گفتگوی "عصرآزادی" با یک پزشک جوان آذربایجانی که با شعر و ادبیات مانوس است؛

تاثیر قصه‌های کهن آذربایجان بر ذوق هنری یک پزشک شاعر

عصرآزادی آنلاین/ شهرام صادق زاده: “درخت سیمان‌ خوار” مجموعه عکس نوشتی است که به همت “رضا نعمتی” پزشک، شاعر و نویسنده و “محسن بایرام‌ نژاد” هنرمند و عکاس آذربایجانی منتشر شده و در یک روز جمعه گرم مرداد ۱۴۰۳ با حضور هنردوستان و علاقه مندان حوزه ادبیات رونمایی گردید و جالب اینکه نمایشگاه تصاویر مرتبط با این کتاب نیز در تالار استاد فاسونکی مجموعه فرهنگی – هنری ناجی تبریز در معرض نمایش عموم قرار گرفت.
دکتر “رضا نعمتی” از جمله پزشکانی است که سالهاست در زمینه نوسیندگی فعالیت دارد، متخصص پوست، مو و زیبایی است و اوقات فراغت خود را به مطالعه اختصاص می دهد و تاکنون دو مجموعه شعر به نام‌ های “ادای عاشقی” و “کوچه تاریک جهان” را به چاپ رسانده است.
او معتقد است نویسنده و هنرمند باید خودش آدم سلیم النفسی باشد و وقتی کسی با او صحبت می‌کند به حرکت امیدوار شود نه خمودگی؛ در واقع انتظار دارد ادبیات حرکتی به او بدهد و ان ادبیاتی که منفعلش کرده و به گوشه عزلت بکشاند را نمی خواهد.
به بهانه آیین امضای کتاب “درخت سیمان خوار” و کتاب رمان جدیدی که به نویسندگی رضا نعمتی در مراحل چاپ قرار گرفته و در ماههای آینده روانه بازار کتاب خواهد شد با این پزشک، شاعر و نویسنده جوان آذربایجانی به گفتگو نشسته ایم که از نظرتان می گذرد…

 از خودتان بگویید و اینکه چگونه به تالیف کتاب علاقه‌ مند شدید؟
◾️مهر ماه ۱۳۵۶ در شاهین‌ دژ استان آذربایجان غربی به دنیا آمدم و بزرگ شده‌ میاندوآب یا همان قوشاچای هستم، آن موقع شناسنامه‌ ام را یک ماه زودتر و برای شهریور گرفتند تا یکسال زودتر به مدرسه بروم، رشد در میاندوآب و در کرانه رودهای جغاتی و تاتائو، اولین جرقه‌های احساسی را در من ایجاد کرد. اگر در شعر شاعران آذربایجان دقت کنید از نمادهای طبیعت همچون جنگل، کوه، اسب و نمادهای مشابه زیاد سخن به میان آمده و از آنجایی که کودکی‌ام را کنار رودخانه گذرانده‌ ام، آب منبع الهام بزرگی برای من شده است. تابستان‌ها به روستای پدری می‌ رفتم و کل تابستان را در آنجا می‌ ماندم. گوش‌هایم از کودکی به قصه‌های کهن آذربایجان عادت کرده و این قصه‌ها، شب‌ها و سکوت روستا بر روی ذوق هنری من تاثیر گذاشت.

 یعنی علاقه به داستان نویسی از زمان قصه‌ گویی پدربزرگ در شما شکل گرفت؟
◾️بله! علاوه بر آن پدرم اصلی‌ترین مشوق من در این راه شد. کلاس سوم ابتدایی را می‌خواندم  و وقتی در یکی از درس‌ها نمره خوبی گرفتم پدرم کتاب الیور تویست را هدیه داد. او یک فصل از کتاب را برایم خواند و بقیه کتاب را بست. گفتم پس بقیه کتاب چه شد؟ گفت اگر بخواهی بقیه‌اش را خودت می‌خوانی و اینطور شد که لاجرم وارد دنیای کتابخوانی شدم. بعد از آن که الیور تویست را خواندم عطشم به کتاب بیشتر شد.

