عصرآزادی آنلاین/ سید وحید پیمان
در روزهای اخیر خبری در برخی رسانهها و شبکههای اجتماعی دست به دست شد که گویا دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، در پلتفرم Truth Social نوشته است: «روز چهارشنبه با ایران مذاکره خواهیم داشت». این ادعا در هیچ منبع معتبر بینالمللی یا بیانیه رسمی کاخ سفید تأیید نشده است و بیشتر به نظر میرسد بخشی از جنگ روانی یا تاکتیک رسانهای برای آزمودن واکنش ایران و جامعه جهانی باشد.
با این حال، صرفنظر از صحت یا نادرستی این ادعا، نفس طرح چنین موضوعی نشاندهنده تناقض دیرینهای در رفتار ترامپ و تیمش است: همزمان تهدید و تطمیع؛ از یک سو سخن گفتن از حمله نظامی به تأسیسات هستهای ایران، و از سوی دیگر، مطرح کردن مذاکرهای فوری و بدون مقدمه.
سه سناریوی محتمل
۱. شایعه و فشار روانی: احتمال اول این است که اساساً مذاکرهای در کار نیست و همه چیز بخشی از تاکتیک تبلیغاتی ترامپ است. در این صورت بهترین واکنش، سکوت هوشمندانه و پیگیری از مسیرهای رسمی و میانجیهاست.
۲. مذاکره غیرمستقیم و میانجیمحور: آنچه تا کنون نیز شاهد بودهایم—از عمان و قطر گرفته تا رم—که مذاکرات بیشتر به شکل غیرعلنی پیش میرود. در این سناریو ایران باید چارچوب مشخص و مرحلهای خود را روی میز بگذارد.
۳. مذاکره مستقیم و عمومی: گرچه بعید است، اما اگر واشنگتن اعلامیه رسمی بدهد، ایران باید بلافاصله خطوط قرمز و شرایط خود را بهصورت علنی بیان کند تا از امتیازگیری یکطرفه جلوگیری شود.
استراتژی پیشنهادی برای ایران
در برابر چنین شرایطی، ایران باید بر سه اصل استوار حرکت کند:
• تأیید از مسیر رسمی، نه واکنش به شایعات: هرگونه خبر درباره مذاکره باید از سوی کانالهای دیپلماتیک معتبر بررسی و اعلام شود.
• مذاکره مرحلهای و شرطی: ورود به گفتوگو تنها با تضمین لغو تحریمها، سازوکار راستیآزمایی توسط آژانس بینالمللی انرژی اتمی، و امکان بازگشتپذیری تعهدات معنا دارد.
• انسجام داخلی و پیامرسانی کنترلشده: یک سخنگوی واحد، پیام دوگانهای را منتقل کند: آمادگی برای دیپلماسی، و در عین حال پافشاری بر حقوق و امنیت ملی.
راهبردهای عملی
در کوتاهمدت، وزارت خارجه باید با صدور بیانیهای محتاطانه اعلام کند که ایران هرگونه تماس دیپلماتیک را از مسیرهای رسمی دنبال خواهد کرد و به شایعات رسانهای واکنشی نخواهد داشت. همزمان، تیم مذاکرهکننده باید چارچوبی پنجبندی طراحی کند: مرحله اول کاهش تنش، مرحله دوم رفع تدریجی تحریمها، مرحله سوم نظارت آژانس، مرحله چهارم تضمینهای اجرایی، و مرحله پنجم عادیسازی روابط اقتصادی.
در میانمدت، استفاده از میانجیها (عمان، قطر، روسیه و اتحادیه اروپا) ضروری است تا روند گفتوگو از سطح جنگ روانی به سطح دیپلماسی رسمی منتقل شود. و در بلندمدت، ایران باید اقتصاد خود را متنوع و مقاوم کند تا هر مذاکرهای از موضع قدرت صورت گیرد، نه از موضع نیاز.
جمعبندی
واقعیت آن است که مذاکره نه به معنای تسلیم است و نه به معنای عقبنشینی، بلکه ابزاری برای حفظ منافع ملی و کاستن از فشارهای غیرمنطقی است. در برابر بازیهای ترامپ و ادعاهای رسانهای او، ایران باید با هوشیاری دیپلماتیک، صلابت امنیتی و انسجام داخلی عمل کند. آنچه امروز بیش از هر چیز اهمیت دارد، پرهیز از واکنش شتابزده و طراحی یک نقشه راه مرحلهای است که مانع از امتیازگیری یکجانبه طرف مقابل شود.
در جهانی که سیاستمداران گاه مذاکره را در قالب توییت یا پست شبکههای اجتماعی اعلام میکنند، خردورزی و تدبیر است که مرز میان جنگ و صلح را ترسیم میکند.