عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University
همان طور که میدانیم دکتر مسعود پزشکیان، رئیس جمهور کشورمان برای شرکت در هفتاد و نهمین اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل عازم نیویورک شد و بعد از دیدارهای رسمی در حاشیه سخنرانی در مجمع عمومی به کشور بازگشت. غالب افرادی که مسایل مترتب بر سیاست خارجی ایران و همچنین نتیجه سفر رئیس جمهور را از رسانههای جمعی تعقیب میکنند، به قدر یقین تا حدودی به نتایج این سفر مهم سالانه رسیدهاند. هر چند در کنار این اخبار، حواشی متعددی به صورت اظهار نظرها و یا تحلیل های مثبت و منفی مطرح بوده است، اما با تمام این اوصاف به نظر میرسد که بدون حب و بغض شایسته خواهد بود ره آورد سفر رئیس جمهور کشورمان را به صورت کلی و جمعبندی شده مد نظر قرار دهیم که میتواند راهگشای بسیاری از مسایل و پاسخگوی مهمترین سئوالات مطرح شده در اذهان عمومی شود.
سفر رئیس جمهور کشورمان در حالی انجام گرفت که خاورمیانه در آتش جنگی که به توسط رژیم اشغالگر صهیونیستی شعلهور شده است، میسوزد. طبیعتاً بخشی از توجهات جهانیان و سیاسیون معطوف ایران است و در سفر رئیس جمهور نیز شاهد آن بودیم که در دیدار با نمایندگان رسانهها و همچنین ملاقات های انجام گرفته در رأس سران به نوعی دست ایران در رخدادهای به وقوع پیوسته در خاورمیانه به ویژه فلسطین و لبنان را دخیل میدانستند. اما نکته مهمی که دکتر پزشکیان پیوسته بر روی آن جهت حل بحران در منطقه تأکید کرد این بود که “درگیریها تنها از طریق دیپلماسی و احقاق حقوق فلسطینیها میسر است!”
نخستین ارزیابی از ره آورد سفر رئیس جمهور کشورمان را مربوط به دیدار ایشان با نمایندگان رسانههای خبری بینالمللی میدانم. ایشان در مقدمهای که داشتند به طور ضمنی ایالات متحده را مسئول تمامی بحران های امنیتی کنونی دانسته و بر این نکته تأکید گذاشتند که ایران به هیچوجه مایل به جنگ نیست و طالب صلح میباشد. او حتی در یکی از اظهارات خود که هم حالت غم و اندوه و هم عصبانیتش را ثابت میکرد به صراحت گفت که: “ما باید به چه زبانی بیان کنیم و به همه بفهمانیم که می خواهیم در صلح زندگی کنیم؟” این مهم ترین فراز از صحبت های رئیس جمهور میباشد که چندان در مطبوعات داخلی به آن تأکید نشده است. حال آنکه ارزیابان مسایل ادبیات سیاسی بر این امر صحّه میگذارند که دکتر پزشکیان متفاوت تر از رؤسای جمهور سابق کشورمان سخن میگوید. او با این جملهاش توانست ثابت کند که وی رئیس جمهوری نیست که به عنوان یک فرد میانهرو نمادین در صحنههای سیاسی ایران و برای عبور دادن کشور از بحران های موجود باشد. او با پشتوانه عقلی، حکمتی و مصلحتی سیاستگذاران کلان کشور سخن میگوید. حرف وی صریح و رساست.
جهان خارج تا زمان سفر دکتر پزشکیان به نیویورک شاید تلاش زیادی در درک شخصیت وی کردند ولی به نتیجه قطعی نرسیده بودند. اظهارات وی که برخی از آنها متأسفانه در داخل نیز برانگیزنده نگاههای منفی علیهاش بود، نشان از عدم شناخت موقعیت و جایگاه وی به عنوان شخص دوم مملکت در تبیین سیاست های ایران دارد. هنوز برخی از افراد و جناح های داخل چنین استنباط میکنند که رئیس جمهور ایران شخصیتی تشریفاتی است و همه امور در گرو تصمیمات نهادهای پرنفوذ کشور است.
همین ذهنیت پردازی های افراطی است که تحلیلگران خارجی را نیز به این باور رسانده است که دکتر پزشکیان در برابر قوای مقننه و قضائیه کم توان است و نخواهد توانست تحولات لازم را در کشور ایجاد کند. لیکن باید عرض کنم که دکتر پزشکیان فردی عملگراست که به طور گسترده به عنوان یک پزشک با منشی سنت گرایانه و دیدگاهی مدرنیته به عنوان سیاست مدار پا به عرصه سیاسی گذاشته است و سعی دارد میدان مین پیشرفت های سیاسی ایران را که در طول سالیان گذشته آلوده شده است، پاکسازی نموده و قطار پیشرفت سیاسی کشور را مدیریت و هدایت کند.
