آقایان مسئولان، زمان فرصت اندوزی است نه فرصت سوزی!

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان

با تأیید نهایی تمام 50 ایالت آمریکا در خصوص نتایج انتخابات ریاست جمهوری، فرایند کالج الکترال به سمت خط پایان پیش میرود و آنطور که از گزارش سی ان ان به دست می آید، نشست برگزینندگان روز دوشنبه 23 آذر ماه برگزار خواهد شد. بدین ترتیب جو بایدن، به عنوان رئیس جمهوری منتخب آمریکا وارد کاخ سفید خواهد شد. آنچه که از دوران پیش از انتخابات تا به امروز مورد توجه بسیاری از افراد جامعه بوده است اینکه، موفقیت جو بایدن با توجه به ادعاهایش در خصوص بازگشت به برجام خواهد توانست گرهی از مشکلات کور مردم ایران باز کند یا نه؟ هر چند در درون جامعه و فضای موجود کشور، وجود برداشت دو قطبی در مورد برجام باعث شده است که قاطبه مردم افق روشنی در برابر آینده خود نبینند و به خصوص هر از گاهی که ندایی از مدیران ارشد کشور و سیاسیون در رسانه ها مطرح میشود، نگرانی و تشویش مردم را بیش از پیش دو چندان می کند، مع الوصف مردم با عزت ایران هنوز صبر و بردباری پیشه کرده و منتظر عملکرد مسئولین نظام در تمامی رده ها هستند. به نظر میرسد که روحانی، به تنهایی قادر به برداشتن گام سازنده نخواهد بود و اگر هم بخواهد، مجلس کنونی با توجه به مصوبه اخیر در مورد لغو تحریم هسته ای و فضاسازی که در رسانه های مخالف برجام ایجاد شده است، مسیر حرکت رو به جلو را با فراز و نشیبهای بسیار سخت و ناهمواری مواجه خواهد ساخت.

جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی دولت آینده بایدن به صراحت بیان داشته است که دولت بایدن با پیوستن مجدد به توافق هسته ای، تهران را مجبور به پیروی از مفاد توافقنامه اصلی و بازگشت ایران به چارچوب اصول برجام خواهد کرد. او همچنین هفته گذشته در اجلاس شورای هیئت مدیره وال استریت ژورنال افزوده است که ایالات متحده آمادگی دارد که از شرایط توافق سال 2015 (دوره اوباما) پیروی کند.

معنای چنین چیزی این است که بایدن تلاش خواهد کرد تا زیانهای ناشی از خروجش از برجام را جبران کند و با ورود ایالات متحده به برجام لغو تحریمهای سخت آغاز شده و فشارهای حداکثری ولو در طول زمان از بین خواهد رفت. این یعنی بازگشت میلیاردها دلار از سرمایه های ایران که اسیر سیستم بلوکه بانکها در کشورهای مختلف شده است. یعنی، به قول روحانی، فروش بیش از دو میلیون بشکه نفت از سال آینده. یعنی آغاز حرکت چرخهای در حال زنگار بسته اقتصاد و تولید کشور و پژواک صدای دستگاهها و کارگران در کارخانجات و همهمه اصناف در بازار. یعنی شروع زندگی امیدوارانه برای جوانان و ساختن زندگی مورد آرزو.

 گفتنی است که رئیس جمهور کشورمان بار دیگر آمادگی دولت خود را برای انطباق کامل با توافق هسته ای چند جانبه ایران (برجام) نشان داده است. حسن روحانی اواخر هفته در جلسه هیئت دولت به صراحت بیان داشت که دونالد ترامپ تاجر پیشه، کاغذ را خط خطی کرد و از برجام خارج شد؛ حالا نفر بعد (جو بایدن) بیاید یک کاغذ با خود بیاورد و امضاء کند. در واقع رئیس جمهور کشورمان چنین تحولی را موکول به تصمیم جو بایدن کرد و با تذکر ضمنی بیان داشت که آنچه در حل مشکل ایران و ایالات متحده می تواند کارساز باشد، عمل است نه سخن!

همانطور که مشخص است کشورمان در اواخر اردیبهشت ماه کاهش تعهدات تحت برجام را آغاز کرد. تصمیمی که گفته شد به منظور تحت فشار قرار دادن امضاکنندگان اروپایی برای تأمین منافع اقتصادی این توافق نامه است که پس از خروج آمریکا از دست رفته است و پاسخی به اهمالکاریهای جامعه اروپایی حتی در اجرای اینستکس بود. اما دولت ترامپ از آن زمان نه تنها دست به عقب نشینی در اجرای سیاست “فشار حداکثری” نکرد، بلکه نهایت زیانهای لازم را با تحریم شرکتها و افراد سعی کرد که ایران را وادار به مذاکره کند. هر چند به ادعای ترامپ و دسته خودکامه اش، فشارهای اقتصادی و اعمال تحریمها به منظور تحت فشار دادن دولت ایران بوده است ولی آنچه که میدانیم، صدمه اصلی و فشار لازم را بیش از دولت، همه آحاد مردم تحمل کردند و تا به امروز نیز در بی سابقه ترین شرایط اقتصادی که تورم نه به صورت روزانه که گاهی به صورت ساعتی اتفاق افتاده است، دندان روی جگر نهاده و به امید عزت و استقلال و کسب اعتبار جهانی اوج بردباری را نشان داده است. از این رو حق مسلم مردم ایران است که در این شرایط امیدی به آینده داشته باشند و هر لحظه در لابلای تحلیلهای سیاسی، اخبار جراید و همچنین مطالب ارائه شده در رسانه ها در تلاش برای دستیابی به نتیجه مطلوب و منطقی باشند.

