آمریکا و آینده اش از نظر دموکراسی

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

بیش از دوسال از انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده و بر صدر نشینی جو بایدن می گذرد. ولی ورای تمامی آنچه کشور ما با ایالات متحده در صحنه سیاسی مناقشات و چالش هایی دارد، نیاز است برای درک بهتر از وضعیت کنونی دموکراسی در ایالات متحده نگاهی به آنچه گذشت داشته باشیم. زیرا 6 ژانویه برابر با 16 دی ماه یاد آور حمله طرفداران دونالد ترامپ به کاخ سفید است که هر چند تلاش های زیادی شد تا نتیجه انتخابات را دگرگون و حتی دزدی آرا کند ولی موفق نشدند. هنوز صحنه های خشونت آمیز اشغال کاخ سفید از یوتیوب و اذهان مردم پاک نشده است.
با گذشت نزدیک به دو سال از روی کار آمدن جو بایدن هنوز خطر تهدید و شکننده بودن دموکراسی در آمریکا وجود دارد. هر چند ترامپ در انتخابات موفق نشد ولی باید گفت که چهره واقعی ایالات متحده مخدوش شده و ابهت آن کشور به شدت تضعیف شد. بعد از اقدامات ترامپ و طرفداری برخی از سناتورها و نمایندگان حزب جمهوری خواه از وی باعث شده است که امروز حزب جمهوری خواه در نگاه بسیاری از آمریکاییها به یک حزب افراطی و ضد دموکراتیک بدل شود و حمایت آن حزب از ترامپ چنین ذهنیتی را در اذهان مردم ایجاد کرده است که حزب جمهوری خواه نظم قانون اساسی ایالات متحده را به خطر انداخته است.
ترامپ ثابت کرد که ایالات متحده هم مستثنی از سایر کشورهای مستبد نیست و فساد اخلاق سیاسی میتواند حتی ایالات متحده را هم دچار چالشهای جدی سازد. او در مدت چهار سال ریاست جمهوری خود نظام دولتی را برای اهداف شخصی، حزبی و حتی غیر دموکراتیک بکار گرفت و خیلی بسیاری از قوانین را زیر پا گذاشت. در دوران وی نه تنها مقامات دولتی مسئول اجرای قانون، اطلاعات، سیاست خارجی، دفاع ملی، امنیت داخلی، اداره انتخابات و حتی سلامت عمومی تحت فشار قرار گرفتند؛ بلکه سیاست خارجی آمریکا نیز دگرگون شد که نتایج زیان بار آن را امروز هم همگان شاهد هستند.
حالا بعد از گذشت این مدت، معاون وی مایک پنس هم لب به اعترافات زیادی گشوده و بازگو می کند که بنابه دستور ترامپ بسیاری از قوانین و قواعد را زیر پا نهاده بوده و حتی حزب جمهوری خواه هم در طول این مدت نتوانست ترامپ را محدود کند. زیرا تنها 10 نفر از 211 جمهوری خواه در مجلس نمایندگان به استیضاح ترامپ رأی دادند و این نشان میدهد که ترامپ نخستین رئیس جمهور آمریکاست که دو قطبی‌سازی شدید سیاسی را در آن کشور رقم زد.
رفتار ترامپ نشان داد که خوش بینی به حاکمیت مطلق قانون و دموکراسی کاملاً توهم است و بسیاری از افرادی که از زمان نیسکون باور داشتند که ایالات متحده دچار باتلاق خشونت نخواهد شد، به اشتباه خود پی بردند. دزدی آرای صندوقها، سوء استفاده از قدرت، بکار گیری خشونت، اتهام زنی های به دور از واقعیات و … در ایالات متحده نیز به مانند سایر کشورهای مستبد در سراسر جهان رخ میدهد.
شکست ترامپ در انتخابات 2020 به تهدید دموکراسی آمریکا پایان نداد. حزب جمهوری خواه به یک حزب افراطی و ضد دمکراتیک تبدیل شده است که بیشتر شبیه به فیدز مجارستان است تا احزاب سنتی راست میانه در اروپا و کانادا. این تحول قبل از ترامپ آغاز شد. ریاست جمهوری باراک اوباما باعث شد تا جمهوری خواهان، اوباما و دموکرات ها را به عنوان یک تهدید وجودی معرفی کنند و هنجارهای خویشتن داری را به نفع سخت گیری قانون اساسی – استفاده از حروف قانون برای براندازی روح قانون – کنار بگذارند.
