نتیجه مذاکرات و فضای اعتماد

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان

در طول چند ماه گذشته که مذاکرات میان هیئت ایرانی با گروه تروئیکای اروپایی در جریان است، گفتگوهای نیابتی میان ایران و ایالات متحده ادامه دارد. انریک مورا به عنوان دیپلمات اسپانیایی اصل و نماینده اتحادیه اروپا پیشنهادات را به این و طرف و آن طرف می برد و گاهی هم با هیئتهای دیگر کشورها در هتل محل اقامت خود و یا آنها مشورت می کند.

با اینکه در طی چند ماه گذشته خبرهای متعددی در رابطه با موفقیت یا عدم پیشرفت مذاکرات در رسانه ها منتشر میشود، اما روند مذاکرات و گامهای برداشته شده از سوی ایالات متحده در راستای آزاد سازی بخشی از داراییهای ایران در کره جنوبی که منجر به تأدیه و تسویه حساب با سازمان ملل در خصوص بدهی ایران به سازمان شد، خود نشان از حرکت رو به جلو در مذاکرات است. در گام دوم آزاد سازی دارایی نقدی و جلوگیری از خسارت یک تاجر ایرانی در کره جنوبی نیز که با اقدام ایالات متحده محقق شد، از دیگر روشهای اعتماد سازی محسوب میشود. خوانندگان حتماً خبر دارند که در هفته گذشته بخشی از تحریمهای مربوط به ایران برداشته شد که در نوع خود شایان توجه است. هر چند برخی از دست اندرکاران سیاسی در کشور و رسانه های مخالف با به نتیجه رسیدن مذاکرات، این نوع رفع تحریم را چندان مهم تلقی نکرده اند ولی در نوع خود از منظر عمق شناسی قضیه بسی اهمیت دارد. چرا که بر اساس رفع تحریمها، کشورها و شرکتهای خارجی اجازه خواهند داشت تا با ایران در پروژه های نیروگاه اتمی بوشهر، نیروگاه آب سنگین اراک و راکتور تحقیقاتی تهران همکاری کنند.

این امر یکی از جالبترین و بزرگترین سیگنال سیاسی ایالات متحده به ایران است که میتوان جدیت آن کشور را در احیای برجام تلقی کرد. زیرا ایالات متحده که تلاش داشت سالها ایران را در برخورداری از تکنولوژی هسته ای منع سازد، اکنون بدین وسیله بر حقانیت ایران در برخورداری از انرژی هسته ای صحه می گذارد. اما در این بین موضوع مهمی هنوز هم ذهن بسیاری را در ایران و آمریکا به خود مشغول ساخته است. به هر حال امید است که در روزهای آتی هر چه سریعتر نتایج مذاکرات بشارت بخش خیلی از موفقیتها و سرفرازیها بوده باشد. در این بین نیاز آن است که طرفین برای رفع هر چه سریعتر مشکلات و مسایل فیمابین بدون واسطه وارد عمل بشوند. زیرا مذاکرات رو در رو امکان سوء استفاده و یا بهره گیری سایرین را نیز از بین می برد.

گفتگوهای نیابتی هر چند هم دقیق و هشیارانه پیش برود، باز هم فقدان و یا فراموش شدن یک کلمه میتواند مشکلات عمده ای را فراهم بیاورد. شرایط کنونی مذاکرات شباهتی به داستان وودی آلن بنام “نوشتارهای گوساژ- وردبدیان” دارد. در این داستان حکایت دو مرد نقل میشود که از طریق نامه نگاری دست به بازی شطرنج زده اند. در اثنای رد و بدل شدن نامه ها، یک حرف “مفقود” می شود. ادامه حرکات امکان ندارد و به قولی پات شده است. هر دو بازیکن ادعا می کنند که برنده هستند. آنها با عصبانیت قبل از اینکه بازی تمام شود بازی را متوقف می کنند.

شرایط کنونی مذاکرات ایران با ایالات متحده در احیای برجام هم شباهتی به این ماجرا دارد. به طوری که میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در این مذاکرات معتقد است که روند گفتگوهای وین عجیب ترین شرایط در تاریخ دیپلماسی مدرن است. او در توییتی چنین می نویسد: “هدف به ‌روزرسانی یک توافقنامه یا ایجاد یک توافق جدید نیست. هدف این است که یک معامله تقریباً ویران شده را مانند قطعات یک پازل کنار هم قرار دهیم تا شکل اصلی مشخص شود. آیا چنین تمرینی در تاریخ روابط بین الملل وجود داشته است؟ من نمی توانم چنین چیزی را به یاد بیاورم.”

