زلزله ترکیه! درسی است که به سیاسیون داد

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

بروز حادثه دلخراش زلزله در ترکیه با مرکزیت قهرمان مرعش که ده استان ترکیه را تحت تأثیر قرار داد و بیش از 40 هزار نفر جان خود را از دست دادند، نه تنها برای مردم با وجدان و درمانده که برای بسیاری از مردم جهان درس عبرتی شد که توجه به آنها از الزامی ترین امور است. در این حادثه تلخ مشخص شد که زلزله و حوادث طبیعی دست به کشتار انسان ها نمی زند. بلکه این خود انسان است که با بی تدبیری، جهالت، غافل شدن از اصول علمی و بنیادی زمینه نابودی خود را فراهم می سازد. از همه مهم تر درک کردیم که در این حادثه که جان ده ها هزار نفر در قتلگاه حرص و طمع پیمانکاران، عوامل دخیل در تأیید ساختمان های غیر استاندارد، برخی عوامل شهرداری ها و یا مصوبات غیرعاقلانه در زمینه معافیت از مقررات مقاوم سازی، با هدف صرفاً موفقیت در قدرت سیاسی قربانی شدند.

به هر حال تکرار این مسایل هر چند هشدار مجددی برای آنهایی که هنوز در خواب غفلت طمع ورزی هستند، ولی از همه مهم تر مسایلی را به منزله درس عبرت مهمی برای مسئولین سیاسی کشورهایی نظیر خود ترکیه، ایران، پاکستان، عراق و دیگر کشورهایی است که حکم دولت نفعی برای ملت ندارد.

درس اول: این زلزله نشان داد که همه چیز را به نام ملت و آرمان نباید به چرخه کوری گرفتار کرد که سال ها از محل چنین برداشت ذهنی در دنیای سیاست زیان های جبران ناپذیر اقتصادی- امنیتی- سیاسی دید. معلوم شد که به راستی به قول سعدی شیرین سخن “بنی آدم اعضای یک دیگرند/ که در آفرینش ز یک گوهرند/ چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار” انسان و ماهیت وجودی و اهمیت آن برای هر موجود هم سانی در هر جای دنیا یکسان است. خواه از کیش و آیین دیگری باشند و خواه از نژاد متفاوت!

این زلزله نشان داد که وقتی درد عموم حس می شود، حتی دشمن هم آستین ها را بالا میزند تا به کمک انسان ها بشتابد. انسانیت و ارزش انسانی ورای احساسات و بینش های سیاسی است. بیش از 80 کشور که در بسیاری از زمینه‌ها مانند کمک‌های بشردوستانه، تلاش‌های جستجو و نجات و راه‌اندازی یک بیمارستان صحرایی کار می‌کنند، با بیش از 7000 پرسنل به کار در این زمینه کمک کردند.

اولین کشورهایی که به ترکیه سفر کردند یونان، اسراییل و ارمنستان بودند که هر از چند گاهی روابط میان ترکیه با  آنها با مشکل مواجه شده است. مرز ارمنستان با ترکیه بعد از سی سال و اندی باز شد. مقامات ارمنستان به آنکارا سفر کرده و ادبیات متقابل دگرگون شد. ثمره این کنش ها را در روزهای آتی به نفع دو ملت و حتی ترکیه و یونان خواهیم دید. نیکوس دندیاس، وزیر امور خارجه یونان، اولین سفر از اروپا به ترکیه را پس از زلزله انجام داد. پاسخ‌های بسیار مثبتی از ترکیه به این نگرش یونان دریافت شد که تیم جستجو و نجات بزرگی را فرستاد و کمپین‌های بزرگ کمک‌های بشردوستانه را بلافاصله پس از زلزله سازماندهی کرد.

از سوی دیگر اتحادیه اروپا بزرگترین عملیات کمک های بشردوستانه در تاریخ خود را برای ترکیه انجام داد. به نظر می رسد که این تحولات در زمینه بشردوستانه تأثیر مثبتی بر روابط سیاسی ترکیه به ویژه با غرب خواهد داشت، اما این تأثیر از نظر حل مشکلات ساختاری محدود باقی خواهد ماند. در کنار این موضوع مشارکت سوئد و فنلاند در ناتو یکی از این موضوعات است که به نظر می رسد قابل حل خواهد بود. یعنی اینکه زلزله تأثیر بسیار زیادی بر دیپلماسی و سیاست خارجی گذاشت. این موضوع نشان داد که باید چنین روزهایی را هم در روابط مشترک سیاسی در نظر داشت که همیشه هم “کس نخارد پشت من، جز ناخن انگشت من!” صدقیت ندارد و چنین بینشی نشان از روح نارسیستی است.

درس دوم: آب شدن یخ های سیاسی بین کشورها در چنین شرایطی قابل درک و دور از احساس غرور است. جای تعجب نخواهد بود که در سفر احتمالی بلینکن به آنکارا که در روزهای آتی صورت خواهد گرفت، در کنار زلزله به موضوعات دیگری از جمله تقویت مجدد روابط بین ترکیه و ایالات متحده و حتی حل مسایل مربوط به خرید جنگنده های اف-16 هم پرداخته شود. در همین حال، بلافاصله پس از زلزله، اتحادیه اروپا مکانیزم حفاظت مدنی و مدیریت بحران را که ترکیه از سال 2016 بخشی از آن بوده است، فعال کرد و هیئت هایی از برخی کشورهای عضو در همان روز وارد ترکیه شدند.

