1) از خودتان بگویید:
– با سلام و عرض ادب خدمت همه دوستداران هنر و دوستان اهل هنر،
اینجانب شایدولایوا نورگل تالایبکونا دکتری زبان و ادبیات فارسی، زبانشناس و ایرانشناس روسزبان، مترجم فارسی، شاعره هستم و علاقه و اشتیاق زیادی نسبت به هنر دارم. اهل قرقیزستان و روسیه و از سال 2007 میلادی (1386) ساکن تهران هستم. بنده به دلیل ادامه تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی و فراگیری زبان فارسی به ایران آمدم و پس از دریافت درجه دکتری در زبان و ادبیات فارسی تصمیم گرفتم فعالیت کاری و فرهنگی خود را در ایران ادامه بدهم. بنده مسلط به چند زبان هستم که بین آن قرقیزی و روسی زبانهای مادری و بقیه زبانها را مانند فارسی، انگلیسی، ترکی استانبولی، ازبکی در دوره تحصیلات طولانی مدت و فعالیت کاری خود در قرقیزستان و ایران فرا گرفتم و در حال خاصر به دلیل اشتیاق زیاد به یادگیری زبانهای عربی و فرانسوی دست به کار شدم. برای من یکی از قشنگترین و جالبترین تجربیات در زمینه هنر ایران این بوده است که در سریال “آنها” – اولین سریال ایرانی در ژانر ترسناک بازیگری کردم.
آن چه در خصوص نوشتههایم میتوانم ذکر کنم این است که بنده چند مقاله در زمینه زبانشناسی و تحقیق و بررسی واژهها، بنیاد واژگانی زبان، نامها، فرهنگ و اداب و رسوم مشترک ایران و قرقیزستان دارم و تا به اکنون دو کتاب در تهران به چاپ رسیده است:
1- “یک آن” ترجمه و باز آفرینی به زبان روسی اشعار غنایی شاعر معاصر ایران پرویز بیگی حبیب آبادی، انتشارات فصل پنجم: سال 1403؛
2- “مشترکات فرهنگی – ادبی ایران و قرقیزستان” انتشارات خردگان: سال 1403. این کتاب نتیچه کار تحقیقاتی و بررسی سالهای طولانیمدت بنده به منظور شناساندن پیوندهای فرهنگی و ادبی ایران و قرقیزستان است.
2) چرا فرهنگ و هنر ما ایرانیان هنوز اقتصادی نشده است؟
دورهی که ما در آن زندگی میکنیم پروسههای اجتماعی آن با سرعت در حال دگرگونی هستند. شاید برخی از افراد، به ویژه افراد محافظهکار، هنوز در تصوارات ذهنی خود دارند زندگی خودشان را طی میکنند و هر از گاهی مانند کسانی که در خواب سخت و عمیق فرو رفتند، ناگهان بیدار میشوند و به اطراف خود با تعجب نگاه میکنند. باید بپذیریم که در جهان هیچ پدیدهی نیست که به هم تاثیر گذار و از هم متاثر نباشد و در دنیای امروز غیر ممکن است که اقتصاد بی تأثیر باشد. جهانی شدن در درجه اول یک مفهوم اقتصادی که شامل مجموعه فرآیندهای اجتماعی چندبُعدی است که ارتباطات اجتماعی را در سراسر جهان شدت میدهد. با توجه به افزایش کاربرد شبکههای اجتماعی در ایران میتوان گفت که فرهنگ و هنر ایرانی تا جایی اقتصادی شده است.
3) آیا وظیفه حمایت از هنر و هنرمندان بر عهده دولت میباشد یا بخش خصوصی و هریک چه میزان نقش دارند؟
وظیفه حمایت از هنر و هنرمندان بر عهده هر دو است: هم دولت و هم بخش خصوصی. هر کدوم از آنها باید در راستای توسعه و ترویج و معرفی هنر و هنرمندان سرزمین خود در جهان و نگهداری آن برای نسلهای آینده کشور کوشش کند. هنر دستوری نیست. لازم است سازمانهای مربوطه دولتی و بخش خصوصی و همچنین تک تک افراد اهل هنر پیوسته در جستجویی روشهایی هر چه بهتر شناساندن فرهنگ و هنر کشورش باشد.
4) به جوانانی که علاقهمند به کارهای هنری هستند چه توصیهای دارید؟
زمانی که فرد یا گروه هنری با استعداد و فوقالعاده پدید آید هم بخش خصوصی و هم بخش دولتی در حمایت آن باید سهمی داشته باشد، و اما اگر هیچ اقداماتی جهت حمایت از آن فرد یا گروه هنری صورت نگرفت، باز هم نباید ناامید و راحت تسلیم شد، بلکه باید در جستجویی راههایی جدیدی بود. از تو حرکت و از خدا برکت. برای رسیدن به آرزوهها حتی در بدترین شرایط نباید تسلیم شد، بلکه با سخت کوشیدن باید راه را ادامه داد همچو آبی که از صدها سنگ میگذرد، چون آب اگر جریان نداشته باشد، مرداب میشود.
