سفر پوتین به منطقه و روایات متعدد در زمینه زنگزور

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

در روزهای گذشته سفر ولادیمیر پوتین به جمهوری آذربایجان باعث شد که بار دیگر روایات متنوعی پیرامون “کریدور زنگزور” در قفقاز جنوبی در رسانه های رسمی و فضای مجازی مطرح شود. در هر حال کریدور زنگزور با در نظر گرفتن دیدگاه‌ها و منافع ذینفعان مختلف منطقه‌ای باید مورد ارزیابی قرار گیرد نه اینکه با ذهنیت شخصی و یا دیدگاه های احساسی تبیین شود. این هفته با درک این قضیه که هنوز بحث داغ سفر پوتین به منطقه پایانی نداشته است، سعی دارم پیرامون این موضوع بر اساس منطق روابط بین الملل با شما هم بحث شوم. به ویژه خبر درج شده در سایت حریت ترکیه به تاریخ پنجشنبه 29 آگوست بر آن داشت که در موضوع مذکور حساسیت خود را به عنوان یک شهروند بیان کنم.

سایت روزنامه حریت چنین می نویسد: “ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه و الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان در گفت‌وگوی تلفنی خود درباره وضعیت قفقاز جنوبی گفت و گو کردند… در این دیدار که وضعیت قفقاز جنوبی نیز مورد بحث و بررسی قرار گرفت، موضوعات مربوط به توافقنامه صلح آذربایجان و ارمنستان، تعیین مرزها و رفع موانع راه های مواصلاتی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. همچنین پوتین و علی اف بر ادامه تماس ها توافق کردند.”

آن طور که از جمله نهایی بر می آید، پوتین علی رغم طرح برخی از ذهنیت های موجود در داخل، به صراحت از نادیده گرفتن دیدگاه و رویکرد ایران در مورد زنگزور بحث نکرده است؛ بلکه دیدگاه کرملین را در اتصال دو منطقه آذری نشین در شمال ایران(جمهوری آذربایجان و منطقه خودمختار نخجوان) را مطرح کرده است که باید در راستای آن اهداف اقتصادی، سیاسی و استراتژیکی روسیه را بررسی کرد.

پس زمینه تمام این مباحث بر می گردد به دوران جنگ 44 روزه در پاییز 2020 میان ارمنستان و آذربایجان! همه می دانیم که با آزاد سازی مناطق اشغالی توسط ارتش آذربایجان در جنگ یاد شده و حتی حاکمیت جمهوری آذربایجان بر قره باغ کوهستانی، شاهد تغییرات ژئوپلیتیک قابل توجهی شدیم. این تحولات و تغییرات در ابعاد ژئوپلیتیکی پیامدهای زیادی در دگرگونی توازن قدرت داشته و اگر معاهده صلح و رفع مناقشه پایدار میان جمهوری های ارمنستان و آذربایجان امضاء نشود، تبعات زیادی هم خواهد داشت.

فراموش نکرده ایم که جنگ قره باغ با امضای بیانیه سه جانبه (آذربایجان- ارمنستان و روسیه) در 9 نوامبر متوقف شد. بعد از توافق آتش بس بود که بحث مربوط به کریدور زنگزور داغ تر شد. چرا که در متن توافقنامه 9 نوامبر موضوع مسیرهای راهبردی صراحتاً مطرح شده بود. در این بیانیه آمده بود که: “کلیه راه های اقتصادی و حمل و نقل منطقه ای باید رفع انسداد شود. جمهوری ارمنستان ایمنی ارتباطات حمل و نقل بین مناطق غربی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را برای سازماندهی تردد بدون مانع شهروندان، وسایل نقلیه، تضمین می کند و محموله در هر دو جهت، ارگان های خدمات گارد مرزی FSS روسیه باید بر ارتباطات حمل و نقل کنترل داشته باشند.” حال که نیروهای مرزی روسیه منطقه را ترک گفته اند و معاهده صلح میان دو طرف مناقشه امضاء نشده است، آیا سفر پوتین را باید نگران کننده دانست یا نه؟

با وجود برخی ابهامات و تفاسیر متفاوت در زمینه کریدور زنگزور، باید گفت که آذربایجان و ترکیه به این گذرگاه اهمیت زیادی می دهند. این گذرگاه که از شهر مغری، باریک ترین بخش مرز ارمنستان عبور می کند، مسیرهای مواصلاتی راه آهن و جاده ای را در بر می گیرد و تنها نقطه ارتباط مستقیم بین سرزمین اصلی آذربایجان و نخجوان به شمار می رود. آذربایجان قصد دارد این کریدور را بدون صلاحیت ارمنستان ایجاد کند و روسیه تضمین های امنیتی و کنترل مرزی را ارائه کند.