 در هر مقطع تصمیم می گیرید که به کدام سو بیشتر حرکت کنید؟
◾️مطالعه ام را از داستان های کلاسیک شروع کردم، ادبیات روسیه و فرانسه و چک را خواندم. سپس با جریان سیال ذهن و رئالیسم جادوئی در آمریکای لاتین و پست مدرن های اخیر آشنا شدم. در طول ۲۰ سال گذشته در کنار اینها، آثار جدی جامعه شناسی و فلسفی را در کنار دوستان مطالعه و بحث کردیم که بتوانیم جهان بینی و نگاه بهتری پیدا کنیم و به طور جدی از این سمت و سو به شعر و داستان گرایش پیدا کردم.

 خوانش و مطالعه آثار فراوانی که نام بردید در آگاهی و نویسندگی شما هم موثر بود؟
◾️در شعر و داستان، ایده خاصی برای خود دارم و معتقدم کلمات بسیار مهم هستند؛ از همین رو در انتخاب کلمات وسواس خاصی به خرج داده و به محتوا اهمیت بیشتری می‌دهم و به نوعی محتواگرا هستم، با این حال معتقدم اگر می‌خواهیم نام اثر هنری بر آن بگذاریم باید فرم درست کار و تکنیک های صحیح را هم در نظر بگیریم و هم به کار… لذا زبان شناسان بزرگ همچون ویکنشتاین، لاکان یا نوام چامسکی که اخیراً درگذشت در خصوص کلمه ‌شناسی، زیاد کار کرده‌اند و من روی کلمات چه در مکالمات عادی، چه در شعر و داستان و چه در مواجه با مراجعه کنندگان و بیمارانم وسواس زیادی دارم لذا مطالعه ادبیات از این منظر هم به من کمک بزرگی کرد زیرا وقتی کلمات درستی انتخاب می‌کنیم با انسان‌ها بهتر می‌توانیم ارتباط برقرار کرده و به مسیر درست تری هدایت می شویم.

 امیدآفرینی را از رسالت های یک نویسنده می دانید؟
◾️امیدآفرینی کاذب را نه، زیرا انسان باید واقع بینانه نگاه کند ولی اگر تیرگی هست باید آن را نوشت. من معتقد نیستم که به سمت هنر سیاه برویم در ادبیات ایرانی چیزی که من را آشفته می‌کند این است که به همه چیز سیاه نگریسته می‌شود اما در این طرف هم نامی همچون دکتر ساعدی وجود دارد و معتقد نیستم که ایشان در آثار خود سیاه نمایی کرده باشد؛ بلکه مبالغه و بزرگنمایی بوده است به طوری که ایشان می‌ خواستند کژی و کاستی ها را بزرگ جلوه دهند تا به چشم بیایند.

 از میان آثار ایرانی و خارجی که نام بردید سراغ کدام نویسنده‌ ها رفته اید؟
◾️در حوزه ادبیات کلاسیک، روسیه را شروع کردم؛ امثال داستایوفسکی، چخوف، گوگول، واکوف، شولوخوف، گورکی  را خواندم، در ادامه به سراغ  ادبیات فرانسه رفتم، هوگو را زیاد دوست داشتم، سارتر و کامو هم جزو نویسندگان مورد علاقه ام هستند مانند برتراند راسل و ژان ژاک روسو و از ادبیات امریکا نیز به آثار فاکنر و ارنست همینگوی، از آمریکای لاتین آثار ساباتو، ماریو بارگاس یوسا و در ادبیات ترکیه نیز اورهان پاموک، اورهان سونمز، اوغوز آتای، ناظم حکمت، یاشار کمال و صباح الدین علی آثار ارزشمندی دارند که آنها را مطالعه کرده ام.
در ادبیات ایران نیز آثار غلامحسین ساعدی،  رضا براهنی و از نسل‌های قبل‌ صادق هدایت، چوبک، جمال‌ زاده، گلشیری و بهرام صادقی راخوانده‌ام و بسیار نیز به آنها علاقه دارم، از نویسندگان معاصر جعفر مدرس صادقی و شهریار مندنی پور نویسندگانی هستند که آثارشان را مطالعه می‌ کنم.

