عصر آزادی آنلاین/ مریم خدابخش،
بیش از سه ماه به انتخابات ۱۴۰۰ باقی نمانده است و با نظر به شرایط فعلی کشور و بی اعتنایی احتمالی مردم نسبت به سرنوشت خود و جامعه، بی تفاوتی شان نسبت به رأی دهی و رفتن به پای صندوق ها و زمزمه های من رأی نخواهم داد. بی شک منجر به مضاعف شدن نگرانی ها و دغدغه های انتخاباتی بر اندیشه مندان و صاحب نظران این عرصه خواهد شد. در این راستا حسن کربلایی حاجیاوغلی، تحلیل گر مسائل سیاسی و اجتماعی در این گفتوگو به سؤالات مطرح شده پاسخ می دهد:
* آیا بر اساس شرایط موجود، میتوان گفت انتخابات ۱۴۰۰ نسبت به انتخابات قبلی ریاست جمهوری در دهه ۹۰ مهمتر است، نظر تان نسبت به این موضوع چیست؟
بی شک، به چند دلیل این دوره از انتخابات مهم تر از انتخابات دهه ۹۰ است.
به چه دلایلی انتخابات این دوره مهم تر از دهه های پیشین است؟
با چنین وضعیتی اینک اصلاحات با کارنامه حسن روحانی و مجلس ۱۰ اُم، یک مُرده سیاسی محسوب میشود. مردم دیگر فریب شعارهای توخالی و وعده و وعیدهای اصلاحطلبان را نمیخورند. خاصه اینکه فساد برخی عناصر منسوب به این جریان سیاسی که ممزوجی از عناصر سیاسی مختلف و غیرهمگن است، تردیدی باقی نگذاشته است که امید به اصلاحات، سرابی بیش نیست. دوّم اینکه؛ در شرایط فعلی متأسفانه دولت دوازدهم تصویری منعفل در برابر تهدیدات و کُنشها و واکنشهای جهانی از ایران به نمایش گذاشته است. به همین علت با انتخاب یک دولت حزباللهی جوان، میتوان طیف وسیعی از جامعه را همراه با نظام و امیدوار به کارآمدی حکومت اسلامی کرد. از طرفی، اقتدار درونی نظام جمهوری اسلامی که بهدست اصلاحطلبان بدلی، کمرنگ جلوه شده است را به صورتی درخشان به دنیا ارایه نمود. بهتر بگوییم در واقع اقتدار ایران در دیدگان جهانیان را بازسازی کرد. بنابراین مردم باید به مشارکت آگاهانه فکر کنند.
* اینکه نارضایتی در جامعه به پررنگترین حالت خود رسیده است، چقدر میتواند در فضای انتخاباتی آتی تاثیر منفی بگذارد؟
* شک نکنید که بخشی از افراد ناراضی به پای صندوقهای رأی نخواهند رفت. زیرا آنها معتقدند دولتی با آن همه وعده و دم زدن از «در اختیار داشتن کلید حل مشکلات و حل همه مسائل اقتصادی ظرف سه ماه و لغو همه تحریمها»، نه تنها نتوانست تغییری در وضع اقتصادی و اجتماعی بهوجود بیاورد، بلکه با بیتدبیریها و گره زنی حل مشکلات مردم به برجام و خوشبینی به آمریکا و غرب تورم را در حد غیرقابل انتظاری بالا برد. مسکن امروز تبدیل به رؤیای اقشار متوسط و ضعیف جامعه شده است. تحصیل محرومان، خود معضلی بزرگ محسوب میشود. هم اکنون بیکاری یک چالش است. وقتی بخشی از مردم به پای صندوقها نروند قطعاً دولت آینده به سبب عدم مشارکت و همراهی بالای مردم در صحنههای مختلف نخواهد توانست چنان که باید موفق ظاهر شود. مسبب این اتفاق هم همانا دولت مستقر و حامیان اصلاحاتی آن است. ضمن اینکه پایین بودن نرخ مشارکت از قدرت چانهزنی ما در صحنه بینالمللی خواهد کاست.
* اساساً حکومتها چرا باید نسبت به میزان مشارکت حساس باشند؟
ببینید دولتها زمانی میتوانند کارها را خوب پیش برند که مردم همراه آنان باشند. اگر مردم به دولت اعتماد نکنند، فرمان ها، رهنمودها، خواستها و مطالبات کلان دولت را اجابت نکنند، آن دولت چگونه میتواند به تنهایی و تنها متکی بر فرامین؛ کارها را به شکل مطلوب به سامان رساند. ضمن اینکه دولتهای مستکبر همواره در پی تأکید بر شکاف میان دولت و ملت هستند تا بر طبل خروج و کارشکنیهای عمومی بکوبند.
