دوره رئیسی و توجه به سیاست خارجی

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیرگلکاریان

سید ابراهیم رئیسی سرانجام بعد از مراسم تحلیف رسماً کار خود را آغاز کرد. باید گفت که بعد از سالها، نخستین بار است که همه شاخه های قدرت اعم از قوه مجریه، قضاییه و مقننه از یک جناح سیاسی و شاخه قدرت واحدی هستند و هرچند تحلیلها و پیش بینیهایی منفی در افزایش شرایط محافظه کاری و افراطی مطرح است ولی باید از منظر دیگری هم این قضیه را به فال نیک گرفت. شاید همسویی و هماهنگی سه قوه بتواند بدون ایجاد زمینه ای چالش و یا تنشی بین قوا به سرعت تمام خواسته های دولت با تصویب قانونی به مرحله سریع اجرایی برسد. با این حال هنوز ناامیدی و یأس از شکل گیری شرایط سختتر سیاسی در بین روشنفکران و سایر اقشار جامعه محسوس است.

آنچه موضوع پردازش این هفته به عنوان سرمقاله بوده و میخواهم بدان بپردازم، نوع نگاه رئیس جمهور جدید به روابط بین کشورها و به طور کلی سیاست خارجی است که بیش از هر چیزی اهمیت دارد. زیرا غالب معضلات داخلی هم ناشی از جبهه گیری متفاوت جمهوری اسلامی ایران با سیاست بین الملل است. رئیسی در اولین سخنرانی خود به عنوان رئیس جمهور، لحن مثبت و تنش زدایی را در رابطه با روابط ایران با سایر کشورها بیان داشت. بطوریکه بر اهمیت اطمینان از این که ایران می تواند آزادانه با بقیه جهان تجارت کند، تأکید کرد و از هرگونه طرح دیپلماتیک که به بتواند ایران و سایر کشورها را به این هدف سوق دهد، استقبال کرد. وی همچنین به کشورهای خارجی درباره مشارکت در مناقشات منطقه ای هشدار داد و گفت پیروزیش در انتخابات نشانگر تقاضای مردم برای ایجاد ممانعت در قبال زیاده خواهی قدرت های استکباری و استبدادی است. همین دومین نکته است که تحلیل گران خارجی و رسانه ای را بر آن داشت که در رابطه با آینده برجام بطور نسبی با خوش بینی تحلیل نمایند.

در همین حال ند پرایس، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا اعلام داشت که واشنگتن امیدوار است ایران از فرصت پیش آمده در رابطه با آغاز مجدد مذاکرات استفاده کرده و برای پیگیری راه حل های دیپلماتیک تلاش نماید. در پاسخ به این اظهار نظر سخنگوی وزارت خارجه کشورمان نیز از ادامه مذاکرات برجام در دولت رئیسی نیز سخن گفت. با این حال در روز سه شنبه خبرگزاریها اعلام داشتند که جو بایدن در صدد ارائه راه حلهای لازم برای حل بحران میان کشورش با ایران به جای برجام بر آمده است و پیشنهادات جدیدی را ارائه خواهد داد.

با تمام این اوضاف به نظر میرسد که سیاست خارجی ایران در دوران ریاست جمهوری سید ابراهیم رئیسی نسبت به سه دهه گذشته تغییر چشمگیری داشته باشد. زیرا رؤسای جمهور فارغ از گرایش سیاسی  خود هر چند اولویت های سیاست خود را تعیین می کنند ولی در عمل مسایل مربوط به سیاست خارجی و روابط حساس از مسیر رایزنی مشاوران مقام معظم رهبری در سیاست خارجی و تصمیم نهایی وی می گذرد. به خصوص موضوع هسته ای و موشکی ایران و یا استراتژی کشورمان در مسایل منطقه ای. لیکن نزدیکی فکری و معنوی و دیدگاهی میان رئیس جمهور جدید با مقام رهبری بارقه امیدی را ایجاد کرده است که شاید رسیدن به سرانجام مذاکرات در دوره جدید با کش و قوسهای مختلف به درازا نکشد. زیرا درک عمیق نظام هم در این رابطه است که باید به هر نحوی موضوع فیصله یابد.