5) از نظر شما آیا نام کشورمان میتواند در جایگاه کسب مهمترین جایزه جهانی نوبل قرار بگیرد؟
البته. ایران سزمین فرهنگ و هنر، علم و دانش است و تمدن چند هزار سالهی دارد و حتما چنین روزی میرسد که ایرانیتبار جایزه نوبل را کسب کند. در طی سالیان سال که اینجا زندگی کردم بر من ثابت شده است که ایرانزمین خواستگاه چه اشخاص فوقالعادهی بوده و هست. هنر ایرانیان را هر چه قدر توصیف کنی باز هم انگار چیزی به اندازه شایستهی گفته نشده است از موسیقی سنتی یا مدرن گرفته تا شاعری و سینمای در ژانر اجتماعی و کمدی.
6) نظر شما در ارتباط با اتفاقات این روزهای دنیای هنر چگونه است؟
من آدمی هستـم که سعی دارم در همه اتفاقات به نکات مثبت توجه کنم و یا به فال نیک بگیرم. یکی از نشونـههای پیشرفت بشریت این است که در دنیای امروز هنر در دسترس است که آن را اینترنت و شبکهای اجتماعی فراهم کرده و انسانها در کل جهان میتوانند حضوری و همزمان مجازی شاهد رویدادهای فرهنگی – هنری باشند. بسیار خوشحال کننده است که الان سفرها راحتتر شده و هنرمندان میتوانند هنر خود را در نقاط مختلف جهان به نمایش بگذارند، مثالهای بارز آن برگزاری فستیوالها، کنسرتها و اجرای تئاتر در سراسر دنیا، مانند نمایش تاریخی “سی صد” ایرانی که در خارج از ایران در حال اجرا و روی صحنه است.
7) این روزها ایام را چگونه میگذرانید؟
من در خانواده فرهنگیان به دنیا آمدم و مادر و پدرم هر دو استاد موسیقی هستند، بنابرین در فضای هنری بزرگ شدم و از همان آغاز عاشق ادبیات و موسیقی هستم. از زمان کودکی به طور خاص شیفته اشعار “الکساندر پوشکین” بودم و از زمان نوجوانی به نوشتن اشعار به زبان روسی پرداختم و هنوز هم در برخی شبها دلانگیز شعر مینویسم و امیدوارم در آینده و زمان مناسب دفتر اشعار روسی خود را به چاپ برسانم. در زمان دانشجویی در شهر بیشکک دنیای تئاتر مرا به سمت خود جذب کرد و آخر هر هفته مرتب تئاتر میرفتم و تا جایی رسید که حتـی رفتم پیش یکی از هنرپیشـههای معروف قرقیزستان مشورت بگیرم که آیا رشتـه تحصیلـی خود (زبانشناسی شرقی) را به رشته هنر بازیگری تغییر بدم یا خیر. یادش بخیر.
این صحبتها از گذشتـه برای این بود که بگویم که به غیر از فعالیت کاری در ایران، اوقات فراغت خود با برنامـههای فرهنگی میگذرانم، مانند رفتن به سینما و تئاترهای شهر تهران، نمایشگاهها و فستیوالها، و اگر در خانه باشم داستان و رمانهای روسی میخوانم. با اینکه اکنون همه نوع کتاب وجود دارد، منظورم از الکترونیکی و صوتی، بیشتر کتابهای کاغذی را دوست دارم لمس کنم و بخوانم و هر زمان که میرم روسیه همراهم یک عالمه کتاب جدید به ایران میآورم. مطالعه آثار داستاننویسان و رماننویسان معاصر روسیه مثل “نارینه آبگاریان” و “گوزل یاخینا” برای من یکی از نعمتها و کارهای لذتبخش دنیا به حساب میآید. سینمای ایران را خیلی دوست دارم و علاقه به فیلمهایی تاریخی، اجتماعی و کمدی دارم. ایران بازیگران و هنرمندان بسیار قوی و توانا چه در طنز و چه در درام دارد که کار خیلی از آنها بین مردم محبوب است و من به نوبه خود از هنرنمایی بازیگران مانند جواد عزتی، هوتن شکیبا، الناز شاکردوست، هدیه تهرانی، پیمان معادی، فرهاد اصلانی، گوهر خیراندیش، رضا عطاران، مهران مدیری لذت میبرم.