عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University
طی چند روز گذشته، گروه شبه نظامی حزب الله لبنان هدف حمله ای پیچیده، شگفت انگیز و بی رحمانه قرار گرفت و بنابه اظهار نظرهای مطرح شده در رسانه ها، بمب های موجود در پیجرها به صورت سلاحی مرگ بار عمل کرد. طی روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته گذشته، صدها پیجر که حزب الله بین اعضا و وابستگان خود در لبنان و سوریه توزیع کرده بود، منفجر شد و در یک حمله دیگری، هزاران رادیوی دو طرفه مورد استفاده منفجر شدند و در نتیجه جان ده ها نفر گرفته شد و نزدیک به سه هزار نفر هم صدمه دیده اند. برخی از رسانه های خبری اعلام کردند که انفجارهایی در سیستم های انرژی خورشیدی در چندین منطقه از لبنان رخ داده است که هنوز جزییات آن در دست نیست.
در پشت این حادثه جنایتکارانه و با استفاده از تکنولوژی مدرن دست رژیم غاصب اسرائیل نهفته است و انگشت اتهام با توجه به اظهارات نخست وزیر و وزیر امور خارجه آن رژیم به سمت اسرائیل جنایتکار نشانه گرفته می شود. البته رژیم صهیونیستی به دلیل اینکه شوک مهمی را وارد کرده است و بر آن می بالد و موفقیتی مهم برای خود می شمارد، هنوز اظهار نظری نکرده است – به ندرت در مورد اقدامات مخفیانه در خارج از کشور اظهار نظر می کند – کارشناسان و گزارش های رسانه ای به طور کلی فرض قریب به یقین را در انجام چنین جنایتی متوجه رژیم صهیونیستی می کنند. با توجه به تنش های موجود میان حزب الله لبنان و رژیم صهیونیستی حکایت از آن دارد که به غیر از رژیم صهیونیستی بازیگر منطقه ای دیگری در پشت این حادثه نمی تواند باشد و همچنین توانایی و انگیزه انجام چنین عملیات بی سابقه ای از عهده هیچ کشور و یا گروه دیگری بر نمی آید.
حوادث رخ داده علاوه از اینکه بسیاری از کارشناسان مسایل اطلاعاتی و امنیتی را به دلیل مقیاس و پیچیدگی موجود، متحیر کرده است، در عین حال اهمیت توجه به سیستم های مبارزه سایبری و استفاده از هوش مصنوعی را دو چندان می کند. اجماع کارشناسان و گزارش های رسانه ای این است که مقادیر کمی مواد منفجره در داخل پیجرها قرار داده شده است. برخی گزارش ها حاکی از آن است که مواد منفجره توسط بدافزاری منفجر گردیده که دمای باتری ها را افزایش داده است. اما بر اساس اظهار نظرهای مقامات ایالات متحده به نیویورک تایمز چنین استنباط می شود که دستگاه های منفجر شده دارای سوئیچ هایی کارگذاشته شده بوده اند که توانسته در زمان معین شده مواد منفجره را از راه دور منفجر سازد. ناگفته نماند که این پیجرها مربوط به محموله ای است که حزب الله لبنان سفارش خرید آن را داده و پیجرهای وارداتی در بین 3000 نفر پخش شده است. شرکت تایوانی گلد آپولو سازنده این دستگاه ها بوده که بلافاصله ریاست هیئت مدیره این شرکت ادعا کرده است که پیجرها در تایوان ساخته نشده، بلکه توسط شرکتی بنام بی ای اس که در مجارستان مستقر است و لیسانس تولید پیجرهای تایوانی را داشته، تولید شده اند. این را نیز باید افزود که گویا چندین ماه قبل حزب الله لبنان با توجه به ناامن بودن موبایل ها و امکان سرقت اطلاعات از طریق اپلکیشن های موجود مانند واتس آپ و غیره، ترجیح داده بود که ارتباطات میان گروهی را از طریق پیجر عملی سازد. حتی بنابه گزارش وال استریت ژورنال، یحیی سنوار، رهبر جدید حماس نیز از چندی پیش استفاده از پیک های انسانی و پیام های دست نویس ترجیح داده و ارتباطات الکترونیکی را کنار گذاشته است.
شایان ذکر است که شهرت سرویس های اطلاعاتی اسرائیل و حتی ارتش آن نزدیک یک سال است که از ماجرای هفتم اکتبر ضربه سنگینی دیده اند و علی رغم عملیات بزرگ نظامی که منجر به قتل هزاران نفر در غزه شده، فشارهای سیاسی بر رژیم صهیونیستی افزایش یافته است. اعتراضات خیابانی اسرائیلی ها زمینه سقوط دولت ائتلافی نتانیاهو را فراهم آورده و در صورت انحلال دولت وی بستر لازم برای محاکمه اش در داخل اسرائیل به دلیل پرونده های اختلاس امری روشن است. از سوی دیگر به دلیل اینکه مقام سیاسی نخواهد بود به راحتی نتانیاهو و دارو دسته اش می توانند در سفرهای خارجی دستگیر شوند.
