یادداشت / فرصت ها و تهدیدات واقعی کریدور زنگه زور

عصرآزادی آنلاین/  جواد نیکبخت

پژوهشگر و کنشگر توسعه آذربایجان

کریدور زنگه زور جزو موضوعاتی است که این روزها اذهان مردم و دولت مردان منطقه را به خود مشغول کرده است اما واقعیت چیست و این کریدور برای چه کسانی فرصت و برای چه کسانی تهدید محسوب می شود؟ لازم است بدانیم مرز مشترک ایران و ارمنستان کلا 43 کیلومتر بوده و ارتباط ایران با ارمنستان تنها از طریق یک پل و گمرک نوردوز صورت می گیرد و در هیچ منطقه دیگری به دلیل شرایط جغرافیایی غیر از این مکان امکان ارتباطی فی مابین وجود ندارد.

– واقعیت میدانی کریدور زنگه زور چیست ؟ با گذر از سیر تاریخی، مسئله این است که در بند 9 مورد توافق سه جانبه آتش بس بعد جنگ 43 روزه بین آذربایجان و ارمنستان توافق شده است که در قبال قبول آتش بس از سوی آذربایجان،  ارمنستان ارتباط زمینی (ریلی و جاده ای) مابین خاک اصلی جمهوری آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان را از طریق زنگه زور و در نظارت دولت فدراتیو روسیه برقرار نماید و الان آذربایجان خواستار عمل به مفاد تفاهم نامه بوده و ارمنستان با فشار دولت های دیگر و به دلیل شرایط روسیه و تغییر نگاه خود به غرب با اعلام عدم ضرورت حضور روسیه، از اجرای آن خود داری می کند لازم است ابهاماتی که گاها از فقدان معلومات و اغلب آگاهانه و یا احیانا با دنباله روی از تفکرات خاص دامن زده  می شود بررسی و شفاف سازی گردد.

– آیا ایجاد کریدور راه اتصال و ارتباط ایران با ارمنستان را می بندد ؟ گفتیم نبود پل و حتی امکان احداث آن به دلیل شرایط کوهستانی تنها یک پل راه و ارتباط زمینی را میسر می سازد اما با توجه به حساسیت قطعی خود ارمنستان و قرارگذر ارتباط تونلی کریدور زنگه زور در نوردوز قطعا و اصلا راه ارتباطی بین دو کشور قطع نمی شود.

– آیا مرز نوردوز تنها راه ارتباطی ایران و اروپا است؟ ایران الان از طریق مسیرهای ( ارمنستان _گرجستان، آذربایجان – گرجستان ، ترکیه و حتی عراق – ترکیه ، عراق – سوریه ) امکان ارتباط با اروپا را دارد و ارمنستان یکی از پنج راه ارتباطی است کسانی که به ارمنستان سفر کرده اند می دانند اولا راه ارمنستان به شدت خراب و کم عرض و کوهستانی و در اغلب ماه های سال برفی و بسته است و شاید بتوان گفت بدترین راه ارتباطی ایران و اروپا بین پنج گزینه می باشد. دوما با توجه به مشکلات جدی فی مابین ایروان و تفلیس اغلب تردد با مشکل مواجه است. بنابر این مرز نوردوز نه برای ایران بلکه تنها برای ارمنستان حیاتی است. سوم اینکه با توجه به اینکه هر دو کشور آذربایجان و ارمنستان جزو قاره اروپا محسوب می شود وجود پایانه مرزی آستارا، آصلاندوز، خدافرین، جلفا و وجود مرز زمینی آذربایجان بوسیله راه آهن و راه های بزرگ مواصلاتی استاندارد آن مزیت محسوس دیگری برای ارتباط ایران علاوه بر گرجستان با روسیه و قزاقستان با اروپا است.