بر کسی پوشیده نیست که دکتر پزشکیان در این سفر به نکته دیگری نیز صحه نهاد. اینکه، وی در یک دورهای پر تنش از سیاست خارجی کشور پا به عرصه گذاشته است که خصومت آمریکایی – اسرائیلی و هم پیمان آن ها هر روز فشار بر ساختارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی کشور را افزایش میدهند. هفتهای نیست که تحریم های جدیدی علیه ایران و یا افراد و شرکت هایی که به نحوی با ایران مبادلاتی دارند، صورت نگرفته باشد. به همین خاطر، سفر اخیر دکتر پزشکیان و اظهارات وی در دیدارهای خود با مقامات سیاسی سایر کشورها و همچنین رسانه ها و به ویژه سخنرانی حساب شده و به خوبی تدوین شدهاش در مجمع و تشویق حاضران که برای خیلیها ناخوشایند بود، نشان میدهد که وی آخرین شانس در عبور دادن ایران از دوران پرتنش خارجی است. همه فهمیدند که دکتر پزشکیان را باید در داخل محیط ایران و با شرایط موجود ارزیابی کرد نه اینکه بر اساس ایده و ایده آلهای خودشان. پزشکیان در لابلای اظهارات خود ثابت کرد که قطار پر از امیدواران وی هنرمندان، فعالان سیاسی، کنشگران مسایل آزادی های مدنی، صاحبان سرمایه و نخبگانی هستند که هنوز چشم امیدشان را بر وطن نبستهاند. او می خواهد و به صراحت اعلام کرد که پیرو طریق و برنامهای است که مبتنی بر اصلاحات، وفاق ملی، تعامل سازنده با جهان و توسعه اقتصادی است و میخواهد ایران را از انزوای سیاسی و اقتصادی خلاص کند.
حتی اظهارات وی در رابطه با اقدامات رژیم خونخوار اسرائیل و لزوم حمایت ایران از حزب الله و سایر گروه های مقاومتی را به زیر ذرهبین واقعبینی برد و تفکرات پارانویای مخالفین ایران و آنهایی که ایران را عامل ناامنی در منطقه می شمارند، به چالش کشید. وقتی اظهار داشت که: “این ایران نیست که در کنار مرزهای شما پایگاه نظامی بسازد؛ این ایران نیست که کشور شما را تحریم کرده و مانع از روابط تجاری در جهان شده است. این ایران نیست که مانع دسترسی شما به نظام بانکی و پولی جهان شده باشد…”
مهم ترین ره آورد سفر وی این بود که چهره واقعی، ترسیم و تصویب شده از سوی تمام ارکان نظام را پیش روی جهانیان گذاشت و هم به مخالفان داخلی و هم مخالفان خارجی ثابت کرد که ایران پیرو دیپلماسی قدرتمند و عزتمندی است که با تکیه بر دیپلمات های کارآزموده می توان از پس بحران ها برآمد و بر این اساس لزوم بازگشت به برجام را مورد تأکید قرار داد. همین درک از واقعیات است که هم جوزف بورل، هم رهبران اروپایی و همچنین کاملا هریس در اظهار نظر اخیرشان از اهمیت بازگشت به برجام سخن به میان آورده اند.
سخن آخر اینکه، پزشکیان واقعیت دیپلماسی ایران را به دنیا اعلام کرد که روابط بینالملل بر اساس قهر و آشتی با یکدیگر و در مقاطع متنوع نیست و سیاست خود را تابع برخی شعارهای کلیشهای نمیداند. او در صراحتگویی خود ثابت کرد که نیازی به ترجمان اظهارات او نیست و اصل بدیهی روابط بینالملل را در عقل و بلوغ فکری نهادینه شده و شفاف از نیات سیاسی خود که نماینده کشور است، سخن به میان آورد. او منطق حاکم بر روابط بینالملل را متکی بر قدرت اعلام کرد نه نصحیت و فرستادن پیام های اخلاقی.
او به قول صاحب نظرعزیزی ثابت کرد که روابط بینالملل عرصه منازعه است. لذا هر کشوری دارای قدرت بیشتری باشد، دست بالاتری دارد. از این رو، توسعه فناوریهای هستهای و موشکی صرفاً دفاعی است نه تهاجمی. زیرا روابط بینالملل حوزهای کاملاً تخصصی و به دور از شعار و عوامزدگی است.