به گزارش عصر آزادی آنلاین، عباس رضایی معتقد است: خلیجفارس به عنوان یک واقعیت عینی، مکانی ریشهدار در خاطره جمعی ایرانیان نهادینه شده و دفاع از نام آن به مؤلفهای مهم در وحدت ملی ایرانیان تبدیل شده است.
دهم اردیبهشت ۱۰۳۱ خورشیدی، نیروهای پرتغالی از تنگه هرمز اخراج شدند تا همگان شاهد غیرت، شجاعت و دلاورمردی های ایرانیان باشند و جهانیان دریابند که مردمان این مرز و بوم برای حفظ مام وطن تا آخرین نفس ایستادگی خواهند کرد و به بیگانگان اجازه تعدی به خاک میهن خویش را نخواهند داد. به همین مناسبت شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز با توجه به هدف قرار دادن هویت فرهنگی و تاریخی ملت ایران از طرف برخی کشورها به پیشنهاد شورای فرهنگ عمومی، ۱۰ اردیبهشت سالروز اخراج پرتغالیها از تنگه هرمز را به عنوان «روز ملی خلیج فارس» نام گذاری کرده است.
به همین مناسبت پژوهشگر گروه اطلاع رسانی گفت و گو با «عباس رضایی» پژوهشگر و محقق حوزه خلیح فارس پرداخته است. در ادامه متن این گفت و گو را می خوانیم:
رضایی در مورد شکل گیری هویت ملی ایرانیان گفت: هویت ملی بر فراز همه هویتهای دیگر در حوزه زیست فردی و اجتماعی ملتهاست که در عین حال، فراگیرترین و مشروعترین سطح هویتی تمامی نظامهای اجتماعی نیز به شمار میرود. عناصر و مؤلفههای مهمی در بنیان نهادن هویت ملی هر ملتی دخیل هستند که از این میان، خاک و سرزمین از اصلیترین مؤلفههای موجود است. به عبارتی بستر و بافتاری که دیگر مؤلفهها در دامان آن شکل میگیرند، سرزمین است.
تاریخ هر ملتی در چارچوب سرزمین خاصی که متعلق به آن ملت است، متبلور میشود و با نام و نشانی خاص از دیگر مکانها، خود را عرضه میدارد. ایران به عنوان نامی کهن در پهنه آسیا و جهان به همراه پارههای جغرافیایی آن حاوی اطلاعات جغرافیایی و تاریخی درازدامنی هستند که هویت تاریخی ما را شکل داده و در دوره جدید نیز پایۀ مهمی در شکلگیری هویت ملی ایرانی ما ایرانیان بوده است.
خلیج فارس از فضایی جغرافیایی به مکانی جغرافیایی با هویتی خاص تبدیل شده است
این پژوهشگر حوزه خلیح فارس در خصوص روند تاریخی خلیج فارس اظهار داشت: از آنجایی که مناسبات اجتماعی، اساس تعریف مکان است و به عبارتی هر مکان جغرافیایی به عنوان نظامی باز، تعیّن خود را از درون فرایندهای اجتماعی میگیرد و بار معنایی و کارکرد خاصی پیدا میکند، خلیجفارس نیز به عنوان فضایی جغرافیایی که یک پدیده طبیعی است، در نتیجه روابط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی گسترده ایرانیان در طول تاریخ، از فضایی جغرافیایی به مکانی جغرافیایی با هویتی خاص تبدیل شده است که رنگ و بوی ایرانیّت بیش از دیگر عناصر انسانی موجود بوده و از قدیمترینِ ایام، دیگران را نیز واداشته است تا نام این دریا را «پارس» یا «فارس» بنامند.
بررسی روند تاریخی مسایل خلیجفارس از دوره باستان تا دوره جدید تاریخ ایران در عصر قاجار، از این موضوع حکایت دارد که پیش از شکلگیری ملت ایرانی در دوره جدید و به تبع آن ساخت هویتی جدید با عنوان هویت ملی، آگاهی تاریخی نسبت به وابستگی خلیجفارس و سواحل آن در شمال و جنوب این دریا به ایران به عنوان تنها واحد سیاسی قدرتمند در بیشترین دورههای تاریخی وجود داشته است و به عبارتی هویت تاریخی ایرانی بر پهنه این آبیِ نیلگون گسترده بوده است و آن را به کلیّت جغرافیایی ایران پیوند میزد. بنابراین خلیجفارس به عنوان یک واقعیت عینی، مکانی ریشهدار، نهادینه شده و قوی در خاطره جمعی ایرانیان و به عنوان یک عنصر تاریخی – جغرافیایی در شاکله حافظه تاریخی و هویت ایرانی، بقا، تداوم و استمرار یافته است.
