آیا ایران در تهدید اسرائیل می تواند تجدید نظر کند؟

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

بعد از حادثه ناگوار ترور شهید اسماعیل هنیه در تهران از سوی رژیم صهیونیستی نگاه جهانیان به واکنش ایران علیه این اقدام است. قدر مسلم ایران در این قضیه بر اساس حقوق بین المللی و با تکیه بر مفاد ماده 51 منشور سازمان ملل، می تواند و حق قانونی دارد که طرف مقابل را به شدت تنبیه نماید. لیکن نگرانی های جهانی در طولانی شدن تنش های میان ایران و رژیم صهیونیستی، امنیت منطقه و حتی جهان را به مخاطره خواهد انداخت. بر همین اساس است که مقامات ایالات متحده به صورت مصاحبه و حتی با ارسال پیام های کتبی از طرفین و به ویژه ایران خواسته اند که خویشتن داری بکند. بسیاری از رهبران اروپایی و عربی و حتی روسیه و چین نیز در این زمینه فرستاده هایی را به تهران اعزام داشته اند تا مانع از اقدام ایران بشوند.
لازم به ذکر است که این خود نشان از ابهت قدرت و همچنین نشان دهنده اراده ایران در اجرای خواسته های مشروع خود است. اما آنچه باید به آن توجه شود اینکه، اقدام نظامی علیه رژیم صهیونیستی تنها یک وجه از وجوه متعدد است. از این رو ایران تلاش دارد از وجوه دیگری نیز با ارزیابی های عاقلانه بهره برده و طرف مقابل را به استیصال وادار نماید. یکی از این اقدامات طبیعتاً رفتار و جدیت ایران در ایجاد “شرایط انتظار مرگ آور” است که نه تنها بسیاری از اهالی مناطق اشغالی، بلکه جهانیان را نیز به ستوه آورده، معترف هستند که سخت ترین شرایط را تجربه می کنند و هر آن انتظار دارند که حملات ایران تحقق یابد. فقط تنها به غیر فعال شدن فرودگاه های رژیم صهیونیستی و همچنین بنادر مهم تجاری آن کشور توجه کنیم، ابعاد زیان وارده را می توان تصور کرد.
در کنار این، رویکردهای بسیاری از مسئولان کشورهای غربی و به ویژه مسلمان – عرب در نشست فوق العاده وزرای امور خارجه سازمان همکاری کشورهای اسلامی که در عربستان انجام گرفت، عموماً بر موضوع ترور اسماعیل هنیه در تهران پرداخته و به شدت آن را محکوم کردند. در بیانیه صادره در این سازمان به صراحت ذکر شده است که مسئولیت همه پیامدهای جنایت ناجوانمردانه ترور اسماعیل هنیه را متوجه اسرائیل می دانند و اقدام آن کشور را یک جنایت و نقض صریح قوانین بین الملل برمی شمارند.
بر اساس همین موضوع است که بار دیگر تکیه بر ماده 51 منشور سازمان ملل در نقطه توجه قرار گرفته است. این ماده به صراحت اعلام می دارد که: “در صورت وقوع حمله مسلحانه علیه یک کشور عضو سازمان ملل، تا زمانی که شورای امنیت اقدام لازم برای حفظ صلح و امنیت بین المللی را به عمل آورده، هیچ یک از مقررات منشور به حق ذاتی دفاع از خود، خواه فردی یا دسته جمعی لطمه وارد نخواهد کرد.” به عبارتی روشن تر، ایران در شرایط کنونی بردباری منطقی و دیپلماتیک خود را نشان داده و منتظر اقدام سازمان ملل است. در غیر اینصورت، با تکیه بر این ماده، حق انتقام جویی را دارد.