کارشناسان امنیتی و نظامی به اتفاق معتقدند که بعد از هفتم اکتبر، فشارهای وارده از سوی حزب الله لبنان باعث شده است که رهبران نظامی و امنیتی و استراتژیکی اسرائیل علاوه از غزه ذهن خود را معطوف مرزهای شمالی خود کنند و شرایط سختی که حاصل حملات موشک های حزب الله است، دهها هزار غیر نظامی ساکن در شهرک های یهودی نشین در مناطق شمال اسرائیل فراری شده اند و این بار مالی زیادی برای رژیم صهیونیستی وارد ساخته است. حال در چنین شرایطی حزب الله لبنان تهدید قریب الوقوع اسرائیل را نمی بایستی نادیده می گرفت. چرا که یوآو گالانت، وزیر دفاع رژیم اسرائیل به صراحت اعلام کرده بود که برای مقابله با تهدید حزب الله لبنان باید ارتش را به سمت مرزهای شمالی گسیل داشت. حتی محض تأیید این موضوع باید گفت که اوایل هفته گذشته، کابینه امنیتی اسرائیل بازگرداندن امنیت به شمال آن کشور را به عنوان یکی از اهداف اصلی جنگ دانسته و یک روز قبل از حادثه انفجار پیجرها، همین فرد اعلام داشته بود که مرحله جدیدی از جنگ با حزب الله آغاز شده است. (سایت سی ان ان)
حالا سئوال این است که آیا این حادثه مقدمه ای برای تدارک یک حمله و اقدام نظامی بزرگ است و یا فشار بر حزب الله برای کاهش تنش ها و قرار دادن حزب الله در پاشنه خود برای مدت کوتاهی جهت کاهش فشارهای وارده – حداقل تا کسب نتیجه انتخابات آمریکا- و امیدوار سازی فضای افکار عمومی داخل اسرائیل است؟
سایت المانیتور روز پنج شنبه گذشته به نکته مهمی اشاره کرده است. گویا یک روز قبل از حادثه، برخی از اعضای حزب الله به این باور رسیده اند که اظهارات گالانت را نباید ساده انگاشت و شاید حملات عادی صورت نگیرد. از این رو نیروهای اطلاعاتی متصل به گردان 8200 که به صورت مستقل و جداگانه از موساد فعالیت می کنند و عملیات سایبری انجام می دهند سریعاً دست به انفجار پیجرها زده اند.
اما نکته مهم این است که، اسرائیل و استفاده از فناوری های نوین را نباید ساده انگاشت. از سوی دیگر دست دراز سرمایه داران صهیونیستی در ساختار شرکت های تکنولوژیکی را هم اگر به موضوع پیوند دهیم، باید بگوییم که سناریوی رخ داده خیلی پیشتر از این نوشته شده و شاید بعد از این هم یک سری عملیاتی رخ بدهد که باید از امروز به تمامی موارد ارتباطاتی و مهندسی وارونه و سایر موارد تهدیدآمیز توجه داشت و کنترل های لازم را چه در داخل کشور و چه در میان نیروهای نیابتی بی درنگ انجام داد.
از سوی دیگرحوادث روزهای سه شنبه و چهارشنبه هفته گذشته سرآغاز یک “دوره بسیار خطرناک در جنگ سایبری” است که در آن “هر دستگاهی که به اینترنت متصل باشد به طور بالقوه می تواند به یک سلاح تبدیل شود.” هکرهای اجیر شده می توانند از بدافزار برای دست کاری یا حتی منفجر کردن باتری دستگاه از راه دور استفاده کنند و از نظر فناوری، این پیشرفت بزرگی نسبت به اقدام عملی و شایع از جمله پرتاب موشک یا پهپاد است. زیرا در این حادثه باید قبول کرد که از نقطه نظر فنی، توانایی آشکار رژیم اسرائیل در هک کردن زنجیره تأمین ابزارهای مورد نیاز ارتباطاتی در کشورها با توجه به نفوذش در ساختار شرکت های فناوری امری بدیهی است و تنها تهدیدی برای نیروهای مقاومت و یا کشورهای مخالف و متخاصم اسرائیل نیست، بلکه برای همه کشورها تهدید بالقوه محسوب می شود. به طوری که کالین دمارست در سایت آکسیوس طی یادداشتی اشاره کرده است که: “با حادثه رخ داده در لبنان باید نگرانی ها در مورد آسیب پذیری ایالات متحده در برابر چنین حمله ای نیز نادیده گرفته نشود. به نظرم بعید است پنتاگون هزاران پیجر مملو از C-4 را برای افسران ارشد خریداری کند و حتی آیفون دست من و شما نیز احتمالاً ناایمن است. حملات این هفته نشان دهنده چیزی کاملاً جدید از نظر تاکتیک است.”
سخن آخر اینکه، طبیعتاً حزب الله لبنان و حتی ایران به دلیل صدمه دیدن سفیرش نظاره گر نخواهند بود و اقدامی شایسته را انجام خواهند داد. اما مهمترین چیز این است که کشورمان این موضوع را در مجامع بین المللی مطرح سازد و رئیس جمهور کشورمان که جهت شرکت در مجمع عمومی سالانه سازمان ملل به نیویورک سفر می کند در مجمع عمومی سازمان ملل می بایستی زمینه شکل گیری اجماع لازم با تکیه به قوانین رایج بین المللی جهت جلوگیری از بروز چنین اقداماتی فراهم آورده و شکل دهند. چرا که، در قوانین بین المللی، “تله های انفجاری” در بسیاری از موارد ممنوع است و با توجه به تعداد بمب های منفجر شده و این واقعیت که غیرنظامیان، از جمله کودکان بی گناه زخمی و کشته شده اند، باید از جامعه جهانی پرسیده شود که “آیا این حمله با استانداردهای حقوقی بین المللی مطابقت دارد یا خیر؟” و نسبت به آن، زمینه مجازات خاطی فراهم آید. در غیر این صورت چه دولت ها و یا گروه های شبه نظامی ممکن است در آینده اقدامات مشابهی انجام دهند.