گناه غیر قابل بخشودنی است که در این مقطع، جناحهای سیاسی منافع و بخت و اقبال ملت و کشور را فدای منافع سیاسی خود کنند. در چند دهه اخیر، اسیر ذهنیت دو گانه ای شده ایم که باور داریم یا باید با جهان غرب به ویژه آمریکا دشمنی داشته باشیم و یا اگر با آنها به مذاکره بنشینیم عزت، شرف، آزادگی خود را از دست خواهیم داد. آیا واقعاً چنین است یا به غیر از این گزینه سومی هم وجود دارد؟

به نظر میرسد حسن روحانی راه سومی را درک کرده است و باید بقیه مخالفان برجام نیز به این نتیجه برسند که سیاست ورزی انتخاب میان ناگزیری و یا ستیزه جویی نیست. بلکه سیاست ورزی نوعی روش عقلانی است که فرصتها را ایجاد می کند و یا از فرصتها بهره برده و مسیرهای موثری را برای رسیدن به اهداف ملی و میهنی پیش می گیرد. سیاست ورزی، علمی است که میداند چگونه از میدان کارزار سخت و ناامیدی، معبری برای عبور ملت از بحرانها پیدا کند.

روحانی در سخنرانی خود در هیئت دولت در روز پنجشنبه گذشته با درک این مطالب اذعان داشت که: “ما باید از فرصت جدید دیپلماسی استفاده كنیم… چنین هدفی با وحدت بین جناح های سیاسی محقق خواهد شد.” اما متأسفانه باید گفت که افزایش تنش های مداوم بین دولت روحانی و مجلس، به نظر میرسد که وحدت منطقی در حل بحران موجود سیاسی دور از ذهن است که این اختلاف ضمن اینکه شکاف عمیقی را در ساختار حکومت ایجاد خواهد کرد بلکه، تأثیر آن در جامعه نمود پیدا کرده و انتخابات بسیار سرد و خاموشی را خدای نکرده شاهد خواهیم شد. برای درک قضیه بهتر است به اظهارات ویلیام برنز، دیپلمات آمریکایی در کتاب خاطراتش بنگریم که نوشته است: “اوباما طی ارسال نامه ای به مقام معظم رهبری در دوران پیش از انتخابات 88 و استفاده از لحن بسیار نرم، کاملاً در راستای تعامل با ایران بود. ضمن اینکه برنامه هسته ای ایران را به رسمیت می شناخت، از لغو تحریمها بحث کرده بود. باید گفت که این متن نه ابتکار عمل دوران اوباما، بلکه حاصل استیصال آمریکا از دوران جورج بوش بود و هیئت حاکمه ایالات متحده از سرعت رشد هسته ای ایران هراس داشت و سیاستهای سابقشان برای مهار و یا به زانو در آوردن ایران شکست خورده و اوباما مجبور به ارسال نامه ای مستقیم به رهبر ایران شده بود.” برنز در ادامه می نویسد که: “… اما از فردای انتخابات سال 88 و رفتارهای رادیکال و ساختار شکنانه بخشی از اصلاح طلبان تندرو و کاندیداهای این جریان در عدم تمکین به آرای مردمی و شروع اغتشاشات در فضای شهرها، جو امتیاز گیری به نفع ایران کاملاً معکوس شد و آمریکا به فکر امتیاز گیری افتاد.”

این جریان تاریخی باید مایه عبرت و تجربه اندوزی شود که نه شرایط جهانی مشابه آن زمان است که با سرعت بخشیدن به توسعه هسته ای و افزایش غنی سازی اورانیوم تا 20 درصد بتواند آمریکا و سایرین را به واهمه بیندازد، نه ایران شامل شرایط آن دوران است. آن زمان این همه دشمن با روح شیطانی خصمانه در اطراف کشورهای همجوار مواجه نبودیم. توان اقتصادی ما تا بدین درجه تضعیف نشده بود. موقعیتهای ژئو استراتژیک ایران تحت تأثیر تحولات امروزی قرار نگرفته بود. بنابراین شایسته است نگذاریم ورق بازی برگردد و بهتر است سیاست ورزی را چون علم فرصت اندوزی و فرصت سازی برای رسیدن به مقاصد ملی و میهنی و آسایش و عزت ملت برگزینیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.