رادیکالیزاسیون جمهوری خواهان در دوران ترامپ به حدی شتاب گرفت که حزب تعهد خود به قوانین بازی دموکراتیک را کنار گذاشت. احزاب متعهد به دموکراسی حداقل باید دو کار انجام دهند: پذیرش شکست و رد خشونت. از نوامبر 2020، حزب جمهوری خواه هیچ کدام را انجام نداد. اکثر رهبران جمهوری خواه از به رسمیت شناختن بدون ابهام پیروزی بایدن امتناع کردند، یا آشکارا “دروغ بزرگ” ترامپ را پذیرفتند و یا با سکوت خود این امکان را فراهم کردند. بیش از دو سوم اعضای جمهوری خواه مجلس نمایندگان از شکایتی که در دیوان عالی برای لغو انتخابات 2020 ارائه شده بود، حمایت کردند. در غروب قیام 6 ژانویه، 139 نفر از آنها به تایید انتخابات رای منفی دادند. جمهوری خواهان پیشرو نیز از رد خشونت بدون ابهام خودداری کردند. ترامپ نه تنها شبه‌نظامیان افراطی را پذیرفت و شورش 6 ژانویه را تحریک کرد، بلکه جمهوری‌خواهان کنگره بعداً تلاش‌ها برای ایجاد یک کمیسیون مستقل برای تحقیق در مورد قیام را مسدود کردند.
امروزه بسیاری از محققان در حوزه سیاست و مطالعات راهبردی ایالات متحده بر این عقیده اند که اقتدارگرایی ترامپ زمینه ساز افراط گرایی جمهوری خواهان با استفاده از فشار و قدرت سیاسی شده است. بار دیگر اگر نژاد پرستی را در ایالات متحده شاهد باشیم نباید تعجب کنیم. این در حالی است که اتباع آمریکایی و تابع حزب جمهوری خواه از این شرایط احساس ناخرسندی می کنند و بر اساس نظر سنجی انجام گرفته در سال 2021 توسط موسسه آمریکن اینترپرایز نشان می دهد که 56 درصد از تابعین حزب جمهوری خواه احساس می کنند که به تدریج آزادی های ملی رو به سلب شدن است و شیوه زندگی سنتی آمریکا به سرعت در حال از بین رفتن بوده و ممکن است همه تحت تأثیر شرایط مجبور به استفاده از زور شوند.
جامعه تجاری ایالات متحده هم که از لحاظ تاریخی یکی از جناح های حامی جمهوری خواهان است، اقدامی در برابر این چرخش انجام نمی دهند. این خود شرایط را بدتر و امیدواری به حاکمیت دموکراسی را کاهش می دهد. یعنی، تهدیدها علیه دموکراسی آمریکا در حال افزایش است. همانطور که رابرت کاگان در مقاله ای منتشر شده در فارین افرز استدلال کرده است که جمهوری خواهان ممکن است به دنبال تقلب یا لغو انتخابات نزدیک در سال 2024 باشند.
نتیجه اینکه، به نظر می رسد ایالات متحده به جای خودکامگی سیاسی به سمت بی ثباتی بومی رژیم پیش می رود. ایالات متحده احتمالاً بین دوره‌های دموکراسی ناکارآمد و دوره‌های حاکمیت اقتدارگرای رقابتی که طی آن مقامات فعلی از قدرت دولتی سوء استفاده می‌کنند، افراط‌ گرایی خشونت‌آمیز را تحمل یا تشویق کند. چنین سناریویی به معنای آغاز بحران های مکرر در اجرای قانون اساسی، درگیری شدید بین رقبای احزاب و طرفداران آنها در سطح جامعه، مستبدتر شدن قوه قضاییه، خودکامگی جناح های سیاسی در ایالت های مختلف و … خواهد شد که به نهایت ایالات متحده هم شبیه و یا شاید بدتر از برخی از کشورهای توتالیتر و مستبد در سطح دنیا شود.
ایالات متحده در چنین شرایطی مانند سایر کشورهایی نخواهد شد که با دولتهای خودکامه و مستبد اداره میشوند. چرا که تعدد ایالات و وجود سیاستمداران متعدد و با نفوذ شاید به سمت جنگ داخلی دوران گذشته نرود ولی امکان دارد افزایش ترورها، بمب گذاری ها و سایر حملات تروریستی را تجربه کند. قیام های مسلحانه؛ حملات اوباش؛ و درگیری های خشن خیابانی – که اغلب توسط سیاستمداران تحمل و حتی تحریک می شود.- ایالات متحده را شبیه اسپانیا در اوایل دهه 1930، ایرلند شمالی سازد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.