#یادداشت / عبور از چالش‌های فعلی با رویکرد واقع‌ بینانه و صادقانه

عصرآزادی آنلاین/ محمدرضا ایازی/ روزنامه نگار در آذربایجان شرقی

متاسفانه امروزه ایران در شرایطی قرار دارد که با چالش‌های اقتصادی و سیاسی گوناگونی روبرو است. این چالش‌ها از یک سو ناشی از فشارهای خارجی مانند تحریم‌های ظالمانه و از سوی دیگر، ناشی از مشکلات داخلی مانند ساختار اقتصادی ناکارآمد، سیاست‌های پولی و مالی نامناسب و فساد اداری است.
فشارهای اقتصادی کمر قدرت خرید را خَم کرده، فقر و نابرابری را دامن زده و زخم‌های اجتماعی را عمیق‌تر ساخته است اما ایران، این گهواره‌ تمدن، مردمانی دارد که ریشه‌های صبر و مقاومتشان در تاریخ تنیده شده. اینان همان‌هایی هستند که در طول اعصار، قامتی استوار در برابر سختی‌ها برافراشته‌اند و برای پاسداری از استقلال و تمامیت ارضی این خاک، از جان نیز دریغ نورزیده‌اند. مگر می‌توان از یاد بُرد لاله‌های به خون خفته‌ سالهای دفاع مقدس را که با نثار جان، درس آزادگی و ایثار را برای همیشه در تاریخ این سرزمین جاودانه ساختند؟
البته اگر گوش شنوایی بود، کارشناسان اقتصادی نظرات مختلفی در مورد راه‌ حل‌های مشکلات اقتصادی ارائه داده‌اند و همچنان بر آن پایدارند. برخی معتقدند لغو تحریم‌ها و تعامل اقتصادی با جهان، گره‌گشای مشکلات است در حالی که گروهی دیگر بر اصلاح ساختار اقتصادی و تقویت بُنیه داخلی تاکید راسخ دارند؛ اما باید خریدارش را جست!
اداره کشور صرفاً با شعار، نماز جمعه یا نماز شنبه و غیر شنبه مُیسر نیست. در کنار این آیین‌های مذهبی، حضور اقتصاددانان و کارشناسان زبده سیاسی – فارغ از تندروی‌های چپ و راست – الزامی است تا با ارائه راهکارهای عملی و سازنده، مسیر توسعه و پیشرفت کشور هموار گردد و آیندگان، ما را به درایت و تدبیر یاد کنند.
در این اثنا، تجربه کشورهایی مانند آلمان و ژاپن نشان می‌دهد که با اتخاذ سیاست‌های درست و تکیه بر توان داخلی می‌توان بر چالش‌ها غلبه کرد و به توسعه و پیشرفت رسید. آلمان و ژاپن پس از جنگ جهانی دوم با ویرانی‌های گسترده و مشکلات اقتصادی فراوانی روبرو بودند اما با برنامه‌ریزی دقیق و سرمایه‌ گذاری در آموزش، تحقیق و توسعه، توانستند به یکی از قدرت‌های اقتصادی جهان تبدیل شوند.
مورخان تایید می‌کنند کشور آلمان پس از جنگ جهانی دوم با اَبَرتورم شدید روبرو بود. این تورم به قدری افسارگسیخته بود که مردم برای خرید یک ساندویچ، ابتدا پول آن را پرداخت می‌کردند زیرا می‌ترسیدند قیمت آن در عرض چند دقیقه افزایش یابد. این وضعیت نشان‌ دهنده عدم ثبات اقتصادی شدید در آن زمان بود اما سوال اصلی این است که آلمان چگونه توانست از این وضعیت بحرانی خارج شود و به قدرت اقتصادی امروز تبدیل شود؟
پاسخ این سوال چند وجهی است و به استناد نظر اکثر اقتصاددانان معروف جهان شامل این عوامل می‌شود: ۱) اصلاحات پولی: دولت آلمان در سال ۱۹۴۸ یک اصلاحات پولی اساسی انجام داد و “رایش مارک” را با “دویچ مارک” جایگزین کرد و باعث کاهش حجم پول در گردش و کنترل تورم شد.
۲) کمک‌های خارجی موسوم به طرح مارشال: آلمان غربی از “طرح مارشال” ایالات متحده بهره‌مند شد. این طرح، کمک‌های مالی و اقتصادی قابل توجهی را برای بازسازی زیرساخت‌ها و صنایع آلمان فراهم کرد.
۳) سیاست‌های اقتصادی درست: دولت آلمان سیاست‌های اقتصادی مبتنی بر اقتصاد بازار اجتماعی را اتخاذ کرد. این سیاست‌ها، ترکیبی از آزادی اقتصادی و مسئولیت اجتماعی بودند و به رشد و توسعه پایدار اقتصادی کمک کردند.

