بحران غذایی و تهدیدهایی که نادیده گرفتیم

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان
هر کشوری با هر نوع توانمندی اقتصادی و یا تکنولوژیکی، زمانی صاحب قدرت کلام است که روی پای خود بایستد. به ویژه در مورد تأمین منابع غذایی کشور! حال فارغ از اینکه برخی از کشورها فاقد زمینهای مساعد کشاورزی و یا زراعی هستند و به اجبار مقید و محتاج سایر کشورها می باشند. اما ایران ما که از نظر میزان اراضی قابل کشت، آبهای زیر زمینی لازم برای کشت مکانیزه و آبیاری مدرن مساعد بوده و هنوز هم با کمی دور اندیشی میتواند به شرایط مطلوب برسد، در طول سالهای گذشته چنان دچار گم گشتگی حاصل از اندیشه اقتصاد لیبرالی و آن هم از نوع مریضش شد که امروز شاهد هستیم در بحبوحه جنگ اوکراین و تهدید جدی که در زمینه بحران غذایی درک میشود، هنوز هم به خود نمی آید.
آقایانی که درطول سالها با سد سازیهای افراطی و بدون برنامه، از بین بردن منابع غذایی، زمینه سازی برای رانتخواری، زمین خواری که بستر لازم را برای مهاجرتهای بی رویه و حتی از روی ناچاری از روستاها به شهرها را فراهم ساختند، امروز ایران ما به درجه ای از بیچارگی و ناتوانی در زمینه تأمین نیازهای غذایی قرار گرفته است که اگر سه ماه دیگر جنگ اوکراین و روسیه ادامه یابد باید گفت که خیلی از منابع غذایی اعم از غلات، حبوبات، روغنهای خوراکی به چندین برابر قیمت امروزی خواهد رسید.
عزیزان بیایید واقع بینانه به مسئله بنگریم تا عرض کنم که چرا کلام انتقادی می نویسم.
اولاً باید بگویم که ولادیمیر پوتین با حمله به اوکراین، نه تنها مردم اوکراین بلکه زندگی مردم دور از میدان جنگ را هم به نابودی سوق میدهد. شاید در ابتدا حق با او بود ولی طولانی کردن جنگ و شرایط تجاوزگرانه که از هر حرکت روسیه مشهود است، نشان میدهد که پوتین هم به مانند سلف خود، استالین هیچ ابایی از نابودی انسانها و طالع کشورها ندارد. هر روز که میگذرد مقیاس جنگ متفاوتتر میشود و شاهد هستیم که پوتین در حال ضربه زدن به سیستم غذایی جهانی است که بعد از پاندمی کووید-19، تغییرات آب و هوایی و شوک انرژی بیش از پیش ضعیف شده است.
صادرات غلات و دانه های روغنی اوکراین عمدتا متوقف شده است و روسیه هم محدودیت صادرات منابع غذایی به سایر کشورها را صادر کرده است. از طرف دیگر هفته گذشته 5 کشور (چین، هند، روسیه، قزاقستان، کانادا، ایالات متحده و برزیل) صادر کننده غلات و حبوبات و شکر نیز ممنوعیت صادرات مواد غذایی را به خارج از کشور به مرحله اجرا گذاشتند. البته چین که خود از جمعیت زیادی برخوردار است، در همان ابتدای شروع جنگ دست به تأمین و ذخیره سازی کرد و امروز شاهد هستیم در عرض دو ماه و اندی هر کیلوگرم گندم 13 دلار افزایش نسبت به ماه اسفند دارد. حالا عدس، لوبیا و سایر مواد غذایی هم جای خود دارد.
جمعیت جهانی به راستی در معرض تهدید قرار دارد. این دو کشور با هم 12 درصد از کالری های مبادله شده را تامین می کردند که با شروع جنگ و ادامه آن موجب شدت گرفتن بحران شده اند. مواد غذایی هم به مانند نفت هر روز دچار نوسان قیمت شده است. تازه هر قدر روسیه به کیف، پایتخت اوکراین نزدیک میشود و احتمال سرقت سیلوهای اوکراین زیاد میشود، نگرانی بیشتر میگردد.
البته باید خاطر نشان سازم که پس از اینکه هند اعلام کرد صادرات خود را به دلیل موج گرمای هشدار دهنده متوقف می کند، قیمت گندم از ابتدای سال میلادی جاری 53 درصد افزایش یافته بود. یادمان نرفته که آنتونیو گوترش، دبیر کل سازمان ملل متحد، چند هفته پیش هشدار داد که در ماه‌های آینده “شبح کمبود جهانی غذا” همه کشورها به ویژه کشورهای خاورمیانه و آفریقایی را تهدید خواهد کرد و ممکن است سال‌ها ادامه داشته باشد. بر اساس آمار منتشر شده از سوی فائو (سازمان غذا و کشاورزی سازمان ملل) گرانی غذاهای اصلی در سطح بین المللی باعث شده است که حدود 440 میلیون نفر محروم از سطح برخورداری از میزان اولیه غذا در دنیا به 1.6 میلیارد افزایش یابد. یعنی تقریباً یک ششم جمعیت جهان واقعاً گرسنه هستند. اگر همانطور که احتمال میرود، جنگ ادامه یابد و تدارکات غذایی روسیه و اوکراین محدود شود و کشت و زراعت مقدور نشود، صدها میلیون نفر دیگر ممکن است به فقر بیفتند. ناآرامی‌های سیاسی گسترش خواهد یافت و قحطی و گرسنگی همه جا را فرا خواهد گرفت.
