دانشگاه نسل چهار و نیم، یک ربع به پنج

عصرآزادی آنلاین / دکتر بابک امرایی

استادیار طراحی صنعتی دانشگاه هنر اسلامی تبریز

[email protected]

حدود یک دهه پیش درست زمانی که غول های دنیای فناوری نسل­های جدید گوشی هوشمند را عرضه می­کردند، یک کشف جدید مثل توپ در دانشگاه­های ما منفجر شد، کشف «نسل دانشگاه»! دانشگاه شما نسل چندم است؟ مگر دانشگاه هم نسل دارد؟ بله دانشگاه­ها سه نسل دارند:

  1. دانشگاه آموزش محور
  2. دانشگاه پژوهش محور
  3. دانشگاه کارآفرین

فکر می کنم ادامۀ این مکالمه را شما به خوبی می­دانید و احتمالاً به یاد می­آورید، جمله بعدی این است که الان غرب از نسل دو گذشته و روی نسل سه کار می­کنند ولی ما… . این دقیقاً مقارن بود با آغاز بحران اقتصادی در ایران، در کشوری با یک اقتصاد دولتی و با ساختار فرهنگی و تبلیغاتی خاص خود. خوب، با یک پویایی اجتماعی ساده خیلی زود دولتمردانی که به مصرف مفاهیم اعتیاد دارند واژۀ طلایی «کارآفرینی» را دو دستی چسبیدند. این که چرا کارآفرینی خوراک تبلیغات شد جای پژوهش­های دقیق و مفصل دارد. این هم که آیا «کارآفرینی» عاقبت بخیر شد، بازهم بحث مفصلی دارد که جایش اینجا نیست و تنها باید بگویم که متاسفانه خیر، کارآفرینی هم به سرنوشت سایر مفاهیم (مثل شایسته سالاری و جوان گرایی) دچار شد، در کل اگرچه برای جوانان و استادانی که در این را کمر همت بستند کارآفرینی آبی نداشت، اما برای مدیران آمار و برای منتور ها نان چربی داشت.

تمرکز ما روی موضوع دانشگاه هست، به هرحال بخشی از مدیرانی که از این مفهوم استقبال شایانی کردند، در دانشگاه بودند، بخصوص به این دلیل که کارآفرینی در رسانه ها به چماقی روی سر دانشگاه بدل شده بود. دانشگاه متهم ردیف اول نا-کارآفرینی در جامعه و مقصر اصلی موج بیکاری دانش آموختگان معرفی شد، ساختار اقتصادی کشور که عالی و مردمی است، تورمی وجود ندارد، مجوزهای کسب و کار آسان و قاچاق هم که اصلاً نداریم همه چیز آرام است، فقط دانشگاه نسلش عقب مانده و مونگل است و باید اصلاح ژنتیکی شود. متاسفانه به جای این که مساله به درستی واکاوی شود و سهم و چگونگی نقش دانشگاه در عدم جذب دانش آموختگان در فضای کسب و کار به درستی بررسی شود، کارآفرینی تبدیل شد به پلی برای فرافکنی و پتکی برای تخریب دانشگاه. مدیران زیرک خیلی زود خود را به این پل رساندند و به جای تحلیل مساله، هنر موج سواری خود را به رخ تحلیل گران کشیدند. نسل سوم آنقدر خوب و مرغوب بود که مدیران زیرک­تری را به فکر انداخت که به جای تمرکز روی کارآفرینی روی ساخت نسل های جدید تر برای دانشگاه کار کنند، انگار که یک جلسه ایده پردازی و طوفان فکری براه افتاده باشد، زیرکان روزگار نسل پشت نسل عرضه می کردند و همه هم ارجاع می دادندکه: «دانشگاه های روز دنیا الان دارن این کار رو می کنن که…». من شخصاً در یک جلسه رونمایی از نسل پنج یا شش دانشگاه حضور داشتم، ولی یادم نیست که دقیقاً نسلش چی بود، حدوداً یادم است که به همین نسل و دانشگاه نسل آور مربوط بود. به هرحال، روایت رئالیستی من که به زعم شما طنز می آید، نشانگر یک وضعیت تلخ است، این که راهبری دانشگاه در ایران بسیار سطحی و تهی از هرگونه بینش و برنامه است. می گویند دانشگاه های برتر دنیا در گذشته آموزش محور بودند، بعد پژوهش محور شدند، تا جایی که می دانیم نخستین دانشگاه های مدرن را دانشمندان و پژوهشگران قرن نوزدهم ساختند و در آغاز خیلی هم پژوهش محور بودند. گیریم که چنین است، ابتدا آموزش بعد پژوهش، آیا معنی اش این است که آموزش را رها کردند؟ یا نه استاندارد­های آموزشی را در بالاترین سطح قرار دادند و بعد به سراغ گام بعدی رفتند؟ در مورد پژوهش چه؟ آیا وقتی به سراغ کارآفرینی رفتند پژوهش را رها کردند؟ یا آن هم مثل قبلی در اوج سیستماتیک خود قرار گرفت؟ و کارآفرینی با حفظ حدود در خدمت تجاری سازی پژوهش قرار گرفت؟ لازم است که منصفانه این نکته را یادآوری کنیم که ایران پس از انقلاب جهش چشمگیری در آموزش عالی داشت، تحصیلات عالی یکی از آرزوهای مردم ایران در دهۀ 60 خورشیدی بود که امروز در بالاترین سطوح در دسترس ما است، اما باید بگوییم که امروز دانشگاه دچار برخی مشکلات است، یکی از مهمترین آنها همین موج سواری بر هیجانات و پاندمی­های خبری است. توسعۀ نهاد دانشگاه نیازمند خط مشی ها تازه­ای است. ما باید بدانیم که فلسفۀ علم ما چیست؟ وضعیت موجود ما چگونه است؟ علت های واقعی و معلول های واقعی وضع موجود چه هستند؟ وضعیت مطلوب ما چیست؟ ابزارهای موجود و ایده­های خلاق ما برای رسیدن به آن وضعیت مطلوب چه هستند؟ همۀ این­ها نیازمند تغییر نگرش ما نسبت به مدیریت و راهبری دانشگاه است، بدون شک تنها یک نفر نمی­تواند این همه را به انجام برساند اما گزینش آگاهانه و مسئولانۀ روسای دانشگاه­ها، روسایی که از جنس آن دانشگاه و صاحب بینش، چشم انداز و توان کار گروهی باشند، گام نخست در این راه است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.