می دانیم که فرانسه و آمریکا برای حضور در منطقه قفقاز جنوبی جهت ناک اوت کردن روسیه در جبهه های اوکراین تلاش وافری دارند. از سوی دیگر، روسیه به شدت تحت تحریم است و شرایط فعلی بر خلاف انتظارت این کشور پیش می رود. لذا روسیه برای عبور از بحران به عنوان بازیگر منطقه ای دنبال فرصت های جدیدی است. ناکفته پیداست که بازیگران منطقه ای دیدگاه های متفاوتی در مورد ایجاد کریدور حمل و نقل زنگزور دارند. اجرای پروژه “کریدور زنگزور” جزئی از برنامه آرمان خواهی جمهوری آذربایجان برای تبدیل شدن به یک قطب حمل و نقل اوراسیا با پتانسیل کمک به رشد اقتصادی منطقه است. زیرا این کریدور مکمل شبکه حمل‌ونقل خزر بوده که شامل کریدور حمل‌ونقل شرق به غرب و کریدور حمل‌ونقل بین‌المللی شمال به جنوب به همراه سیستم خط لوله نفت و گاز از منطقه خزر به اروپا می‌شود.

در همین حال موضع ترکیه در مورد کریدور زنگزور و موقعیت آن به عنوان یک بازیگر کلیدی در مسیرهای تجاری چند وجهی است. افتتاح کریدور برای ترکیه از اهمیت بالایی برخوردار است. هم می تواند یکپارچگی دنیای ترک را با ایجاد ارتباطات زمینی ناگسستنی فراهم بیاورد و هم می تواند در سایه شکل گیری کریدور بین‌المللی خزر، ترانس خزر، خاورمیانه، غرب و احیای جاده ابریشم مدرن، تأثیر اقتصادی قابل توجهی بر ارتباط بین جمهوری‌های ترک و ترکیه بگذارد. گنجاندن مسیر زنگزور در توسعه مسیر حمل و نقل ماوراء خزر که به کریدور میانه نیز معروف است، باعث کاهش زمان ترانزیت کالا از چین و آسیای مرکزی به اروپا می شود. سیاست ترکیه در مورد ایجاد کریدور، نشان دهنده عزم آن کشور در حفظ نقش مرکزی شبکه های تجاری جهانی است. به طوری که اردوغان در جریان اجلاس سران گروه 20 در هند به تاریخ 18 شهریور سال پیش، بیان داشته بود که: “هیچ راهرویی بدون ترکیه وجود ندارد!” این نگاه نشان دهنده آن است که ترکیه بر اهمیت جغرافیایی استراتژیک خود تأکید دارد و آرزوهای آن برای تبدیل شدن به یک بازیگر کلیدی در تسهیل تجارت بین المللی مورد توجه است.

اگر مسیر پیشنهادی هند-خاورمیانه، با حمایت قدرت های غربی “برای دفع نفوذ فزاینده چین” را در نظر بگیریم و همچنین دیدگاه هند و ایران را در راستای اهداف میان و دراز مدت این دو کشور را مرور کنیم، آن گاه حساسیت ترکیه به عنوان رقیب بالقوه را به سهولت می توان در زمینه کریدور زنگزور درک کرد. همان طور که مشخص است، ایران و هند در سال 2003 با امضای همکاری در ایجاد نقشه راهبردی در توسعه  و گسترش بندر چابهار برای اهداف متنوعی سعی کردند که کریدور شمال و جنوب را شکل دهند ولی به دلایل سیاسی و فشارهای آمریکا این طرح با مشکلاتی مواجه شد که به نهایت در سال جاری توافقنامه 10 ساله بهره برداری از بندر چابهار به امضا رسید. هند با هدف رقابت با ابتکار چینی کمربند و جاده، تسلط بر نقطه کانونی کریدورهای جهانی، خروج از بحران موجود در جریان تجارت از طریق دریای سرخ، قرار گرفتن هند در مسیر تجارت جهانی، دور زدن پاکستان و رسیدن به بازارهای آسیای میانه، در رقابت با نفوذ چین در منطقه به ویژه ایران و افغانستان بوده است. ایران هم امضای چنین توافقنامه ای را مهم می داند. زیرا با یارگیری هند می تواند واکنش های آمریکا و متحدانش را کاهش دهد، جایگاه ایران را در مسیر تجارت بین الملل و احیای اقتصاد کشور ارتقاء دهد، رقابت های برنامه ریزی شده را میان قدرت ها جهت کسب موقعیت های لازم ایجاد کند تا بتواند فرصت سازی نماید و از همه مهم تر اهمیت ایران برای هر نوع اهداف در مدت های معینه را در تزانزیت به منصه ظهور برساند.

