عصرازادی آنلاین / بهرام آجورلو
تا هشتم تیر ماه و برگزاری انتخابات ریاست جمهوری و تشکیل دولت چهاردهم چند روزی بیش نمانده است؛ انتخاباتی که با حضور آقای دکتر مسعود پزشکیان، نمایندۀ ادواری مردم شریف تبریز و حومه در مجلس شورای اسلامی و وزیر اسبق وزارت بهداشت در دولت هشتم، که طیف فکری متفاوتی از دیگر رجال سیاسی نامزد ریاست ساختمان خیابان پاستور را نمایندگی و تمثیل میکند، علیالقاعده موجب صفآرایی سیاسی جدیدی در عرصۀ سیاسی کشور شده است؛ زیرا طبیعتا، در صورت پیروزی آقای دکتر پزشکیان در این انتخابات، با توجه به رویکرد سیاسی و طیف فکری ایشان، فضای سیاسی جدیدی در ایران در ابعاد داخلی و بالاخص بینالمللی شکل خواهد گرفت که بسی متفاوت از دهۀ نود شمسی خواهد بود؛ و همین تفاوت دیدگاه و رویکرد دکتر پزشکیان، که گاهی به بازگشت خطمشی سیاسی حجهالاسلام حسن روحانی و گاهی نیز به احیای جریان فکری حجهالاسلام سید محمد خاتمی تعبیر و تفسیر میشود، بر میزان اهمیت و حساسیت این انتخابات نسبت به انتخاباتهای پیشین میافزاید؛ و گویا به همین سبب است که آقای دکتر محمد جواد ظریف با توجه خاص به شرایط حساس صحنۀ پرتنش بینالمللی، از قبیل تأثیر منفی جنگهای اوکراین و غزه و احتمال جنگ تایوان بر آیندۀ ایران و برجام و اینکه عملا با توسل ابرقدرتهای اتمی به منطق زور برهنه و خشونت عریان زمینۀ فروپاشی نظم بینالملل فراهم آمده است، فریاد میزند که مهم است که چه کسی در پاستور باشد!
در دو سال گذشته، جریانهای سیاسی براندازی که خود را در قد و قامت اوپوزیسیون نظام جمهوری اسلامی تصور میکنند، سوار بر موج حوادث اجتماعی پس از مرگ خانم مهسا امینی، و صد البته با حمایت همه جانبۀ سرویسهای امنیتی و جاسوسی خارجی، بالاخص موساد و سیا و اینتلیجنت سرویس، و همراهی احزاب و پارلمانهای اروپایی که در سالهای اخیر محل رخنه و نفوذ و لابی گروهکهای تروریستی از قبیل منافقین بودهاند، برای مثال سوئد و آلمان، خیزی بلند برداشتند تا از رهگذر تبدیل اعتراضات اجتماعی به اغتشاشات سیاسی زمینه را برای براندازی و سرنگونی نهایی نظام جمهوری اسلامی و نهایتا تجزیۀ کشور و شروع جنگ داخلی و مداخلۀ نظامی همسایگان و قدرتهای منطقهای فراهم کنند که تشکیل شورای جرجتاون و بازدید آقای رضا پهلوی با سران رژیم صهیونیستی و شماری از وزیران و اعضای پارلمانهای اتحادیۀ اروپایی به منظور احیای جریان پهلویسم به عنوان تنها آلترناتیو نظام جمهوری اسلامی، نقطۀ اوج این تحرکات سیاسی در صحنۀ بینالمللی بود. اما یک سالی طول نکشید که با پاتک قدرتمند سپاه پاسداران در شمال عراق و اصرار پهلویسم بر تکخوری که نهایتا ائتلاف جرجتاون را به فروپاشی راند، تمامی رشتههای یکساله پنبه شد! تا جریان به اصطلاح اوپوزیسیون از فاز اغتشاش مسلحانه در خیابانهای تهران و شهرهای ایران وارد فاز چاقوکشی و زدوخورد خیابانی با یکدیگر در شهرهای اروپا و آمریکا و کانادا شود!!
علیرغم مجموعهای از تحولات سیاسی داخلی و خارجی که مجموعا موجب یأس و ناامیدی مجدد اوپوزیسیون برانداز طی یک سال گذشته گردید، حادثۀ تأسفبار سقوط هلیکوپتر ریاستجمهوری در جنگلهای ارسباران، بارقۀ امیدی در دل جریان براندازان مقیم غرب برافروخت تا مگر با تشویق مردم به تحریم گستردۀ انتخابات بتوانند بار دیگر بخت خود را برای احیای حیات سیاسی خود بیازمایند؛ و البته در این میان، جریان پهلویسم که بیش از هر جریان دیگری به تنفس مصنوعی و شوک احیای قلبی نیاز دارد، بیش از همگان بر طبل تحریم انتخابات میکوبد. تنها روزنۀ امید جریان براندازی و پهلویسم برای تشویق مردم به تحریم انتخابات، عملا نحوۀ چینش و چیدمان نامزدهای ریاست جمهوری بود؛ به نحوی که تنوع آراء و افکار نامزدهای مورد تأیید شورای نگهبان نتواند سلایق و خواستههای مردم را برآورده کرده و ایشان را برای حضور در پای صندوقهای رأی اقناع کند؛ اما ناگهان اعلام تأیید صلاحیت آقای دکتر مسعود پزشکیان که به سادهزیستی و پاکدستی و دانش دانشگاهی و تجربۀ عملی مدیریتی و وزارتی و محبوبیت در آذربایجان و کردستان و بلوچستان اشتهار دارد و مورد وثوق جناحهای سیاسی چپ و راست نظام جمهوری اسلامی است، عملا جریان اوپوزیسیون و براندازان را در وضعیت آچمز قرار داده است! البته این سخن بدین معنا نیست که اوپوزیسیون برانداز و بالاخص پهلویسم که اینک به لطف حمایتهای بیدریغ صهیونیسم و احزاب جمهوریخواه آمریکا و محافظهکار بریتانیا خود را تنها آلترناتیو مشروع نظام جمهوری اسلامی معرفی و تبلیغ میکند از کمپین تحریم انتخابات منصرف شده و دست کشیده است، بلکه باید به تأکید گفته و نوشته شود که این جریان برانداز، عملا و عینا شخص آقای دکتر مسعود پزشکیان را هدف گرفته است!! براندازان و پهلویسم با تمام توش و توان خود تبلیغ میکنند که پیروزی آقای پزشکیان و راه یافتن ایشان به ساختمان پاستور، اگر برای یک دورۀ هشت ساله نیز نباشد، لااقل برای یک دورۀ چهار سالۀ دیگر بقای نظام جمهوری اسلامی را تضمین و کمای اوپوزیسیون را دست کم تا چهارسال آینده تمدید خواهد کرد؛ و نتیجه اینکه با پیروزی دکتر پزشکیان، لاجرم آقای رضا پهلوی نیز سرنوشتی بهتر از محمد ظاهر شاه افغانستان نخواهد داشت!!!