زادروز ایران درودی تجربه‌ی پارادوکسیکالِ شادی و اندوه توامان

عصرآزادی آنلاین / سرویس فرهنگی:

موسسه‌ی ایراندخت درودی در امتدادِ مسیرِ پُر از زیستن و‌زندگی این نقاش پر اوازه، در صدد برگزاری مراسم یادبودی پیش از سالگرد وداع ایشان با جهان بود که از جنسِ «زندگی» و «زیستن» باشد؛ و چه بهانه‌ای نیکوتر و مناسب‌تر از زادروزِ ایشان.

عصرآزادی آنلاین – علیرضا نیاکان؛ ایران درودی در اولین تولدِ بدون ِ «حضور»ِ جسمانی‌اش، با خیلِ عظیمی از دوستدارانش به دنیا آمدنش را جشن گرفت. او که عاشق مردمان سرزمینش بود در موزه‌ای ملی و متعلق به «ایران» ِ عزیزش، یکبار دیگر گرامی داشته شد.
موزه‌ی بانک ملی ایران نگاهدارِ پنج اثر نفیس کمتر دیده شده از ایران درودی است که گویی اندوه نبودنش با شادی به دنیا آمدنش تسکین داده‌شد
برنامه با حضور پرشورِ دوستداران بانو ایران درودی از گروه‌های سنی مختلف و با سخنرانی بزرگانی چون خانم تکتم نعیمی، اقای ابولفضل رواقی، دکتر محمد رضا کارگر، استاد محیط طباطبایی، استاد طاها بهبهانی، استاد سیف‌الله صمدیان، استاد مشهدی زاده، آقای مسیح احمدی، استاد کوهستانی و دیگر بزرگواران آغاز شد.
در ادامه با درخواست خانم تکتم نعیمی، از مردم و دوستداران ایشان دعوت شد که به صورت بداهه درباره‌ی احساس‌شان به خانم درودی سخن بگویند.
این فضای چند گانه که شامل همدلیِ گروه‌های سنی مختلف می‌شد، نوعی تعامل بینانسلی را رقم زد که بیش از هر چیز از جنسِ «مردم» و «مردمیبودن» بود.
بانو ایران درودی عاشق مردم ایران بود و به زعم اساتید سخنران در مرکزی اقتصادی پیوندی ناگسستنی با هنر برقرار شد؛ و چه کسی به جز انسان جامع‌الاطراف و بی‌مانندی مثل ایران درودی می‌توانست این رخداد بی‌مانند را رقم بزند؟
شیوه‌ی برگزاریِ این برنامه در تعامل بین اندیشمندان و دوستداران ایران درودی در نوعی صمیمیتِ زمینی و آرامش آسمانی برگزار شد؛ هیچ مرزی بین بزرگان و علاقمندان ایران درّودی نبود. مردم و حتی کودکان با عشق و احترام آثار ایشان را می‌نگریستند و افسانه‌ها درباره‌ی زیست_جهانِ ایشان برای یکدیگر نقل می‌کردند و ایران درودی زنده و جاری در جهان عزیزانش نفس می‌کشید. این زادروز بی‌تکلف و آرام در شکوه معماری موزه بانک ملی ایران در هر دم به عظمت روح ایشان احترام می‌گذاشت و در نفسی دیگر مهرِ زمینی‌اش را بی دریغ در بر می‌کشید.
تجربه‌ی پارادوکسیکال رنج و سرمستی، شکوه شادی و عمق اندوه تجربه‌ی غریب نزدیکان و دوستداران ایران درودی بود، گویی جشنی باستانی برای گرامی‌داشت به دنیا آمدن ِ دُردانه‌یی چون «ایران درودی» و حیرت در برابر نبودنش را توامان زندگی کردند.
تجربه‌ای بی‌مانند که تنها اسطوره‌‌ای جاودان چون ایران درودی بزرگ می‌توانست رقم بزند و این چنین است که جاودانگی و مرگ یکدیگر را در آغوش می‌کشند و بی‌شک پیروزی با جاودانگی و غلبه بر مرگ است ؛ در هر لحظه که چشمی با نقاشی‌های ورا زمان و فرا مکانش مواجه می‌شود، از نو متولد شده و تجربه‌ی دیگری از در «ایران» بودن و با «ایران» بودن را متجلی می نماید.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.