامعه مدنی تنها یک نتیجه داشته است: کوچک شدن سفره مردم و بزرگ شدن سفره یک عده طایفه فرصت‌طلب در نبود و قهر جامعه مدنی! اگر رأی دادن بی فایده بود، یقین بدانیم که رأی ندادن را این مقدار تبلیغ نمی کردند!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.