۴) فرهنگ کار و نوآوری: آلمان دارای فرهنگ کار قوی و تاکید بر نوآوری است. این عوامل باعث افزایش بهره‌وری و رقابت‌پذیری اقتصاد آلمان در سطح جهانی شده است.

۵) اتحاد دوباره آلمان: اتحاد دوباره آلمان در سال ۱۹۹۰، فرصت‌های جدیدی را برای رشد اقتصادی فراهم کرد. ادغام آلمان شرقی با آلمان غربی، بازار داخلی را گسترش داد و نیروی کار ماهر جدیدی را در دسترس قرار داد و از بحران به فرصت روی آورد؛ بحران ابرتورم پس از جنگ جهانی دوم، در واقع یک فرصت برای آلمان بود تا سیستم اقتصادی خود را از نو بسازد و سیاست‌های جدیدی را اتخاذ کند.
به طور خلاصه، موفقیت کشور آلمان در خروج از بحران اقتصادی پس از جنگ جهانی دوم، ناشی از ترکیبی از اصلاحات پولی، کمک‌های خارجی، سیاست‌های اقتصادی درست، فرهنگ کار و نوآوری، و اتحاد دوباره آلمان بوده است و ایران با اتکا به اقتدار ملی، حمایت مردمی و برنامه‌ریزی دقیق، قادر است مسیر توسعه و پیشرفت را طی نماید که تحقق این مهم، مستلزم اقداماتی است تا همچون ماه از پس اَبر نمایان گردد: ۱) مبارزه قاطع با فساد اداری و مالی و افزایش شفافیت در نظام اقتصادی ۲) اصلاح نظام بانکی و کاهش بدهی‌های دولت به بانک‌ها ۳) تلاش برای برقراری روابط سازنده با کشورهای جهان و کاهش تنش‌های منطقه‌ای ۴) حمایت از تولیدکنندگان داخلی و تسهیل دسترسی آنها به بازارهای داخلی و خارجی ۵) اتخاذ سیاست‌های پولی و مالی مناسب و کنترل نقدینگی ۶) ارائه خدمات رفاهی و اجتماعی مناسب به مردم و حمایت از اقشار آسیب‌پذیر ۷) همراهی با مردم برای مردم… لذا با عزم ملی، برنامه‌ ریزی دقیق و همکاری همه جانبه می‌توان بر چالش‌ها غلبه کرد و کشورمان را به جایگاه شایسته خود در جهان رساند.
برای عبور از چالش‌های فعلی، نیاز به یک رویکرد واقع‌ بینانه و صادقانه داریم که به دور از تعارفات و تملق‌ها، به بررسی دقیق مسائل و ارائه راهکارهای عملی و کارشناسی بپردازد زیرا تعریف و تمجیدهای بی‌ مورد، نه تنها کمکی به حل مشکلات نمی‌کند، بلکه باعث پنهان ماندن واقعیت‌ها و در نتیجه، اتخاذ تصمیمات نادرست می‌شود، شرایط کنونی نیازمند یک پوست‌اندازی اساسی است. تعارف و تمجید بیهوده ۴۶ سال بس است! وقت آن رسیده که با صراحت تمام، واقعیت‌های تلخ را ببینیم و بپذیریم. تعریف‌های بیهوده و تملق‌ گویی‌های مکرر، ما را به قهقرا برده و فرصت‌های بی‌شماری را از دست داده‌ایم.
واقعیت این است که دیگر نمی‌ توان با گفتاردرمانی و وعده‌های سرخرمن، مشکلات را حل کرد. نیازمند یک جراحی عمیق و اصلاحات ریشه‌ای هستیم. باید با شجاعت تمام، به ناکارآمدی‌ها و فسادها اعتراف کنیم و برای رفع آن‌ها، برنامه‌ای مدون و قاطع اورژانسی داشته باشیم.
کشور در شرایط خاص قرار دارد و ادامه این روند، عواقب جبران‌ ناپذیری خواهد داشت. باید با کنار گذاشتن محافظه‌ کاری و ملاحظات سیاسی، به صدای مردم گوش فرا دهیم و برای نجات ایران، دست به کار شویم و فراموش نکنیم که آیندگان، ما را به خاطر تعلل و بی‌تفاوتی‌مان، هرگز نخواهند بخشید!
در پایان، انتظار می‌ رود حاکمیت با فراخوانی همه‌جانبه، فرهیختگان، نخبگان، اندیشمندان، اساتید دانشگاه، اقتصاددانان و سیاستمداران جامعه را به میدان آورد تا با بهره‌گیری از نظرات آنان – بدور از دخالت تندروها و کُندروها – راه عبور از شرایط فعلی و بحران‌های موجود را هموار سازد زیرا که همگان باید بپذیریم: “کس نخارد پشت من جز ناخن انگشت من”، پس دیگر مجالی برای عافیت‌ طلبی باقی نخواهد ماند!
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.