امپراطوری سلجوقیان؛ احیاگران مرکزگرائی در ایران

عصرآزادی آنلاین / بهزاد مهدی زاده

پژوهشگر و باستان شناس دوره اسلامی

ایرانیان پس از تسلط قوم عرب بر جغرافیای ایران و پذیرش دین اسلام، بتدریج به بازسازی بنیان های فرهنگی و نظامات تمدنی خویش همت گماردند. هیمنه حکومت سیاسی، قومی و نژادی اموی و سپس عباسی را در عرصه های متفاوت تمدنی به چالش کشیدند و در میدانهای مختلف مبارزه با اشغالگری اعراب، استوار ایستادند. چنانکه در پایان قرن دوم از تاریخ اسلام، ایرانیان بتدریج  قدرت رقابت و توانایی خویش را به رخ اعراب کشیده و در معادلات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی جهان اسلام تأثیرگذار شدند. در مرحله بعد و در دوره خلافت عباسی(قرن 7-2 ه.ق) با استفاده از قدرت فراهم آمده از تکیه ناگزیر عباسیان به تدبیر و دیوانسالاری ایرانیان سود جسته و اقدام به تشکیل دولتهای نیمه مستقل در جغرافیای ایران نمودند؛ حتی در قسمتهای غیر مفتوح ایران مثل طبر ستان در شمال ایران، دولتهایی با رویکردی کاملاً مخالف با خلافت سیاسی بغداد و با رهبرانی علوی و شیعی بر سر کار آمدند. در دیگر بخشهای ایران نیز حکومتهای نیمه مستقل تابع خلافت عباسی بر سر کار آمدند که بزرگترین آنها آل بویه، صفاریان، سامانیان و غزنویان بودند. در این میان غزنویان نخستین دولت ترک نژاد ایران و آخرین دولت نیمه مستقل در جغرافیای ایران بود که خود مقدمة تشکیل امپراطوری سلجوقی محسوب می شد.

لذا سلطه سیاسی-نظامی سلاجقه در ایران به واسطه ورود اقوام جدید ترکهای اُغوز به جغرافیای ایران بود. لیکن اهمیت سلجوقیان در برقراری نوع جدیدی از دولت اسلامی است که گامهای ارزشمندی را برای رفع اختلاف بین تئوری و عمل و آرمان و واقعیت در جهان اسلام برداشته بود. بنابراین اساس سیاست سلجوقیان، تأیید سلطنت خود در سایه مشروعیت خلافت و فداکاری برای آرمانهای مذهب اهل سنت بود. لذا سلجوقیان در بحث مذهب رأی به سنی گری دادند تا بتوانند از خشم خلافت در امان مانده و امپراطوری نوپای خود را سروسامان بدهند. چرا که یکی از علل ناکامی حکومتهای قبل از سلجوقی، تمایلات شیعی گری و علوی گری آنها بود، که در تقابل آشکار با مذهب رسمی دستگاه خلافت محسوب می شد. سلجوقیان با تکیه بر زمان سنجی و روح تسامح گرای خاندانشان از این تقابل دوری جسته تمرکز خود را بر بسط قدرت سیاسی معطوف کردند. بنابراین آنها با تکیه بر این اصل توانستند توازن قدرت در منطقه را به نفع حاکمیت تمرکزگرا در ایران تغییر دهند. لذا نکته اصلی در اینجاست که تا تشکیل امپراطوری سلجوقی، هیچ دولتی در ایرانِ دوره اسلامی، قدرت سیاسی-نظامی و تدبیر لازم برای انجام این کار را نداشت. سلجوقیان هم از قدرت نظامی و ارتش پرتعداد برخوردار بودند و هم سیاست را چاشنی قدرت نظامی خود کرده بودند. ترکیب این دو مؤلفه برای تشکیل هر قدرت سیاسی در شرایط آن دوران، کافی به نظر می رسید و به این شکل امپراطوری سلجوقیان با مرکزیت ایران و از آسیای مرکزی تا آناتولی در 429 هجری قمری تشکیل شد.

سلجوقیان برای تثبیت پایه های امپراطوری نیازمند یک سیستم اداری و حاکمیتی مرکزگرا بودند. امری که در تاریخ از آن به عنوان سیستم دیوانسالاری یاد می شود. بنابراین سلجوقیان در کنار قدرت نظامی خود که از قبایل ترک نژاد نشأت گرفته بود، به توان دیوانسالاری ایرانیان نیز احتیاج داشتند؛ چرا که هر شمشیری نیازمند یک قلم بود و این قلم (توان دیوانسالاری) بصورت بالفعل در ایرانیان وجود داشت. بنابراین بازوی اجرائی سیاست مرکزگرائی در حاکمیت سلجوقیان، برقراری سیستم دیوانسالاری یکدست در مناطق تحت سلطه بود و آنها به خوبی توانستند دو مؤلفه شمشیر و قلم را راستای تثبیت سیستم مرکزگرا با یکدیگر وفق دهند. سلجوقیان به این شیوه یک حکومت مرکزگرا در ایران تشکیل دادند که این سیستم حکومتی هیچگاه از بین نرفت و حکومتهای بعد از سلجوقیان نیز آن را تداوم بخشیدند. همچنین در سایة حکومت مرکزگرای سلجوقیان زبان فارسی و هنر ایران نیز احیاء شد. چرا که در آن دوره بدلیل حاکمیت زبان عربی به عنوان زبان رسمی خلافت عباسی، بتدریج زبان فارسی در حال اضمحلال بود و نگارش متون ادبی و علمی تا ظهور سلجوقیان عمدتا به زبان عربی نوشته می شد. اما پس از تأسیس حکومت مرکزگرای سلجوقیان بتدریج زبان فارسی چون زبان دستگاه دیوانسالاری بود احیاء گردید. از شاعران و ادیبان معروف فارسی گوی این دوره می توان به نظامی سمرقندی، عطار نیشابوری، عمر خیام و امام فخر رازی اشاره کرد که از بزرگان عصر خود محسوب می شدند. احیاء گری دیگر سلجوقیان در حوزه هنر و معماری بود. بخصوص در حوزه معماری بسیاری از سبکهای معماری ایران احیاء و توسعه پیدا کرد. مثل طرح چهار طاقی و ایوان سازی که ریشه در ایران باستان داشت، در مدارس و مساجد این دوره توسعه یافت. در احیاء گریهای دوره سلجوقی خواجه نظام الملک طوسی وزیر سلجوقیان نقش زیادی بر عهده داشت. بخصوص در ساخت مدارس نظامیه و توسعه علوم به زبانهای عربی و فارسی نقش او انکارناپذیر است.

سلجوقیان تقریبا در تمامی زمینه ها نوآوری داشته اند. آنها در احیاء و غنی کردن فرهنگ ایران نقش مهمی ایفا کرده اند و با هنرهائی که به همراه خود آورده بودند و بهره گیری از هنر بومی ایرانیان و ادغام آنها با یکدیگر، هنری غنی و چند وجهی آفریدند. سلجوقیان توانستند آن چنان فرهنگ و تمدنی را به وجود آورند که به حق نام آن را امپراطوری گذاشته اند. در نهایت می توان گفت که سلجوقیان بنیانگذاران واقعی تمدن ایرانیِ بعد از اسلام و احیاء گران مرکزگزائی ایرانی هستند که تأثیرات آن در جامعة ایران و سرزمینهای همجوار برای قرنها پابرجا مانده بود.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.