آیا پنجشیر حزین وار می نالد یا مردانه می غرد؟

عصر آزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان

با خروج نیروهای آمریکایی از خاک افغانستان و خیانت رهبران و سردمداران جکومت افغانستان به رهبری اشرف غنی متواری، دو پیام ویژه دارد. اول اینکه، “جنگ ابدی” به رهبری آمریکا در افغانستان و یا هر جای دیگر به بهانه “اجرای صلح” پایان پذیر شده و ادعاهای پوشالی آمریکا به آشکار دیده شده است. دوم اینکه، جهان وارد عصر جدیدی از رقابت دائمی بین دولت های قدرتمند شده که در شرایط فعلی رقابت اصلی میان آمریکا و چین در هسته اصلی و پیرو آن رقابت بر سر متحدان آن قدرتهاست که مثل لاشخه خورها از غنیمتهای سیاسی برای یافتن قدرت سیاسی و یا منطقه ای استفاده می کنند. اما به نظر بنده یک پیام مکتوم در روند این تحولات وجود دارد که شاید کمتر کسی متوجه آن است. اینکه: “مردانگی و عشق به آب و خاک به هر بهایی هنوز وجود دارد. صدای حزین و ناله های رشادتهای منتهی به شهادت در حالیکه در اقصی نقاط جهان در جبهه های مقابل استکبار سیاسی- عقیدتی شنیده میشود، غرش شیرمردان فداکار و جان به کف نیز طنین انداخته و وحشت را بر جان لاشخوران می اندازد.”

تصاویر افغانهای مستأصل که برای فرار از حکومت طالبان در فرودگاه کابل تلاش می کردند تا از کشور خارج شوند، حقیقت دلخراشی از لحظه نتیجه رقابتهای ژئوپلیتیک جهان کنونی بود. در کنار آن، شیوه وحشیانه ای که آمریکا و سایر متحدانش در برابر مردم افغانستان بکار برده اند و سرنوشت مردم افغان را در برابر تروریستهای طالبان به حال خود واگذار کرده اند، دل هر انسان نوعدوستی را به درد می آورد. عزم دولت جو بایدن، در توجیه لغو تعهدات بین المللی قدیمی با در پیش گرفتن یک استراتژی جدید ماحصل این صحنه ها بوده است.

این جملات چنین جلوه نکند که نویسنده سرمقاله طرفدار حاکمیت و یا ماندگاری نیروهای آمریکایی در افغانستان و یا سایر کشورهاست، بلکه رنج نامه نویسنده از امید بستن واهی به آمریکا برای بسط دمکراسی است و همچنین خیانت که نه، بلکه جنایت آمریکاست که سرنوشت مردم را به دست گروهی داده که جنایت و خیانت در مویرگهای آنها نقش بسته و عذاب آورتر اینکه هنوز برخی از کشورها دل به وجود تغییرات در کالبد طالبان بسته اند. اما در این میان شیرمرد و حلال زاده ای چون احمد مسعود به همراه یاوران باوفایش به همراه عاشقان به تمامیت ارضی و پرچم افغانستان در دره پنجشیر هنوز امید به آزادی سرزمین رنجیده خود دارند و شیروار و غرش کنان در برابر طالبان مقاومت می کنند. طالبانی که مدعی است تغییر کرده است، با محاطره دره پنجشیر، تمام امکانات اولیه زندگی اعم از آب و غذا را محدود و راهها را مسدود کرده و باب مذاکره منطقی را هم مردود دانسته اند. شرایط به درجه ای رسیده است که سخنگوی وزارت خارجه کشورمان سرانجام عدم رعایت حقوق انسانی در افغانستان را خط قرمز خودشان در تبیین و تعریف بازخورد سیاسی در قبال افغانستان معرفی کرده است.

آری، افغانستان این بار در کنار خیانت افراد وابسته و مزدوران تروریستی به این نتیجه رسیده است که شکست اطلاعاتی آمریکا و عدم برنامه ریزی مناسب منجر به بروز پدیده کنونی و ناملایمات شده است. افغانستان بار دیگر آبستن حوادث ناگوار دیگری است و به احتمال زیاد بار دیگر جنگهای قومی و مذهبی رشد خواهد یافت و حاصل جمع این تحولات چیزی جز حضور گروههای متعدد تروریستی در افغانستان نخواهد بود. شرایط کنونی در افغانستان زیربنای بسیاری از نقدها را فراهم ساخته است که یک نوستالژی تکان ناپذیر، حتی اندوه مداوم را در اذهان باقی بگذارد و چنین تصور شود که آرامش برای افغانستان انگار گذر دوره ای است. مداخله ایالات متحده در افغانستان که 20 سال پیش آغاز شد، آخرین بقایای یک جهان متفاوت بود که با جستجوی نظم بین المللی لیبرال و ماموریت اعلام شده برای آوردن دموکراسی و حاکمیت قانون به مناطق دوردست تعریف شد. هر چند ایالات متحده خاک افغانستان را ترک کرد ولی بی تردید رقابت وحشیانه ژئوپلیتیک بار دیگر با شدت و پیچیدگی جدیدی به افغانستان باز خواهد گشت و اثرات این رقابت شعاع زیادی را در بر خواهد گرفت که ما نیز به نوبت خود که همسایه افغانستان هستیم، سهم خود را خواهیم گرفت.

