کُلُکُم راع و کُلُکُم مسئول عَن رَعَیّتهٌ

عصرآزادی آنلاین/ جواد دربندی

…من هم به شهر تبریز، شهر اولین ها، شهر بدون گدا، شهر علامه ها و… معتقدم. این نیز از مجاهدت های شهروندان فرهیخته و موحد حاصل شده است و در اغلب زمینه ها هم همین هست و بس…
و بر این باورم در هر برهه ای از رویدادها که مسئولین و یا عمال دولت در اداره شهر با مشکل حاد مواجه شوند یا در توان آن کم بیاورند همین افراد وطن دوست و کارآمد به یاری آنان می شتابند و وارد میدان می شوند. خدا یار و یاور آنان باد.
در مرداد ماه سال جاری در مراسم خاکسپاری عزیزی از دست رفته راهی تبریز شدم و به آرامستان وادی رحمت رفتم پس از انجام تشریفات مذهبی و حضور بزرگواران مراسم به خوبی انجام شد.
اجرشان با خدا…
امّا! صحنه ای ناخوشایندی، خاطره بدی در اذهان ما و صاحبان عزا به جا گذاشت. که فراموش نشدنی است مجبور شدم با تأسی از فرمایش پیغمبر (ص): اَلٌساکِتُ عَنِ اِلٌحَقِّ شَیطانُ اَخٌرَسُ.
یادآور مسئولین زحمت کش گردم. خاصه لوث نشدن زحمات خیّران بی مزد و بی منت.
…زن جوانی با چادری محجوب و مشکی، در پایان خاکسپاری پیدا شد و از فرد فرد صاحبان عزا مطالبه کمک پول کرد.
کسی در آن وضعیت پولی به وی نداد؛ پشت سر هم به حاضرین مراجعه و با لحن ناخوشایند و قیافه طلب کارانه دست بردار نبود و بعد به سراغ من که ریش سفید مراسم بودم آمد…
و با سماجت، باز مطالبه وجه نمود. حقیقت این که من هم به او پولی ندادم. معتقدم موجب رشد و بدعت گدائی با صور گوناگون می شود.
متأسفانه با پرروئی هر چه تمام تر اول ما را تهدید به گفتن لعن و نفرین به مرده نمود و سپس به ذکر کلمات زشت به مذموم که هیچ صاحب عزایی قادر به تحمل شنیدن این حرفا نیست، نمود… «…تون به تون …گور به گور و…» البته فرار از شرّ این قبیل افراد اصلح بود. در یک وضعیّت خاص مراجعه به شخصی که باید از ورود این افراد جلوگیری کند مقدور نبود. دست از پا درازتر برگشتیم.
…در هر حال این کوتاه سخن را برای آگاهی مسئولانی نوشتم که در این راستا هم نظارت بکنند و الّا با شیوع این قبیل حرکات مذموم بیش تر موجب ورود لطمه به گردانندگان وادی رحمت و نیز ادامه چنین حرکات زشت در جامعه خواهد شد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.