به خاطر همین است که پیام های واصله به ایران و ابراز عقیده صریح آقای باقری، سرپرست وزارت خارجه به وزرای خارجه اردن، پاکستان، عربستان و تعداد دیگری از حاملان پیام ایالات متحده ضمن لزوم تنبیه اسرائیل، از دو گزینه مهم سخن در اجلاس سازمان همکاری کشورهای اسلامی سخن به میان آورده و پیرو آن نمایندگی ایران در سازمان ملل، روز چهارشنبه گذشته در پاسخ به سئوالی درباره اینکه حماس اعلام کرده که اگر به آتش بس برسند، ایران از پاسخ علیه رژیم صهیونیستی منصرف می شود، اعلام می دارد که: “ما به صورت همزمان دو اولویت را دنبال می کنیم. اول، برقراری آتش بس پایدار در غزه و خروج اشغالگران از این سرزمین؛ دوم، مجازات متجاوز به خاطر ترور شهید هنیه و پیش گیری از تکرار تجاوزات تروریستی رژیم اسرائیل و پشیمان کردن صهیونیست ها از ورود به چنین مسیری.”
این نشان می دهد که ایران بیش از اینکه به انتقام عملی دست بزند، به سیاست بازدارنده قضیه توجه دارد و به موازات اهداف مردم فلسطین در تحقق آرمان ها آن ملت گام بر می دارد. یقیناً ایالات متحده در این پیشنهاد و رویکرد تجدید نظرانه ایران منطقی عمل خواهد کرد. زیرا به دلایل زیر مجبور به آن است:
1) در شرایط فعلی هزینه های زیادی دامنگیر ایالات متحده در اعزام نیروهای نظامی به منطقه و تجهیز پایگاه های خود در عراق و سوریه برای دفاع از اسرائیل شده است. بر اساس گزارش اکسیوس، جو بایدن جلسات ویژه ای با شورای امنیت ملی آن کشور در مورد آخرین تحولات منطقه انجام داده و صراحت بیان ملک عبدالله دوم پادشاه اردن بعد از بازگشت وزیر خارجه آن کشور از تهران و مصاحبه صریح ایشان در این خصوص که خاموش شدن آتش جنگ در خاورمیانه منوط به مجبور ساختن اسرائیل به آتش بس و ترک اراضی غزه است و اسرائیل مسئول کامل تنش خطرناک در منطقه است، نشان می دهد که ایران در اتخاذ تصمیمش مسیر درستی را می پیماید.
2) خبرگزاری اسرائیلی هاآرتص در خبری که در سایت خود به تاریخ هشتم آگوست (روز پنج شنبه گذشته) اعلام می دارد که یوآو گالانت وزیر دفاع رژیم صهیونیستی به دلیل اعتراض مکرر به تصمیمات ریسک آمیز و خودسرانه نتانیاهو اختلاف شدیدی میان وی و نخست وزیر در جلسات کابینه داشته و تعدادی از سایر وزرا نیز اقدام او در ترور هنیه را غیر عاقلانه و غیر استراتژیک قلمداد کرده اند که نتانیاهو نیز آنها را متهم به این کرده است که گویی سخنگوی حماس هستند. از این رو سعی دارد گالانت را از وزارت برکنار کند ولی کس دیگری که بتواند به آن اعتماد کند، ندارد. همچنین آویگدور لیبرمن، وزیر سابق دفاع آن کشور نیز اظهار داشته است که: “انتظار و وحشت اسرائیلی‌ها از پاسخ ایران و حزب‌الله عملا دستاوردی برای ایرانی‌ها و حزب‌الله دارد و اسرائیل ۱۰ ماه است در جنگی فرسایشی به سر می‌برد و هیچ طرحی برای مقابله با ایران ندارد.” تمام اینها نشان می دهد که سازوکار موجود ایران به نتایج ملموسی نزدیک می شود.
3) ترکیه روز چهارشنبه رسماً به دادگاه بین المللی دادگستری سازمان ملل (دادگاه عالی لاهه) درخواست مشابه پرونده آفریقای جنوبی علیه اسرائیل ارائه کرد و مدعی شد که اقدامات نظامی اسرائیل در غزه ناقض کنوانسیون نسل کشی 1948 است. اگرچه شاید این اقدام ترکیه تعجب آور نباشد ولی یکی از پر سر و صداترین پرونده ها علیه اسرائیل محسوب می شود که بعد از حمایت اسپانیا، مکزیک، لیبی، کلمبیا و نیکاراگوئه، ایرلند و برخی دیگر از کشورهای اروپایی در به رسمیت شناختن فلسطین و محکوم کردن رژیم اسرائیل، این پرونده باعث خواهد شد که حامیان اصلی نتانیاهو تجدید نظری در دیدگاه های خودشان داشته باشند.