باز در زاویه ای دیگر، بروکسل بعد از زلزله سعی دارد در مسایل مربوط به انتخابات پارلمانی و ریاست جمهوری ترکیه در پس‌زمینه بماند تا بر موازنه‌های سیاسی ترکیه قبل از انتخابات تأثیری نگذارد. حتی این را می توان گفت که درغالب مصاحبه های انجام گرفته در مورد انتخابات ترکیه و یا سوالات مطرح شده کمال احتیاط رعایت می شود. اگرچه اظهارات اتحادیه اروپا در این مرحله به این انتظار محدود می شود که انتخابات در فضایی عادلانه و آزاد برگزار شود، سناریوهایی در مورد چگونگی تأثیر روند آتی بر گفت و گوی آنکارا و بروکسل همچنان ادامه دارد. با وجود گام های برداشته شده در زمینه بشردوستانه و پیام های گرم، انتظار می رود رکود بین آنکارا و بروکسل در زمینه مذاکرات عضویت کامل به ویژه به دلیل مشکلات ناشی از دموکراسی، حقوق بشر و حاکمیت قانون ادامه یابد.

درس سوم: زلزله 6 فوریه ترکیه نشان داد که تمایلات دولتها به انحصاری بودن امکانات خودش نمی تواند همیشه کارساز باشد. بدون ملت و اراده ملی نمی توان از پس مشکلات بر آمد. هر چند دولت ترکیه در زمینه کمک های بشردوستانه و مداخله در بلایای ایجاد شده در اولین روزها سراسیمگی داشت ولی به خوبی از پس مدیریت بحران برآمد و این مدیریت حاصل حمایت مردمی، حضور گسترده مردم در رفع مشکلات بود. یعنی دولت را ملت میسازد. از این رو نباید دولت ها خود را ولی نعمت ملت بدانند و آمرانه و دستوری با ملت و خواسته ها آنها برخورد کنند. هر نظام سیاسی با وجود حمایت مردمی می تواند روی پای خود بایستد و این الگویی شد تا همه کشورها این درس را فرا بگیرند. اگر جامعه مدنی شکل گیرد، ملت دولت را از خود بداند، در هر بحرانی در کنار دولت و حتی پیشگام تر از دولت ها پا به میدان کارزار می گذارد.

درس چهارم: زمین لرزه 6 فوریه روشن کرد که نمی توان با اتکاء به اینکه یک سازمان مردم نهاد قوی در زمینه مدیریت بلایای طبیعی در کشور وجود دارد و می توان از پس همه مشکلات بر آمد. به طوری که نهادهایی مانند AFAD و یا هلال احمر نتوانستند آنطور که شایسته و بایسته است در حل بحران کارآمد باشند. ساختار مرکزی، بوروکراسی دست و پا گیر در قالب نهادها وجود دارد و باید از NGO ها بهره برد. دولت ها باید جنبه ایجاد اعتماد قطعی به نهادهای زیر فرمان خود را نباید به جامعه تلقین کند. اجازه بدهد که سایر نهادهای مردمی هم برای جامعه قابل اعتماد باشند.

درس پنجم: نقش سلبریتی ها اعم از هنرمندان، صاحبان قلم، ورزشکاران در حادثه اخیر نشان داد که این قشر از جامعه نقش عمده و قطعی در جلب حمایت های مردمی دارند. اینها اگر به چنان نقطه ای از شهرت رسیده اند به عنوان سرمایه ای هستند که باید نظام و جامعه از آنها استفاده کند نه اینکه آنها را رقبای خود و یا عوامل نفوذی بشناسد. چرا که حضور این قشر از جامعه در یک شب در تمامی کانال های تلویزیونی پربیننده توانست بیش از 115 میلیارد لیر ترکیه (بالغ بر شش میلیارد و چهارصد میلیون دلار) را برای دولت در بازسازی، ترمیم شهرها و تأمین نیازهای بهداشتی، درمانی، تحصیلی و غیره زلزله زدگان جمع آوری کند. سلبریتی شدن این قشر تصمیم خودشان نبوده، بلکه ملت آنها را به چنان درجه ای از اهمیت رسانده که به منزله سرمایه ای گرانقدر می توان از آنها در جلب اعتماد مردم استفاده کرد.

درس ششم: زلزله اخیر ثابت کرد که علم برتر از هر تصور و ذهنیت خرافی است. تنها با دعا و توکل نمی توان حقایق انکارناپذیر تحولات خلقت را تغییر و تبدیل به احسن کرد. دولت ترکیه در طول حداقل 30 سال گذشته بارها شاهد زلزله های ویرانگر در مناطق مختلف شده است. اما حوادث اخیر نشان می دهد که نه تنها جامعه، بلکه دولت های بر سر کار آمده نیز درس عبرتی از حوادث نگرفته و به دلایل ویرانگری حوادث طبیعی توجه نکرده اند. در نظارت بر ساخت و ساز، در تهیه پلان شهری، در مدیریت بحران، در کنترل مقررات انبوه سازی و نظارت کامل نظام مهندسی ساده انگارانه عمل کرده اند که اکنون همین افراد در هر منصبی مشمول ذمه آن دسته از کودکان یتیمی شده اند که در این حادثه تنها مانده اند. گرفتار نفرین مردم محروم در مناطق مختلف شده اند که نه خانه ای برای آنها باقی مانده و نه اندوخته ای برای امید به آینده.

والحاصل کلام اینکه، حادثه تلخ زلزله درس های دیگری نیز دارد که به مثابه محدود بودن سطور و رعایت برخی مسایل از بیان آنها عاجز هستم. امید که بتوانیم روزهای بهتری را بعد از این با درایت و آگاهی و احساس مسئولیت توأمان داشته باشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.