به نظر میرسد پوتین این را به خوبی میداند و متأسفانه جنایت وارانه از اهرم غذا به عنوان سلاح استفاده می کند. کمبودها نتیجه اجتناب ناپذیر جنگ نیستند. رهبران جهان باید گرسنگی را به عنوان یک مشکل جهانی ببینند که نیاز فوری به یک راه حل جهانی دارد.
صادرات مواد غذایی اوکراین میزان نیاز 400 میلیون نفر را تامین می کرد. روسیه و اوکراین 28 درصد گندم تجارت جهانی، 29 درصد جو، 15 درصد ذرت و 75 درصد روغن آفتابگردان را تامین می کردند. روسیه و اوکراین حدود نیمی از غلات وارداتی توسط لبنان و تونس را تامین می کنند. برای لیبی و مصر، این رقم دو سوم است. جنگ این منابع را مختل می کند زیرا اوکراین آب های خود را برای جلوگیری از حمله مین گذاری کرده است و روسیه بندر اودسا را ​​محاصره کرده است.
برنامه جهانی غذا هشدار داده است که سال 2022 سال وحشتناکی خواهد بود. خانوارها در اقتصادهای نوظهور 25 درصد از بودجه خود را صرف غذا می کنند. در کشورهای جنوب صحرای آفریقا تا 40 درصد. در مصر، ایران، عراق و کشورهایی هم نظیر، نان 30 درصد کل کالری مردم را تامین می کند. در بسیاری از کشورهای واردکننده، دولت‌ها نمی‌توانند یارانه‌هایی را برای افزایش کمک به فقرا بپردازند و یا به دلایلی سوبسید را از نان برداشته اند. یعنی بازارآشفته دیگری در کنار تأثیرات نامناسب اقلیمی و بحرانهای اقتصادی، کمر فقرا را خمیده تر کرده و خواهد ساخت.
در کنار اینها، هر چند بعید به نظر میرسد که کشاورزان در سایر کشورها بتوانند کسری لازم را تأمین نمایند، ولی نوسان قیمت در کود و انرژی باعث شده است که هزینه های کشاورزان نیز افزایش یابد. این هم بنوبه خود بر افزایش قیمت مواد غذایی اثر گذاشته و مواد پروتئینی هم به سلامت از کنار چنین خطری عبور نخواهد کرد. برای مثال اگر به شرکتهای تولید کننده مرغ و یا گوشت منجمد برزیلی درخواست کالا بدهید، حاضر به پذیرش درخواست جدید نیستند و یا هم اگر تمایل داشته باشند، 30% ال سی گشایش شده بانکی را پیش از تحویل کالا دریافت می کنند.
واکنش سیاستمداران نگران هم بی تردید بر وخیم شدن شرایط خواهد افزود. به طوری که از زمان شروع جنگ، 23 کشور از قزاقستان تا کویت محدودیت های شدیدی را در صادرات مواد غذایی اعلام کرده اند که 10 درصد از کالری های تجارت جهانی را پوشش می دهد. بیش از یک پنجم کل صادرات کودها محدود شده است. اگر تجارت متوقف شود، قحطی رخ خواهد داد.
چه راه حلی میتواند مفید باشد؟
اولاً دولت ها باید با هم عمل کنند و از باز نگه داشتن بازارها شروع به تعامل و تساهل کنند. یعنی کاری که این هفته اندونزی انجام داد می تواند برای سایر کشورها الگو باشد. اندونزی منبع 60 درصد روغن نخل جهان را تأمین می کند که ممنوعیت موقت صادرات را لغو کرد. اروپا باید به اوکراین کمک کند تا غلات خود را از طریق راه آهن و جاده به بنادر رومانی یا بالتیک ارسال کند. همه جهان به نحوی باید جلوی ماشین تخریب جنگی پوتین را بگیرند. کشورها به جای احتکار و ذخیره سازی (مانند چین) از ایجاد التهاب در بازار غذایی جلوگیری کنند. همان همت بین المللی که در زمان کرونا برای مبارزه با آن وجود داشت باید در برابر پدیده بحران قطحی و گرسنگی نیز صادق باشد.
آنطور که رسانه ها خبر میدهند، تقریباً 25 میلیون تن ذرت و گندم، معادل مصرف سالانه همه اقتصادهای کمتر توسعه یافته جهان، در اوکراین به دام افتاده است. باید محاصره دریای سیاه بشکند و روسیه به کشتیرانی اوکراین اجازه تردد و حمل و نقل دهد. اوکراین هم بایستی مسیر بندر اودسا را ​​مین زدایی کند و ترکیه باید اجازه دهد اسکورت های دریایی از بسفر عبور کنند. در غیر این صورت همه جهان در شدیدترین شرایط قرار خواهند گرفت.
این شرایط برای مسئولین تجربه باشد که سیاستهایی را دنبال کنند که فرو نشست زمین نداشته باشیم، زمینه حمایت از روستائیان را فراهم بیاوریم. روستاها را آباد و از مهاجرت جلوگیری کنیم. سیستم کشاورزی را مهمتر از هر نیاز دیگری بدانیم. فضای سبز و سدها را پر آب کنیم نه اینکه برای اهداف دیگری تالابها و سواحل را از بین ببریم و یا تسخیر کنیم. بدانیم که همه ما مسافران این کشتی هستیم که اگر غرق شود، همه غرق خواهیم شد. این همه اهمال در طول سالهای گذشته دیگر بس است. شرایط کنونی ناقوس بیدار باش است که به صدا در آمده است.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.