حال باید پرسید که پوتین در سفرخود به دنبال چه بوده است؟ در پاسخ به این سئوال مهم باید توضیح داد که چندی پیش ترکیه و آذربایجان از طرح احداث خط لوله گاز از استان ایغدیر خبر دادند. این خط لوله نه برای انتقال گاز از ترکیه به نخجوان بلکه برعکس طراحی شده است. رییس جمهور روسیه در سفرخود به آذربایجان و حمایت ازدیدگاه آن کشور در مورد زنگزور به دنبال فراهم آوردن زمینه انتقال گاز خود به آذربایجان و بستر سازی برای صادرات آن از طریق ترکیه به اروپاست. اگر آذربایجان بدون توجه به دیدگاه ایران با روسیه به توافق برسد، روسیه به عنوان ذینفع اصلی از رفع انسداد مسیرهای ارتباطی و ایجاد کریدور در منطقه قرار می گیرد. اگر همکاری استراتژیک ترکیه – روسیه را در نظر بگیریم و همچنین تغییراتی که در کشور بعد از ریاست جمهوری دکتر پزشکیان رخ داده و تحولاتی که ممکن است در ایجاد تنش زدایی با غرب شکل گیرد، روسیه را از تهران ناامید نکرده، بلکه به تردید واداشته است. البته تحرکات بینش سیاسی ارمنستان نیز در سوق گیری به سمت غرب دلیل مضاعفی بر این گمانه زنی است.

روسیه در صدد ایجاد خط لوله مستقیم از روسیه به ترکیه از طریق آذربایجان و استان سیونیک است. همچنین می خواهد فشار بر چین و ایران فراهم گردد و به طور بالقوه مانع از صادرات گاز ایران شود. هدف روس‌ها این است که در توافق با آذربایجان، دیدگاه ترکیه را نیز برای حفظ امنیت حضور خود در سیونیک فراهم بیاورد تا کنترل مسیر استراتژیک انرژی را در زنگزور تضمین ‌کند. هر چند ایران به شدت با کریدور زنگزور مخالفت می کند و با وجود اینکه دیدگاه های متفاوتی میان تهران و مسکو در مورد کریدور و پیامدهای بالقوه آن برای مرز ایران با ارمنستان وجود دارد و ایران همواره در بالاترین سطوح دیپلماتیک بر مصونیت و پایداری مرزهای خود با کشور همسایه ارمنستان تأکید می ورزد، لیکن احتمال توافق بر سر حاکمیت و تضمین حقوق ایران بر کریدور زنگزور و حفظ مرز ارمنستان با ایران می تواند مخالفت ایران را تحت تأثیر قرار دهد.

خلاصه کلام اینکه، نگرانی‌ها و ریسک‌های ایران در  قضیه از دست دادن احتمالی مسیر جایگزین اروپا از طریق ارمنستان برحق می باشد. در ضمن طرفدار توسعه ارتباطات حمل و نقل برای فایده بردن همه کشورهای منطقه است.به شرطی که مرزهای بین المللی و ژئوپلیتیکی تغییر نیابد. اگر کنار گذاشتن و منزوی سازی ایران در راستای شکل گیری کریدوری که بتواند زمینه ساز توطئه برای پروژه “کریدور توران” باشد که اسرائیل و ناتو در حال حاضر از آن حمایت می کنند و برخی تحلیل گران هم در کشورهای همسایه بر این طبل گوشخراش می کوبند و بسترساز تنش افزایی هستند؛ یقیناً ایران برای مقابله با اصل تخطی به مرزها وارد هر نوع واکنشی ولو در برابر کرملین خواهد شد. اگر چنانچه تلاش های غربی سازی ارمنستان به نتیجه برسد و ایران همچنان از سوی غرب در فشار باشد و لبه قیچی دیگری از تغییر سیاست خارجی همسایگان بر ایران فشار وارد بیاورد، موضع مخالف ایران شکل خواهد گرفت. اما در حال حاضر با تکیه بر آیتم های موجود در سیاست خارجی کشورهای همسایه به نظر می رسد شرایط ژئوپلیتیکی در حال تغییر نیست و روزهای آینده بعد از اجرایی شدن سیاست خارجی ایران با کشورهای مختلف نشان گر تطبیق یا عدم تطبیق سیاست ایران در منطقه خواهد شد. بنابراین از حالا بدبینی مطلق به سفر پوتین و یا نگاه منفی به جمهوری آذربایجان و یا نگرانی از ترکیه به غیر از ذهنیت سازی خطرناک بین کشورها چیز دیگری در بر ندارد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.