زائور داخته مرگ چنين خواجه نه كاريست خرد

عصرآزادی آنلاین/ دکتر على اصغر شعردوست
روح بلند زائور از جهان خاكى پركشيد و در سراى باقى آرام يافت.
زائور داخته بازمانده نيلى از ايرانيان مهاجر بود، كه قفقاز تا ورارودان را درنورديده بود، از تبريز و دربند، تا دوشنبه و خجند، هر كجا كه رفته بود، نه تنها اثرى و نشانه اى از خود بجا گذاشته بود، بلكه در خاك آنجا ريشه زده بود، باليده بود و دوباره در قامت سرو ايران قد افراخته بود. از همان روزهايي كه تاجيكستان را شناختم زائور را هم شناختم، هنوز دوران شوروى بود، در اين متجاوز از سه دهه هر بار كه ديدمش فصلى زرين بر كتاب قطور خاطرات مشتركمان افزوده شد. همين چند ماه پيش گفت كه دوست دارد نمايشگاهى از آثارش را در تبريز برگزار كنيم. با مسئولين استان مطرح كردم و استقبال كردند، در تدارك چگونگى برگزارى بوديم، محلش را در باغ دو كمال و كنار مقبره كمال خجندى تعيين كرديم… اما امروز ناباورانه خبر وفاتش را شنيدم… دريغ و درد و افسوس…
على اصغر شعردوست
تهران ١٤٠٣/٥/٢٥
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.