4) در صورت افزایش تنش ها در عصر حاضر شاید از نظر استفاده از ذخایر زرادخانه ای کشورهای تولید کننده تسلیحات نظامی مزایای هنجاری داشته باشد ولی همگان می دانند که پیشرفت در فناوری دقیق در سیستم های نظامی- دفاعی از سوی ایران و حملات توپخانه ای و پهپادی در کنار قدرت نیروهای مقاومت خواهد توانست غیر از جان نظامیان، جان بسیاری از انسان های بیگناه را نیز به مخاطره بیندازد. طبیعتاً میزان تلفات غیرنظامیان بیش از هر کسی خواهد بود و علاوه بر صدمه دیدن زیر ساخت های مهم کشورهای درگیر جنگ، برخی از کشورها نیز سهم خودشان را از این مناقشه خواهند برد. عدم تنبیه اسرائیل در این قضیه و مجبور کردن ایران به اقدام نظامی – البته خیلی شدیدتر و متفاوت تر از حمله قبلی در اردیبهشت ماه خواهد بود.- باعث خواهد شد که جعبه پاندورا باز شود که نتایج ناگواری روی دست همگان خواهد گذاشت. در عصری زندگی می کنیم که هوش مصنوعی و استفاده از هکرهای قدرتمند می تواند زمینه بسیاری از بحران ها را در هدف قرار دادن خانه های افراد؛ گمراه ساختن تماس های ارتباط مراکز بهداشتی و درمانی و یا اختلال در سیستم های آب و برق و هوانوردی و … زمینه بروز حوادث خطرناکی بیش از جنگ شود.
5) جنگ در هر صورت زشت، وحشیانه و اغلب زمان خاتمه آن قابل پیش بینی نیست. فکر کردن به اینکه در جنگ کنونی فناوری موجود با ماهیت انسانی و موجودی زرادخانه ای همه چیز را تعیین خواهد کرد، یک توهم است. به همین خاطر همه نگران اقدام ایران هستند. ایالات متحده نیز اگر از حمایت خودش از اسرائیل بحث به میان می کشد، تنها دلخوش کردن اسرائیل و در عین حال متوجه کردن ایران به عواقب شروع جنگ است که خود اصلاً مایل به ورود به آن نیست. زیرا هم انتخابات پیش رو ایالات متحده را درگیر کرده و هم اینکه با روسیه و چین رقابت تنگاتنگی را تجربه می کند. از این رو، گمان می رود استراتژی طرح دوگزینه ای ایران در تجدید نظرش در انتقام گیری نتیجه بخش خواهد بود.
نتیجه سخن اینکه، نتانیاهوی نادان با اقدام خود تنها ایران و حزب الله را درگیر نکرده و تصور نکند که وارد یک جنگ تحقیر آمیز شده و قدرت بازدارندگی ایران را زیر سئوال برده است. خود رژیم صهیونیستی گرفتار جنگ تحقیرآمیزی شده است که با ارقام ریاضی پیچیده نمی تواند نتایج آشی را که پخته است، پیش بینی کند و در شرایط فعلی دچار خطای محاسباتی شده است. برای حسن ختام در اینجا به سخنی از توماس فریدمن در نوامبر 2003 اشاره کنم که گفته بود: “اگر من یک چیز را در مورد امور بین الملل آموخته باشم، این است که تنها نیرویی که در روابط بین الملل کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تحقیر در دنیای سیاست است.” او در مقاله مبسوطی در این رابطه با عنوان “عامل تحقیر”(The Humiliation Factor) اشاره به سخنرانی مهم ماهاتیر محمد، نخست وزیر وقت مالزی در زمان وقوع جنگ عراق دارد که گفته بوده: “تنها واکنش ما در بروز جنگ ها این است که بیشتر و بیشتر عصبانی می شویم و افراد عصبانی نمی توانند درست فکر کنند.”

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.