عصرآزادی آنلاین/ روح الله رشیدی/ رئیس کمیسیون فرهنگی و اجتماعی شورای ششم شهر تبریز
در جلسه هفته گذشته شورا [نشست شماره ۲۲۹]، برای لحظاتی صدایم بلند شد و نسبت به ذلیل انگاری شورا اعتراض کردم. ویدئوی این صحنه بلافاصله با تیترهایی مانند تنش در شورا و غیره چرخید و خیلیها دلیل این عصبانیت را جویا شدند.
از چندی قبل شیوه نامه حمایت از توسعه فرهنگ و هنر در شورای شهر تبریز بررسی میشود، اما ماجرای این شیوه نامه چیست؟
۱. شهرداری، ارقام قابل توجهی در زمینه فرهنگی، اجتماعی و هنری هزینه میکند؛ سال۱۴۰۳ حدود یکهزار میلیارد تومان پیش بینی شده. تقریباً ۶۰۰ میلیارد تومان برای زیرساخت فرهنگی و ۴۰۰ میلیارد تومان برای برنامه و فعالیت فرهنگی.
۲. جامعهٔ فرهنگی و هنری شهرمان، توقع دارد که این هزینه کردها عادلانه و شفاف باشد. مجموعه شورا و شهرداری، با مراجعات و مطالبات گسترده اصحاب فرهنگ و هنر برای حمایت و مشارکت روبروست. پاسخ اصولی، شفاف و قاعده مند به درخواستها، کمترین توقع آنها از مدیریت شهری است.
۳. شورا و شهرداری چگونه به این درخواستها پاسخ میدهند؟ به شیوه های متعارف: مبتنی بر رایزنی، چانه زنی، مکاتبه، وساطت، ارجاع، بررسی توسط مدیران و غیره! آیا این شیوهها پاسخگو بوده؟ شاید گاهی پاسخ داده باشد، اما همیشه اینطور نیست و همواره، پرسشهایی در این باره که «چرا شهرداری از فلان اثر و گروه حمایت کرد یا از بهمان اثر و گروه حمایت نکرد» وجود دارد.
۴. شورای شهر در مقام سیاستگذار، مکلف است زمینههای حمایت عادلانه و شفاف شهرداری از فعالیتهای فرهنگی و هنری را فراهم کند. کمیسیون فرهنگی – اجتماعی شورا، در فرآیندی طولانی، ساز و کاری شفاف و نظام مند با مشارکت و محوریت ذینفعان – اصلی برای نحوه حمایت شهرداری از هنرمندان و فعالیتها و رویدادهای فرهنگی و هنری تدوین کرده و برای تصویب به شورا فرستاد. شهردار و گروهی از اعضای شورا با این شیوه نامه مخالفند؛ با استدلالهایی مانند: وقتی شهرداری خودش میداند چه کند، چه نیازی به شیوه نامه شوراست؟ یا نباید گذاشت در بودجه شهرداری برای هنرمندان حق ایجاد شود! یا اینکه خود شورا مورد به مورد برای هر درخواست حمایت از سوی هنرمندان تصمیم بگیرد و امثال آن!
۵. سه هفته در صحن شورا بحث شد. با پیش کشیده شدن مباحث فرعی و عجیب و غریب، رئیس شورا برای رفع مناقشه، یک هفته فرصت داد تا شهرداری مجدداً نظرات اصلاحی خود را به کمیسیون فرهنگی ارائه کند تا لحاظ شود، چند هفته گذشت اما هیچ نکتهای از شهرداری نیامد. هفته بعد که بررسی ادامه شیوه نامه در دستور جلسه شورا قرار گرفت، مدیرعامل سازمان فرهنگی ادعا کرد که شورا چیزی از ما نخواسته! و باید فرصت بیشتری به ما بدهید. او در حالیکه شیوه نامه را در دستانش لوله کرده بود، به طرز تحقیرآمیزی گفت: «این شیوه نامه را یک کارشناس کمیسیون فرهنگی نوشته!» که یعنی ارزش بررسی ندارد!
این موضع، فارغ از این که با هدف سنگ اندازی و مانع تراشی برای تصویب شیوهنامه صورت میگرفت، رسماً توهین به شورا بود؛ کاری که البته قبلاً هم از برخی افراد دیگر هم سر زده و متاسفانه پاسخ درخوری نگرفته اند!
۶. این قبیل موضوعات، مَحک خوبی برای مقایسه دیدگاهها در شورا و شهرداری است؛ دیدگاهی که برای شورا شأن سیاستگذاری قائل نیست و مدام خود را به حاشیه می برد و فرعی میکند و ترجیح می دهد به جای سیاستگذاری و نظارت، خود را با شهرداری هماهنگ کند و البته، دیدگاهی که نمیخواهد شورا را تا سرحدِ دستگاه تایید و تصویب و تجلیل پایین بیاورد و سیاستگذاری و نظارت را تعلیق کند و به نظارهٔ عملکرد شهرداری بسنده کند.
بگو مگوها دقیقاً بر این اساس اتفاق میافتد؛ هرچند بیانها و ادعاها و تبلیغات چیز دیگری بسازد…