در این میان باید به نکته مهم دیگری هم اشاره شود که برخی چه در داخل و چه در خارج بر علیه دولتهای خودشان از ادامه مذاکرات انتقاد می کنند. اما شرایط به درجه ای از وضعیت سیاسی و امنیتی رسیده است که هر دو طرف نیازمند رسیدن به توافق هستند. زیرا بقول کریس مورفی، سناتور آمریکایی، ایران به درجه ای از توانایی هسته ای رسیده است که اگر شرایط سازش و تعامل با ایران فراهم نشود، چه بسا عواقب ناخوشایندی حاصل شود. خروج یک جانبه آمریکا از برجام خطای فاحشی بود که نشان میدهد فشار حداکثری نتوانسته است ایران را از خواسته هایش دور سازد.” در این بین رابرت مالی هم ابراز می دارد که: “ما شاهد گسترش برنامه هسته‌ای ایران بوده‌ایم و شاهد هستیم که تهران در فعالیت‌های منطقه‌ای خود جنگ‌جوتر و ستیزه‌جوتر شده است.”

اگر حقیقت امروزین توسعه هسته ای در جهان را در نظر بگیریم، خطرات تهدید کننده برای ایالات متحده فراتر از ایران است. نظم هسته ای جهان که از قبل پیچیده بود، اکنون در خطر فروپاشی قرار دارد. پیمان‌های هسته‌ای که در قرن گذشته منعقد شده‌اند، با مدرن‌سازی زرادخانه‌های متعدد توسط ایالات متحده، روسیه و چین در حال نابودی هستند. پنتاگون تخمین می‌زند که چین می‌تواند تا سال 2030 حداقل هزار بمب داشته باشد. لذا مذاکرات با تهران برای جلوگیری از دستیابی دهمین کشور – آخرین مورد کره شمالی در سال 2006 – برای ایالات متحده جهت کشیدن ترمز تهدید ایران هسته ای اهمیت بسزایی دارد.

از این رو شکست مذاکرات با ایران نه تنها شکست عمده در سیاست خارجی و حمله دیپلماتیک بزرگ بایدن تلقی خواهد شد که پیامدهای زیادی را در سراسر جهان برای آمریکا ببار خواهد آورد. اسرائیل از اواخر دهه 1960 در خاورمیانه سلاح هسته‌ای داشته است. مقامات سعودی همچنین تهدید کرده اند که در صورت دستیابی ایران به بمب، آن را تعقیب خواهند کرد. به نوشته واشنگتن پست، کلسی داونپورت از انجمن کنترل تسلیحات ابراز می دارد که: “بحران هسته‌ای ایران را نمی‌توان در خلاء نگریست. نظم هسته ای جهان به طور فزاینده ای در هرج و مرج غیر قابل انتظاری است.” بنابراین به نظر میرسد که ایالات متحده نیازمند رسیدن به احیای برجام است و این برای کشورمان موهبت و اقبال بی نظیری است که باید از فرصت بهره جست و بدون دادن امتیازی به آنچه نیاز است، از ایالات متحده باز ستاند.

هر چند نفتالی بنت، نخست وزیر رژیم غاصب اسرائیل تلاش می کند که با متقاعد کردن بایدن او را از امضای برجام منصرف کند ولی ایالات متحده و کشورهای اروپایی بخوبی میدانند که در شرایط کنونی دست یازیدن به هر ریسکی و تهدید ایران کار آسانی نیست. این در حالیست که در بیخ گوشمان موضوع اوکراین با روسیه نیز شرایط را برای غربیها بسی سختتر کرده است.

با تمام این اوصاف به نظر میرسد که در روزهای آتی خبرهای شگفت انگیزی از به نتیجه رسیدن مذاکرات خواهیم شنید ولی یک سئوال هنوز هم بسیاری را به خود مشغول ساخته است. اینکه، دیواری بی اعتمادی که در طول 43 سال گذشته میان ایران و ایالات متحده ایجاد شده و هر دو طرف به طور رسمی همدیگر را دشمن قطعی قلمداد کرده اند، بعد از آن چه مسیری را در بهبود شرایط و یا حداقل عدم اشاعه تنش در پیش خواهند گرفت؟ به گمانم باید هر دو طرف حداقل شرایط کنونی را درک کرده و از همین حالا به نحوی شرایط سوء تبلیغات و یا تنشهای ناخواسته دیگری را مدیریت کنند تا بتوانند مانع از موج سواری خیلیها در ایجاد بحرانهای جدید شوند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.