ترور شهید هنیه چرا در تهران اتفاق افتاد؟

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

 

ایران در آستانه شادمانی بعد از انتخاب دکتر پزشکیان و خرسند از این که روند مورد نظر بدون مشکل تشریفاتی تا مرحله مراسم تحلیف ادامه یافت، متأسفانه با ماتمی روبرو شد که در مخیله کسی نمی گنجید. اسماعیل هنیه رهبر ارشد سیاسی حماس که برای شرکت در مراسم تحلیف عازم تهران شده و اهمیت دیدارهای او با مقام معظم رهبری و سایر مقامات و به ویژه نوع صمیمتی که میان وی و پزشکیان بعد از مراسم تحلیف توجه دنیا را به خود جلب کرد، کسی تصور نمی کرد که ساعاتی بعد از آن، شخصیت خستگی ناپذیر، فداکار، میهن پرستی چون اسماعیل هنیه به دست رژیم صهیونیستی به درجه شهادت نایل آید.

هرچند رسانه های رسمی کشور از همان ابتدا اعلام کردند که این ترور توسط دولت اشغال گر صهیونیستی انجام گرفته است، اما رژیم خونخوار اسرائیل ساعاتی از روز را به کتمان حقیقت و خودداری از بیان جنایت پرداخت و حتی به مسئولان سیاسی رژیم توصیه شد که اظهار نظری نداشته باشند. دلیل این امر هم مشخص بود. زیرا ارزیابی نتیجه عملکرد جنایتکارانه از نظر بازخورد و همچنین بازتاب جهانی اهمیت داشت. آنچه برای رژیم صهیونیستی محرز شد اینکه دنیا در برابر این جنایت سکوت نکرده است. هر چند رویکردهای کشورها به دلایل متعددی متفاوت از هم دیگر بوده است ولی نوع نگاه به مسأله باعث شد که نتانیاهو همان شب طی حضور در رسانه دولتی رژیم اعتراف کند که هیچ جای اسرائیل امن نیست و حتی وزیر دفاع آن کشور از کمبود پناهگاه برای شهروندان شکایت کرد. این نشان می دهد که رژیم غاصب اسرائیل خودش تصور نمی کرده است که در برابر عملکردش جهانیان نگاهی خصمانه بیش از گذشته پیدا کرده باشند. دلیل اینکه نتانیاهو جسارت و جرأت چنین جنایتی را به خود داد، طبیعتاً درس ها و راهگشایی هایی بود که وی در سفر کوتاه خود به واشنگتن از اربابانش دریافت کرده و با اطمینان از حمایت دائمی ایالات متحده و بسیاری از سناتورهای خونین دست آمریکایی دست به اقدام شد. به طوری که در جلسه شورای امنیت سازمان ملل که روز پنجشنبه برگزار شد، نماینده ایالات متحده در سازمان ملل به همراه انگلیس بار دیگر بر اهمیت حمایت و تعهدشان به حفاظت از منافع اسرائیل غاصب را صراحتاً بیان کردند. این ها نشان می دهد که اسرائیل غاصب به تنهایی قادر به ریسک نیست و با پشتیبانی ایالات متحده و انگلیس دست به جنایات می زند.

به هر حال گفته می شود ترور شهید هنیه در تهران آن هم در مقری ویژه مربوط به  بنیاد جانبازان  بر اثر پرتابه ایی از هوا  انجام گرفت که تحقیقات هنوز ادامه دارد. علاوه بر کشورمان، بسیاری از کشورهای مسلمان و غیر مسلمان چنین اقدامی را به منزله نادیده گرفتن حقوق مسلم تمامیت ارضی ایران دانسته و اینکه هدف مورد نظر اسرائیل در کشوری که مهمانش بوده، خارج از هر نوع توجیهات می دانند. یقیناً همین نگرش موجب خواهد شد که انتقام مردم فلسطین و ملت عربی و اسلامی و به ویژه ایران که عزت، حرمت و حیثیت ملی و اصول مترتب بر حقوق سیاسی اش خدشه دار شده، از اسرائیل غاصب گرفته شود.

