دولتِ بی‌مسؤولیت یا مردمِ بی‌پناه؟

عصرآزادی آنلاین/ سید وحید پیمان

سخنان اخیر رئیس‌جمهور، که خطاب به مردم گفت: «اگر فکر می کنید از دولت بگیرید، به انتظار نوبت بنشینید تا فرزندانتان بزرگ شوند و بی سواد بار بیایند.  فرض کنید ما نیستیم ، برای آموزش فرزندانتان و درست کردن شهرتان چکار می کردید؟»، شاید یکی از صریح‌ترین اعتراف‌ها به بی‌برنامگی و ناتوانی دولت در انجام وظایف ذاتی خویش باشد. رئیس‌جمهوری که باید امید، تدبیر و برنامه عرضه کند، عملاً به مردم می‌گوید: خودتان به فکر آموزش فرزندان و آبادانی شهرهایتان باشید! این یعنی رسمیت‌بخشی به انکار عدالت اجتماعی و پاک کردن صورت مسئله‌ای که بیش از یک قرن است در ایران برایش مبارزه شده است.
از انقلاب مشروطه تا قانون اساسی جمهوری اسلامی، «آموزش رایگان» و «بهداشت همگانی» نه یک شعار، که یک حق اساسی و مصوب ملت ایران بوده است. اما امروز واقعیت تلخ این است که هم آموزش و هم درمان، پولی و طبقاتی شده‌اند؛ مدارس کپری و کانکسی در جنوب و شرق کشور همچنان پابرجاست، بیمارستان‌های دولتی به اتاق‌های رنج و انتظار شبیه‌ترند تا مراکز درمانی، و کنکور به مسابقه‌ای ناعادلانه میان فرزندان طبقه مرفه و فرزندان طبقه فرودست بدل شده است.
اگر قرار بود مردم خودشان برای مدرسه و بیمارستان و آبادانی شهر اقدام کنند، پس فلسفه وجود دولت چیست؟ مگر نه اینکه دولت‌ها در جهان مدرن برای تضمین عدالت آموزشی، بهداشتی و عمرانی به وجود آمده‌اند؟ آیا می‌توان پذیرفت که کشوری با میلیاردها دلار درآمد نفت و گاز، هنوز در قرن بیست‌ویکم کودکانی را در کلاس‌های کپری بنشاند و بیمارانش را در صف‌های طولانی اورژانس رها کند؟
نگاهی به کشورهای هم‌تراز ایران از نظر منابع و شرایط تاریخی، رسوایی موجود را آشکارتر می‌سازد:
• مالزی، با درآمدی به‌مراتب کمتر از ایران، موفق شد شبکه گسترده مدارس دولتی رایگان و دانشگاه‌های معتبر جهانی ایجاد کند. امروز مالزی مقصد گردشگری آموزشی و درمانی است.
• ترکیه، که نفت و گاز ندارد، سال‌هاست آموزش عمومی رایگان و نظام درمانی نسبتاً کارآمد را برای شهروندان تضمین کرده و بیمارستان‌های دولتی‌اش در استانداردهای بین‌المللی قرار گرفته‌اند.
• کوبا، با وجود محاصره اقتصادی، یکی از بهترین سیستم‌های بهداشت رایگان جهان را دارد و پزشکانش در اقصی نقاط دنیا برای خدمت اعزام می‌شوند.
این‌ها کشورهایی‌اند که هیچ‌یک از نعمت درآمدهای سرشار نفت و گاز ایران برخوردار نبوده‌اند، اما با مدیریت و برنامه‌ریزی درست، عدالت اجتماعی را نه به‌عنوان یک لطف، که به‌عنوان حق مردم محقق کرده‌اند.
رئیس‌جمهور محترم اگر می‌خواهد صادق باشد، بهتر است به جای توصیه مردم به «فرض نبودن دولت»، به این پرسش پاسخ دهد: پس این همه وزارتخانه، سازمان و بودجه‌های کلان برای چیست؟ اگر دولت وظیفه آموزش و درمان ندارد، اگر دولت مسؤول عمران و توسعه پایدار نیست، پس چرا مالیات می‌گیرد و چرا ثروت ملی را هزینه می‌کند؟
مردم ایران از رئیس‌جمهور نمی‌خواهند که معجزه کند، اما حداقل انتظار دارند که دولت، دولت باشد؛ نه ناظر بی‌مسؤولیتی که وظایف ذاتی‌اش را به دوش مردم بیندازد.
ارسال یک پاسخ