تحول ذهنی جامعه ایرانی، موجبات خودآگاهی ایرانیان نسبت خلیجفارس فراهم آورد
این پژوهشگر تاریخ بیان داشت: در دوره جدید امّا خلیجفارس در بستر و بافتاری جدید و با معنایی متفاوت از گذشته، به عنوان مسالهای مهم برای ایرانیان مطرح شده است که خلیجفارس را در مقام و موقعیتی بسیار مهم در چارچوب صورتبندیهای مرزی جدید ایران نشانده است. دخالتهای انگلیس در سده هیجدهم و تغییرات مرزی در ژئوپلتیک منطقه، ایرانیان را در دوره جدید به این موضوع رهنمون ساخت که برای رفع مخاطراتی که در این حوزه جغرافیایی با آن مواجهاند، اقدامی کنند و از خلیجفارس و هویت تاریخی آن محافظت کنند.
وی در ادامه افزود: تعرض به نام و هویت این آبراهه اگرچه در میانهها سدۀ بیستم میلادی دسیسه استعماری انگلیس بود که راز حفظ منافع سرشار خود از منابع حساس خلیج فارس را در تفارق ملت های ذینفع منطقه می دانست و زنگ خطر تهدید منافع ایران و هویت ایرانی این ساحتِ آبی پرتلاطم را به صدا درآورد، امّا سالها پیشتر در دوره قاجار، تحولات عینی منطقه همچون نبرد قدرتهای اروپایی برای تسلط بر این دریا و همچنین تحول ذهنی جامعه ایرانی، موجبات خودآگاهی ایرانیان نسبت به پارههای جغرافیایی وطن از جمله خلیجفارس فراهم آورد و آن را به عضوی مهم در پیکره در حالِ غارتِ ایران تبدیل کرد و خلیجفارس را در جایگاهی مهم در کلیّت جغرافیایی ایران نشاند. با این وجود در دوره قاجار و پهلوی هنوز از تحریف هویت این دریا در آن دوره خبری نبود و تلاشی نیز در غیریتسازی و تحکیم مبانی هویتی درباره خلیجفارس انجام نشد.
تلاش برای تحریف نام خلیج فارس موجب توجه بیشتر ایرانیان به آنجا شده است
رضایی در مورد تلاشها برای تحریف نام خلیج فارس خاطرنشان ساخت: در دوره حال و چند دهۀ اخیر، تلاش برای تحریف نام این دریا توسط مؤسسه نشنال جئوگرافیک بود، که موج جدیدی را در توجه ایرانیان به خلیجفارس ایجاد کرد. از آن پس نیز، در مقاطع مختلف و توسط افراد و کشورهای مختلف با برنامه و به صورتی آگاهانه این موضوع تکرار شده است که در نتیجه آن، مساله خلیجفارس و دفاع از نام آن به مؤلفهای مهم در وحدت ملی ایرانیان تبدیل شده است.
این رویداد به این خاطر بود که جدا از اهمیت ژئوپلتیکی خلیجفارس، این دریا و مناطق همجوارش، بخش بزرگی از تاریخ و حوادث تاریخی ایران را در دل خود جای داده است و جایگاه آن همانطور که اشاره شد، در خاطره جمعی ایرانیان برجسته شده است و از این روست که نقش خلیجفارس در تعمیق هویت ملی نقشی مهم است. این دریا مدخل ورود و خروج ایرانیان به دنیای پیرامون خود و همچنین منبع معیشت و درآمد مادی آنان در طول تاریخ بوده است.
از طرفی دیگر خلیج فارس نه تنها به عنوان یک مکان جغرافیایی که به عنوان میراث هزاران ساله تاریخی بشر هویت خود را در طول تاریخ از قوم پارس گرفته و آنچنان نیز با هویت ایرانی پیوند خورده که تصور نامی غیر از این برای ایرانیان غیرقابل باور بود. بنابراین اجماع ایرانیان بر سر این موضوع و واکنشهای آنان در موقعیتهای زمانی مختلف، از اهمیت این نام در انسجام ملی حکایت دارد. جالب اینکه در این کارزار، همه اقوام ایرانی بدون توجه به مسایل نژادی و متفقالقول و یکصدا در دفاع از مناسبات ملی و سرزمینی خود برآمدند.
بنابراین لازم است در راستای دفاع از هویت تاریخی و ملی این دریا، تلاشهای علمی و عملی لازم از سوی همه علاقهمندان به ایران صورت گیرد تا نه تنها در مقابل افراد و جریان هایی که به دنبال وراونهسازی واقعیات تاریخی هستند، استدلالهای محکم و علمی داشته باشیم، که کانونی برای همبستگی ملی ایجاد کنیم
ارتباط انسانی دوطرف کرانه خلیجفارس تا پیش از برآمدن استعمار دوستانه بود
این پژوهشگر حوزه خلیج فارس در پایان یادآور شد: دفاع از نام خلیجفارس به معنای رد و نفی وجود دیگر عناصر انسانی در طول تاریخ این منطقه نیست و این موضوع نباید دستاویزی برای مسایل نژادی و اختلاف بین ملتهای منطقه باشد که بیش از هزاران سال در تعاملی سازنده با یکدیگر، بار تاریخ این منطقه را به دوش کشیدهاند آنچنانکه بنابر قول منابع تاریخی، ارتباط انسانی دوطرف کرانه خلیجفارس تا پیش از برآمدن استعمار و تغییر مناسبات سیاسی و اجتماعی آن مبتنی بر منافع مشترک و کاملا دوستانه بود.
منبع/ ایرنا