* با توجه به احتمال بالای قهر مردم با صندوق رأی، توجه به کدام الزامات میتواند تعداد رأی ها را بالاتر ببرد؟
قطعاً قاطبه مردم با صندوقهای رأی قهر نخواهند کرد. چرا که نظام را از خود میدانند. اما در پاسخ به سؤال شما، صداقت نامزدها، نه شعار دهی؛ بلکه ارایه برنامههای علمی و کاربردی خاصه در حیطه اقتصاد میتواند تا حدی راهگشا باشد. مردم باید احساس کنند یک نامزد دغدغهای جز خدمت ندارد و این احساس با کارنامه و برنامه نامزد حادث میشود.
* مشخصاً حاکمیت چطور میتواند در ایجاد شور انتخاباتی نقشآفرین باشد؟
حاکمیت باید میدان مناسب برای عرضه دیدگاههای نامزدها را فراهم سازد و احزاب را به تکاپو در جهت تبلیغ برنامههای نامزدها تشویق سازد. ضمن اینکه اطمینان از سلامت همیشگی انتخابات، مشارکت را بهخودی خود بالا میبرد. اطمینان از سلامت انتخابات نیز با گزارش شورای نگهبان، بیان تخلفات و نوع برخورد قانون با متخلف روی میدهد. رسانه ملی نیز قادر است با برپایی مناظرات واقعی و نه هوچی گرایانه بر میزان مشارکت سیاسی مردم مؤثر واقع گردد.
* گروههای سیاسی چطور میتوانند در داغ شدن فضای انتخاباتی مؤثر باشند؟
گروههای سیاسی باید از دستاوردهای یک انتخابات «آگاهانه» سخن بگویند و ویژگیهای نامزد اصلح را بیان کنند و بر روی کارنامه و برنامه نامزد مطلوب شان متمرکز شوند. از این گذشته باید فارغ از طرفداری از نامزد مدّ نظرشان یاد آوری کنند که شرکت در انتخابات و بالا بودن میزان مشارکت عمومی چه دستاوردهای داخلی و خارجی برای جامعه دارد. بی شک رسانهها مجال مناسبی برای عمل به این بایدهای یاد شده هستند.
* مشارکت حداقلی چه هزینههایی به نظام و مردم تحمیل خواهد کرد؟
مشارکت حداقلی، دولت را کاهل و سرعت حرکت دولت مردان در مسیر عمل به وظایف را کُند میکند. ضمن اینکه دشمن را به استمرار شیطنتهای خود با بهانه گسست میان مردم و دولت به طمع میافکند. اینها تبعات کوچکی نیست و برای کشور می تواند خسارات گرانی را به بار آورد.
* اصلاحطلب یا اصولگرا برای مردم فرقی دارد؟
اکثریت مردم به توانایی نامزد در اداره کشور فکر میکنند. در واقع آنها در پی تدیّن، تعهد و توانایی فرد برای خدمت گزاری هستند، نه وابستگیهای حزبی و گروهی. به عبارتی مردم نمیخواهند احزاب را جدّی بگیرند. شاید به این علت که احزاب در ایران کارنامه روشنی ندارند، یا برای قضاوت عموم مردم، کارنامه خود را عرضه نکردهاند. به هر روی در گریز مردم از احزاب، مجموع احزاب مقصرند. یادمان باشد که در حیطه سیاسی، این احزاب هستند که باید نمایندگی مردمی را بر عهده بگیرند و رویدادهای سیاسی را از طرف مردم رقم بزنند.
توضیح: حسن کربلایی حاجىاوغلی دارای مدرک دکترا در رشته های مدیریت رسانه و مدیریت استراتژیک با گرایش آیندهپژوهی است و با بیش از سه دهه فعالیت مستمر در رسانههای مختلف از جمله خبرگزاریهای فارس، تسنیم و آنا و روزنامه رسالت، از اعضای شورای مرکزی انجمن روزنامهنگاران مسلمان، اساتید دانشگاهی، کارشناسان ارشد رسانه و تحلیلگران مسائل سیاسی می باشد و در دوره های پیشین نیز مدیرعامل سابق خبرگزاری دانشگاه آزاد اسلامی بوده است.