آنچه به عنوان تحلیل باید بدان توجه داشت این که چرا رژیم صهیونیستی علی رغم اینکه بارها اسماعیل هنیه را می توانست در ترکیه یا قطر و سایر جاها – البته وی دارای پاسپورت دیپلماتیک بوده و در بسیاری از نشست ها و ملاقات ها حضور داشت.- ترور کند، تهران را برای اینکار برگزیده است؟

  • ترور اسماعیل هنیه، در تهران توسط اسرائیل دلایل مختلفی دارد. یکی از دلایل اصلی، نقش هنیه در رهبری حماس و فعالیت‌های این گروه علیه رژیم صهیونیستی است. رژیم غاصب اسرائیل هنیه را به عنوان یکی از چهره‌های کلیدی در حملات و عملیات‌های نظامی علیه خود می‌داند و ترور او را به عنوان راهی برای تضعیف حماس و کاهش تهدیدات امنیتی می‌شمارد.
  • به زعم آنها انجام این ترور در تهران می‌تواند پیام سیاسی قوی به ایران و دیگر حامیان حماس ارسال کند و نشان دهد که اسرائیل توانایی انجام عملیات‌های پیچیده در خارج از مرزهای خود را دارد و به عنوان هشداری به دیگر رهبران گروه‌های مخالف اسرائیل باشد. (نتانیاهو ذاتاً این مسأله را به صراحت بیان داشت که مخالفین مصالح اسرائیل را به هر نحو ممکن از میان برخواهد داشت.)
  • با توجه به اینکه بعد از ماجرای هفتم اکتبر که تقریباً 10 ماه می گذرد، رژیم صهیونیستی نتوانسته است از عهده مبارزه با حماس بر بیاید و در باتلاق کم وسعتی همچون غزه گیر افتاده است. به طوری که نه تنها نیروهای نظامی آن رژیم که مردم عادی نیز به ستوه آمده اند و هر روز علیه نتانیاهو تظاهرات می کنند. رژیم صهیونیستی بعد از حمله موشکی ایران در چند ماه گذشته، قدرت بازدارندگی خود را ثابت کرد و اسرائیل با این ترور خواسته است که قدرت برتر بازدارندگی خود را به اثبات رسانده و به خیال خود ایران را تحقیر کند.
  • از ابتدای شکل گیری دولت غاصب اسرائیل و حتی در دوران اولیه تشکیل آن، بقای صهیونیست ها با تکیه بر ترور بوده است. در این رابطه برترین مکانیزم ها را به کار می برند. به طوری که برای عملیات علیه نیروهای مخالف به ویژه حماس در ماه های اخیر سیستم شناسایی- تهاجمی جدیدی را که سال 1401 آن را رونمایی کرد، توسط شرکت اسرائیلی به نام “البیت سیستم” به دست آوردند که این شرکت سیستم کوادکوپتر مسلح به مواد منفجره و موشکهای کوچک هدایت شونده بنام Lanius را ساخته است. این وسیله کوچک پهپادی به راحتی به منطقه نزدیک شده و سپس از کوادکوپترهای کوچکتری که مسلح هستند و صدای کمتری داشته و قابل تشحیص اولیه نیستند، به سمت هدف اعزام داشته و اقدام به ترور می کند.
  • رژیم صهیونیستی در تدارک عملیات تروریستی، به زعم خود خواسته است تشکیلات اطلاعاتی و امنیتی ایران را دچار تخطئه سازد و بر ناتوانی چنین نهادهایی صحه بگذارد و زیر سئوال ببرد.
  • به نظر می رسد کشتن هنیه یک ضربه نمادین مهم برای حماس بوده و به عنوان درس عبرتی به سایر رهبران جبهه مقاومت محسوب شود. همان طور که نتانیاهو در مجلس نمایندگان آمریکا حوثی های یمنی، حزب الله لبنان و حماس را اصلی ترین دشمنان خود معرفی کرد، ایران را سر اختاپوس قلمداد کرد، با ترور هنیه در تهران خواسته است به دشمنان خود ثابت کند که برای نابودی مخالفان خود حتی در مرکزیت حمایت جبهه مقاومت می تواند دست به عملیات تخریبی بزند. طبیعتاً ترور شخصیتی همچون اسماعیل هنیه در خاک ایران موجی از شوک را در داخل و خارج ایجاد کرده و طرح سوالاتی را که جنبه نگران کننده دارد و در مورد امنیت کشورمان می باشد، مطرح ساخته است.