– اما تهدید واقعی این کریدور برای منافع ایران در چیست ؟ آنچه تهدید واقعی است علاوه بر تغییرات جغرافیایی ئر جوار مرزهایمان، ضرر اقتصادی ایران در تحلیل تجریدی است یعنی اینکه نفع عوارض گذر وسائط حمل و نقل از خاک اصلی آذربایجان به نخجوان و بالعکس به ایران قطع می شود که بسته به شکل توافق ارمنستان وآذربایجان یا در جیب آذربایجان می ماند و یا به جای ایران به ارمنستان پرداخت می شود اما به تظر می رسد این افراد به تهدید اصلی ناشی از تغییر نگاه ایروان از روسیه به غرب کم توجه هستند. ماه های قبل در مرز زنگه زور هواپیمای جنگی آمریکا و فرانسه تجهیزات لازم ساخت پایگاه نظامی را پیاده کرده اند و سخنگوی وزارت خارجه اظهار بی اطلاعی می کند!!! و برخی دلخوش به شعارهای عامیانه علیه دشمنان موهوم دستگاه های مختلف حتی دیپلماسی ساخته استکبار هستند و درفحاشی و تهدید بدنبال سبقت از هم می باشند و گرنه خود ایران به گذر این کریدور از ایران پیشنهاد داده و مشکلی ندارد

– آیا این کریدور می توانست و یا می تواند بعنوان یک فرصت نیز باشد ؟ به نظر می رسد با توجه به تحلیل فوق تین عمل شاید بتواند یک فرصت استثنایی مغتنمی نیز تلقی گردد. در سال 1397 با ابتکار و مدیریت اینجانب مجامعی بنام تعامل توسعه استان تشکیل شد بر اساس نتیجه دهه ها بررسی معتقد بودم استان به دلیل انسداد قسمت شمالی و محرومیت اش بیشتر از توسعه عقب می ماند به جهت حکم و تفویض اختیار رئیس جمهور وقت به استان در رابطه با مسئولیت تام و مرکزیت ارتباط کل کشور با قفقاز و ماوراء قفقاز، می توان در محل طلاقی کریدور شمال جنوب، شرق و غرب هاب لجستیکی منطقه ای را برای استان تعریف و اجرایی نمود و لذا از دبیر کارگروه تجارت و سرمایه گذاری آقای دکتر بابک رضایی ( رحمه الله) خواهش کردم پی گیر سرمایه گذار کریدور ترانزیتی و توریستی در کناره های رود آراز از مرز ترکیه تا آستارا باشد. آن زمان مرزهای فعلی آذربایجان آزاد نشده و تصورکریدور زنگه زور در مخیله کسی نبود سرمایه گذار هم پیدا کردیم لیکن مسئولین آن زمان که اخیرا نیز در سودای خدمت مجدد به استان هستند علیرغم پیگیری های مکررنمی دانم به دلیل کم لطفی غیر از تشکر و تشویق کاری و کمکی نکردند. در رابطه با تکمیل محور شمال جنوب هم محور تبریز بازرگان در وزارت وتو و محور تبریز اهر بیله سوار با اصرار و پی گیری ما و کمک یکی از نمایندگان یک سال در برنامه قرار گرفت و از سال بعد از مدار خارج شد تا این که آذربایجان بعد 32 سال سرزمین های تاریخی خود را باز پس گرفت و ایده ایجاد کریدور در توافق  نامه آمد.

– اما نکته مهم تر اینکه آیا با توجه به عدم توجه مسئولین در آن زمان هنوز فرصتی را می توان از داخل طرح کریدور زنگه زور برای شمال غرب و کشور جستجو کرد ؟ چرا که نه ؟ می توان قبل از اینکه کشور دیگری در منطقه در بخشی از خاک خود ایجاد نماید با تکمیل کریدور شمال به جنوب از شرق و غرب استان و اتصال آن به کریدور شرق و غرب در مرکزیت و تلاقی این دو محور با ایجاد زیر ساخت های لازم استان را بعنوان هاب لجستیکی طرح کرد. البته این زمینه نیز با پیشنهاد و توافق نامه محوری بنام توسعه از عربستان و امارات و عراق و ترکیه و اروپا در حال از دست رفتن است و اگر مسئولین مربوطه دیر بجنبند از دست خواهد رفت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.