اپیدمی خطرناک تعطیل کردن سفارتخانه و یا کنسولگری ها

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

به دنبال تعطیلی سفارت جمهوری آذربایجان در تهران، این بار خبر تعطیلی کنسولگری تعدادی از کشورهای اروپایی در ترکیه در سر خط خبرها آمده است. به طوری که وزارت خارجه ترکیه سفرای 9 کشور اروپایی را برای این منظور به وزارت خارجه فرا خواند. انگار این واکنش به اپیدمی در ساختار دیپلماتیک بدل شده است و هر کسی از راه می رسد برای اینکه کشور میزبان را در شائبه های مختلف قرار دهد، به صورت یک جانبه دست به تعطیلی نمایندگی های سیاسی خود می زند.

این نوع اقدامات دیپلماتیک در شرایطی وجهه قانونی دارد که یکی از مفاد تعهدات کشور میزبان در رابطه با نمایندگی های سیاسی بر اساس کنوانسیون 1961 وین اجرا نشده باشد. در غیر این صورت بستن نمایندگی ها به صورت یک جانبه به هیچ عنوان منطق عرفی و قانونی ندارد و بیش از یک اقدام احساسی و سیاسی برای بدنام کردن کشور میزبان هیچ معنا و مفهوم دیگری ندارد. برای درک موضوع و چرایی چنین اقداماتی بهتر است به روند مسئله نگاهی کوتاه داشته باشیم.

به دنبال هشدار امنیتی سفارت آمریکا در 27 ژانویه (7 بهمن ماه)، کشورهای پیشرو اروپایی نیز اظهارات مشابهی را مطرح کردند و تصمیم گرفتند به طور موقت کنسولگری خود در استانبول به ویژه در اطراف میدان تقسیم و خیابان استقلال را تعطیل کنند. در بیانیه ها منعکس شده است که هشدار امنیتی مبتنی بر اطلاعات “جدی و مشخص” در مورد اقدامات تروریستی است که می تواند جان و مال نمایندگی های خارجی، کلیساها، کنیسه ها و نقاط توریستی را هدف قرار دهد. پیرو این هشدارهای کتبی، وزارت کشور ترکیه نیز در اطلاعیه ای از بررسی دقیق این هشدارها خبر داد ولی سلیمان سویلو، وزیر کشور ترکیه چنین اقدامی را آغاز “جنگ روانی” علیه ترکیه دانست.

قابل ذکر است که به دنبال سوزاندن قرآن کریم توسط فردی در کشور سوئد موج اعتراضات در بسیاری از کشورهای مسلمان و به ویژه ترکیه آغاز شد که سفارت ایالات متحده در 27 ژانویه هشدار داد که ممکن است برای سوزاندن قرآن، که از سوئد شروع شد و سپس به سایر کشورهای اروپایی سرایت کرد، انتقام‌جویی صورت گیرد و از شهروندانش خواست از مکان‌ها و عبادت‌هایی که خارجی‌ها اغلب به آنجا می‌روند دوری کنند. فرانسه و آلمان با بیانیه های خود در 27 ژانویه، انگلستان در 29 ژانویه به شهروندان خود در همین رابطه هشدار دادند. علاوه بر این کشورها، هلند و سوئد نیز که ساختمان کنسولگری آنها در اطراف خیابان استقلال است، هشدار دادند و اعلام کردند که فعالیت کنسولی خود را موقتاً متوقف کرده اند. حتی کشور فرانسه اعلام کرد که آموزش در دبیرستان پیر لوتی را که در خیابان استقلال است، به مدت دو روز به حالت تعلیق در می آورد. سوئیس نیز روز پنج شنبه اعلام کرد که سرکنسولگری خود در خیابان لونت استانبول را تا اطلاع ثانوی تعطیل می کند.

در واکنش به این قضیه، مولود چاووش اوغلو، وزیر امور خارجه ترکیه واکنش منطقی ارائه داده که میتواند برای تنش پیش آمده برای ایران و آذربایجان نیز صدق کند. وی اینگونه اظهار داشته است که: “سفارت‌های برخی کشورهای غربی از جمله واحدهای کنسولی آنها خدمات خود را متوقف کرده و یا حتی آنها را تعطیل کرده‌اند و مدعی هستند که تهدید تروریستی وجود دارد. اگر تهدید تروریستی باشد، باید متحد شویم تا ریشه این تهدیدات را قبل از تبدیل شدن به حمله از بین ببریم.”

دقیقاً همین شیوه و اظهار نظر را از وزارت خارجه ایران شاهد هستیم که برای ریشه یابی و دلیل حمله فردی به سفارت آذربایجان در تهران به صورت مشترک همکاری لازم را انجام بدهند ولی وزارت خارجه جمهوری آذربایجان نیز به مانند کشورهای اروپایی که نسبت به ترکیه برخوردی احساسی دارند، در برابر ایران دست به برخورد احساسی می زند که تبعات آن زیاد خواهد بود و در این بین تنها شهروندان کشورها اعم از گردشگر، بازرگان، محققان، دانشگاهیان هستند که تحت تأثیر چنین جو سازی سیاسی قرار خواهند گرفت.