افغانستان الگوی جدیدی برای اجرای سناریوهای دیگر در مناطق مختلف دنیا بالاخص خاورمیانه است. بایدن آغازگر دوره ای از دنیای جدیدی است که در آن کشورهای قدرتمند با مسلح کردن نیروهای پراکسی به یکدیگر حمله می کنند. در چند دهه گذشته دیوارها و مرزها برداشته شد و وب جهانی با سرعت هر چه تمامتر زندگی بشر را در تمامی ابعاد تحت تأثیر و کنترل خود قرار داد. در حالی که شبکه اینترنتی یا وب مردم و کشورها را به هم پیوند می دهد، اما سیاست قدرت های بزرگ در حال حاضر شبیه یک ازدواج بدون عشق است که جهانیان به عنوان فرزند خوانده شان اسیر عشق نافرجام آنهاست. شرکا از یکدیگر متنفرند اما قادر به طلاق نیستند. شرکای ژئوپلیتیک کینه توز، بدون استفاده از مکانیزمهای لازم و شناخته شده گذشته به سهولت قادر هستند به جوامع آسیب وارد نمایند. تجارت، گردش امور مالی را با تحریمها دستخوش ناملایمات ساخته؛ مهاجرت، همه گیری بیماریها، تغییرات آب و هوایی را به وسیله تغییر رویه سیاسی- نظامی- امنیتی خود گریبانگیر ملتها می سازند. با اینترنت هم بخوبی مدیریت می نمانید.

این جمله بنده را فراموش نکنید. همانطور که پایان “جنگ ابدی” در افغانستان نتوانست از چند سال گذشته صلح را به ارمغان بیاورد، بازگشت منحوس طالبان نیز بنوعی کنترل اطلاعات و نبض سیاسی- اجتماعی افغانستان برای ترغیب دشمنان داخلی برای تسلیم بدون جنگ در آینده خواهد بود. مهاجرت گسترده پیش بینی شده از افغانستان و آغوش باز کردن کشورها و انتقال برخی از مردم و تشویق آنان به ترک کشور از سوی آمریکا و سایر کشورها، خود سرآغاز هدف بلندی برای دچار کردن کشورهایی مانند بلاروس و دیگر کشورهایی خاورمیانه است که برای رسیدن به دمکراسی و یا حقوق مدنی خود با حاکمیتها در تنش جدی و نسبتاً خاموشی هستند. در این میان باید دقیق بود که قدرتهای جهانی در رقابت ژئوپلتیک از ترول های آنلاین حمایت کرده و باعث ایجاد ترس و ایجاد تفرقه در کشورها و میان اقوام می شوند که ایران هم جزیی از آن سناریوست.

مقاومت پنجشیر بهانه ای است تا شناختی درست از تحولات داشته باشیم و بدانیم که جنگ میان آزادیخواهان و وطن پرستان افغانی با طالبان، جنگ واقعی نیست. همانطور که سکوت در برابر محاصره شدن آنها نیز به معنای تشویق صلح در افغانستان نیست. جهان وارد عصر ناآرامی یا رقابت دائمی بین دولتهای قدرتمند شده است و رقابت آمریکا و چین در هسته آن قرار دارد و مرزهای جدید برای قدرتها آزادیهای مدنی، حقوق بشر،  حاکمیت دمکراسی نیست. بلکه ایجاد آشوب برای کنترل اقتصاد جهانی، غارت کردن زیرساخت های کشورها، آزمایش و راست آزمایی هوش مصنوعی و فناوری آن است.

اگر میخواهیم سرعت قطار حرکت طمع ورزی قدرتها را کاهش دهیم باید صدای حزین درماندگان و مظلومان پنجشیر را به همراه فریاد طنین انداز شیر مردان آن دیار را شنیده و همصدا باشیم. زیرا بقول عزیزی که گفته است: “کشتار پنجشیر برای من کشتار ایران است. هیچ فرقی بین شهروند ایرانی و پنجشیری نمی بینم. هر خبر بدی از پنجشیر می رسد گویی از ایران میرسد. آنچه که امروز در پنجشیر رخ میدهد تعرض به حوزه تمدنی ما به سبعانه ترین شکل ممکن است. پنجشیری برای بسیاری نهادهای حقوق بشری برند نیست!”

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.