طبیعتاً همه بر این واقف هستند که هر چند برجام تمام ماجرا نیست ولی غالب مشکلات و گرههای موجود اقتصادی و سیاسی در کشور به نحوی با توافق نامه برجام درگیر است. مادامیکه این موضوع به سرانجام نرسد(ولو اینکه برخی برجام را نادیده گرفته و بی اهمیت جلوه می دهند.) بعید به نظر میرسد که ایران بتواند در سیاست خارجی خود موفق شود و حتی بازیگران اردوگاه شرق مانند چین و روسیه و هندوستان را در کنار خود داشته باشد.

این در حالی است که کشورمان در کنار تحمل کمپین فشار حداکثری اقتصادی و سیاسی، اکنون با سناریوهای جدیدی مانند موضوع اتهام زنی به ایران در رابطه با حمله پهپادی به کشتی نفتی اسرائیلی بنام مرسر استریت در دریای عمان مواجه است و سعی میشود زمینه سازی لازم برای جلب نظر سایر کشورها در ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت در این خصوص از سوی انگلیس و آمریکا فراهم است. ناگفته پیداست که این سناریوها و امثال آنها در روزهای آتی ادامه خواهد داشت و به هر نحو ممکنی سعی خواهد شد که دولت جدید در ایران را با چالشهای جدی مواجه ساخته و به نوعی شرایط سردرگمی در خروج از بحرانها و انتخاب بد از بدتر بکند.

واشنگتن به خوبی می داند که ادامه گفتگوها با ایران در دوره جدید با کادر و هیئت مذاکره کننده و دیدگاههای نسبتاً متفاوت سخت تر خواهد بود. از این رو ایالات متحده تلاش دارد تا بحرانهای جدیدی در قبال ایران فهرست بندی کند تا دولت جدید در ایران به اولویتهای گشته برگردد و سیاستهای دوره روحانی را ترجیح بدهد.

البته این را فراموش نکنیم که دیدگاههای موجود بین دولت های غربی در مورد رویکرد به ایران متفاوت و متغییر است. برخی از کشورها در صدد تولید بحرانهای جدید نبوده و سعی دارند راه نیمه تمام برجام را به نتیجه برسانند. روسیه و چین را هم باید در این گروه دانست. به طوری که پس از بروز حادثه حمله هواپیمای بدون سرنشین به یک کشتی تجاری که ایران را مقصر می شمارند، غالب کشورهای غربی سکوت را بر اعلام نظر ترجیح داده اند. این خود میتواند آغازگر شکل دهی هسته طرفدار ایران در رسیدن به نتیجه برجام باشد. یادآوری میشود که در اوج حساسیتها پس از نشر اخبار مربوط به کشتی مرسر استریت، انریک مورا، هماهنگ کننده مذاکرات هسته ای در وین در مراسم تحلیف رئیس جمهور جدید شرکت جست و در مقامات ارشد حماس، جهاد اسلامی فلسطین و حزب الله، سه گروهی که اتحادیه اروپا آنها را به عنوان سازمان های تروریستی معرفی کرده است، قرار گرفت. طبیعتاً سفر مورا به تهران به دور از نظر و اطلاع اعضای اتحادیه اروپا و حتی ایالات متحده نبوده است. همین مسایل نشان میدهد که اختلاف جدی میان اعضای اردوگاه غرب در رابطه با ایران وجود دارد که باید دولت رئیسی این فرصت را مغتنم شمرده و لابیگری لازم را برای حصول نتیجه مثبت در موفقیت ایران در سیاست خارجی انجام دهد.

فراموش نشود که چنین فرصتهایی برای همیشه ماندگار نیستند و تیربینی و زمان سنجی میتواند گامهای برداشته شده از سوی ایران را برای استمرار موفقیتهای سیاست خارجی با ثبات تر سازد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.