چرا که یک سفارت هرگز به طور رسمی که توأم با بازگشت دیپلمات ها به کشور متبوع و تخلیه کامل محل نمایندگی سیاسی باشد، بسته نمی شود. مگر اینکه دو کشور روابط دیپلماتیک خود را قطع کرده باشند. در این صورت معمولاً کارکنان به مأموریت های دیگر منصوب می شوند. نمونه بسته شدن و تعطیلی سفارت را می توان در ماجرای تهدیدهای القاعده علیه ایالات متحده دید. به طوری که سفارت ایالات متحده در یمن تنها پس از دو روز تعطیلی دوباره بازگشایی شد. این اقدام پاسخ به “تهدیدهای مداوم” القاعده در شبه جزیره عربستان اتفاق افتاده بود. و یا در مثالی دیگر می توان به تعطیلی سفارت آمریکا در قبرس اشاره کرد که در سال 1967 زمانی که حمله ترکیه به جزیره قریب الوقوع به نظر می رسید، سفارت مدتی تعطیل شد و کارکنان و اسناد محرمانه و سیاسی به بیروت منتقل شد.

بنابراین باید گفت که دراماتیک ترین، بدترین، پرهزینه ترین شکل تعطیلی سفارتخانه و یا کنسولگری ها و تخلیه آن است. این بدان معنی است که دولت مقابل به میزبان این پیام را میدهد که دیپلمات های سفارت امنیت لازم را ندارند و امکان تشدید تنش اجتناب ناپذیر است.

باز نمونه ای برای این منظور را می توان به تخلیه کامل سفارت توسط ایالات متحده اشاره کرد که در سال 1975 سفارت اش را در ویتنام جنوبی، در سال 1989 سفارت اش در کابل و در سال 1991 سفارت خود را در سومالی را تخلیه کرد و تمام کارکنان و اموال موجود در آنها به ایالات متحده بازگردانده شد. یعنی ایالات متحده قصد جنگ با این کشورها را داشت البته می دانیم قصد همیشه به جنگ منتهی نمی شود.

نتیجه اینکه، تخلیه نمایندگی های سیاسی معمولا به عنوان آخرین راه حل با از بین رفتن کامل نظم مدنی و اختیارات دولتی در پایتخت میزبان انجام می شود. دولت‌هایی که سفارت‌های خود را  تعطیل می‌کنند در واقع تمایل خود را به قطع روابط نشان می دهند و یا در صدد حمایت از دولت های در تبعید و یا حمایت از اپوزیسیون دولت حاکم می باشند و یا اینکه  انتظار دارند که به حرمت اماکن دیپلماتیک نگه داشته شود و مجازات لازم و انتقام‌جویانه علیه عاملان توسط میزبان انجام پذیرد.

با این اوصاف، تصورمان بر این باشد که جمهوری آذربایجان خواستار مجازات عامل و یا عاملان حمله به سفارت اش است، اما برای این منظور تعطیل کردن سفارت نه تنها به بحران سیاسی و امنیتی منجر خواهد شد که نتیجه مطلوب به دست نخواهد آمد. اگر وزارت خارجه آذربایجان به حسن همجواری پایبند است و تمایلی به ادامه روابط دارد (دلیل آن اینکه هنوز کنسولگریش در تبریز را نبسته است)، شایسته است که هیئت بررسی کننده خود را به وزارت خارجه ایران معرفی کند که این خود گام مثبتی در حسن نیت مشترک است.در غیر این صورت اگر روال مردود دانستن همکاری ادامه یابد، به منزله این خواهد بود که جمهوری آذربایجان می خواهد به نحوی ایران را مجاب به رفتار متقابل دیپلماتیک کرده و سفارت ایران در باکو تعطیل شود.

در چنین شرایطی معلوم است که قطع روابط مشترک چه معانی و مفاهیمی دارد که هیچ مورد پسند نیست که عواقب آن را از ذهن گذراند. بهتر است جمهوری آذربایجان با استناد به مفاد کنوانسیون 1961 وین در مورد روابط دیپلماتیک  توجه کند و بر اساس مواد آن اعتراضات و مطالبات خود را به جمهوری اسلامی ایران اعلام نماید. و گرنه شرایط فعلی و افزودن بر میزان تنش ها و اتهام زنی به دولت ایران در دستگیری تعداد از شهروندان خود به اتهام های گوناگون سودی نداشته و نه تنها فضا را برای محققان، اندیشمندان، فعالان فرهنگی در زمینه تاریخ و فرهنگ آذربایجان در ایران تنگ تر خواهد کرد، بلکه می تواند بحران های جدی امنیتی- سیاسی در میان دو کشور ایجاد خواهد کرد.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.