 در خصوص کتاب‌ های خودتان هم کمی صحبت کنیم؛ چگونه “ادای عاشقی” اولین کتاب تالیفی شما شد؟
◾️”ادای عاشقی” مجموعه شعرهایم بود که تا سال ۱۳۸۸ سروده بودم، آن موقع  قرار بود یکی از نویسندگان مطرحی همچون خانم سیمین بهبهانی یا خانم پوران فرخزاد مقدمه ای برای آن بنویسند اما به دلیل حوادث آن سال و همزمان گذراندن دوره طرح این امر فراهم نشد، فارغ التحصیلی و شروع به کار در زمینه پزشکی لاجرم باعث گردید از فضای شعر کمی فاصله گرفته و امکان چاپ کتاب که اتفاقاً آماده چاپ بود مُیسر نشد. سال‌ها بعد، این کتاب به پیشنهاد یکی از دوستان از طریق انتشارات عمیدی چاپ گردید.

 نگاه شما به ادبیات و هدف شما از خلق اثر آیا تاثیرگذاری است یا صرفاً جهت تخلیه خودتان می‌ نویسید؟
◾️در ۳۰ سال گذشته صرفاً برای خودم نوشته‌ ام، بدون اینکه حتی قصد چاپ و انتشار آنها را داشته باشم. سال‌های طولانی برای خودم نوشته‌ ام. برای اینکه خودم را آرام کرده و لذتی برای خودم باشد، اما از جهتی مانند هر انسان دیگر که از تشویق شدن و دیده شدن خوشش می‌ آید و به عنوان جایزه برای انسان محسوب می‌شود، من هم در مقدمه کتاب شعر نوشته بودم که این ابیات را ابتدا برای دل خود نوشته‌ ام و بعد برای شما خواننده محترم سروده ام زیرا همه ما حس‌های جذابی داریم که وقتی آنها را در قالب شعر یا داستان مطرح می‌ کنیم، متوجه می‌شویم که انسان‌های دیگری نیز با ما در این حس مشترک هستند.

 کتاب دوم شما “کوچه تاریک جهان”، مجموعه اشعارتان است که چندی قبل توسط انتشارات نظامی به چاپ رسید… مقداری توضیح دهید.
◾️”کوچه تاریک جهان” اسم کتاب شعری بود که گزیده شعرهای ۳۰ سال گذشته ام را در آن به چاپ رساندم، ۷۱ قطعه شعر انتخاب شد که شامل غزل مثنوی، شعر سپید و دیگر سبک‌ها و قالب‌هاست و همچنین گزیده برخی وزن‌های جدید شعری که از سال ۱۳۷۴ تا ۱۴۰۲ را شامل می شود، این کتاب در فرمت حرفه ای چاپ شد و از لحاظ فاکتورهای انتشاراتی، یک کتاب حرفه ای بود، در سازمان نظام پزشکی تبریز رونمایی آن صورت گرفت و دکتر امیرعلی آذر طلعت، شاعر و غزلسرای فرهیخته، در نقد کتاب صحبت کردند.

 در پایان، از کتاب جدیدتان که اخیراً چاپ شده و در تالار استاد فاسونکی رونمایی شد توضیح دهید.
◾️آخرین کتابم “درخت سیمان‌ خوار” نام دارد که کار مشترک بنده و محسن بایرام‌ نژاد شامل مجموعه عکس نوشت یا فتوتکست هاست. عکس‌های این کتاب توسط محسن بایرام نژاد ثبت شده و من به تناسب حس عاطفی ام برای آنها متن نوشته‌ ام که این متون شامل شعر، نثر، طرح‌ واره و گاهی قطعات بلند است که امیدوارم با ذائقه مخاطبان همخوانی داشته باشد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.