نخست اینکه با تکیه بر شرایط اولیه عملیات تروریستی بسی ناجوانمردانه خواهد بود که با دادن نشانی غلط مبنی بر اینکه موساد دست برتر از سیستم اطلاعاتی و امنیتی ایران دارد، با مقایسه توانایی آنها نسبت به فداکاری و جانفشانی حافظان امنیت کشور را زیر سئوال ببریم. چرا که عملیات اجرایی رژیم اسرائیل و سازمان موساد در ایران، حاصل مجموعه طراحی های امنیتی و عملیاتی آن رژیم است که به نظر می رسد بدون حمایت مستقیم و یا غیر مستقیم کشورهای متحد و منطقه ای مقدور نبوده است. این را فراموش نکنیم که بنابه اطلاعات داده شده، شهید هنیه از واتس آپ استفاده می کرده که با شماره یکی از کشورهای منطقه ای متصل می شده و لذا تشخیص موقعیت وی بسیار راحت بوده است. از سوی دیگر طبیعتاً نباید در بازشناسی قضیه و مرور بر تمامی جوانب آن مسایلی از قبیل وجود رخنه ها و نفوذی های امنیتی غافل بود. به طوری که دکتر محسن رضایی نیز در رابطه با این قضیه بارها تأکید داشته است که بازبینی و نوسازی سیستم امنیتی از اوجب واجبات است.

دوم اینکه، اگر مروری بر تاریخ گذشته داشته باشیم، به یاد داریم زمانی که دولت تازه روی کار آمده جو بایدن برای ادامه مذاکرات برای حل مسأله هسته ای با ایران را که می توانست زمینه برای حل و فصل مناقشات و عادی سازی روابط با کشورهای متخاصم مهیا کند که این به زیان دولت نامشروع صهیونیستی بود، رژیم اسرائیل با ترور شهید فخری زاده در آذر ماه 1399 مسیر مناسب را دچار مشکل ساخت و هم مجلس و هم نگاه کلان کشور به حل مسأله هسته ای تغییر یافت. اکنون نیز با روی کار آمدن دولت اعتدالی دکتر پزشکیان و دیدگاه های وی که در مراسم تحلیف نیز بر روی آن تأکید داشت و قبلاً نیز نظرات وی به گوش جهانیان رسیده بود، اسرائیل به زعم خود با هدف قرار دادن شهید هنیه در تهران، سعی در ایجاد بحران و تغییر رویکرد ایران نسبت به آنچه در اهداف رئیس جمهور جدید گنجانده شده، بار دیگر بر مشروعیت خود و لولو سر خرمن ساختن ایران موفق شود. البته نتانیاهو می داند که بعد از دوره صدارت نخست وزیری اش به جهت فساد سیاسی و اختلاس راهی زندان خواهد شد. هر قدر ماجرای غزه و دشمن تراسی ادامه یابد، دوران ماندگاری وی در دولت دوران جنگ بیشتر می شود.

نتیجه کلام اینکه، در جمع بندی تحلیل می توان گفت که اولاً برخورداری از مکانیزم های بازدارنده هسته ای و موشکی تنها رمز موفقیت ما در مقابله با تهدیدات این چنینی نیست. باید فراتر از تکنولوژی رژیم اسرائیل عمل کنیم و از دانش و نوآوریهایی که بتواند قدرت بازدارندگی ایران را در مقابله با ترورهای این چنینی – چه بصورت نظریه و چه پدافندی- افزایش دهد، استفاده نماییم. دوم اینکه، بر اساس مباحث دروس امنیتی در دانشگاه ها ذکر می شود که در سیستم های پیشرفته نفوذ و استفاده از عامل انسانی در عملیات جاسوسی و ضد جاسوسی باید بر روی ساختارهای نظامی، دانشگاهی و رسانه ای عمل و اقدامات لازم انجام بگیرد. یعنی نفوذ در این سه ساختار پوششی راحت تر است. به نظر می رسد بنابه به مصالح و یا تفکراتی که موجود است، در دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشورمان در این زمینه برای مقابله با خطرات قطعی و یا احتمالی رقبا و دشمنان سیاستگذاری جدی به عمل بیاید که نیاز به کار کارشناسی دارد.

سوم اینکه، با توجه به اینکه اقدام رژیم صهیونیستی مغایر با منشور 51 سازمان ملل و نقض حقوق بین الملل است، ایران باید در نزد نهادهای سیاسی بین المللی این را جا بیندازد که اسرائیل و یا آمریکا نمی تواند اقدامات تروریستی را خود را در قالب “قتل هدفمند” و یا “هدف تروریستی” با زیر پا نهادن تمامیت ارضی کشور و زیر پا نهادن اصول بین المللی در داخل یک کشور دیگری دست به ترور بزند. البته قوانین زیادی در رابطه با مواردی که جزو فاکتورهای نقض حقوق بشر است، می تواند در شرایط کنونی که اروپا و برخی از کشورها، ایران را به خویشتنداری ترغیب می کنند، مورد مداقه و مباحثه قرار داده و اقدامات عملیات انتقامی را با فراهم ساختن بستر ذهنی و عقلی لازم در این زمینه محقق سازند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.