بررسی مهم ترین چالش اجتماعی کشور به بهانه روز عفاف و حجاب از نگاه "عصرآزادی"

از مُحبت خارها گل می شود

?عصرآزادی آنلاین/ شهرام صادق زاده

بیست و یکم تیرماه سالروز قیام مردم مشهد علیه کشف حجاب به عنوان روز عفاف و حجاب نامگذاری شده است، همان روزی که دژخیمان رضاخان، با مردم معترض به کشف حجاب در مسجد گوهرشاد با خشونت مقابله کرد و موجب شد تا مجادلات اجتماعی حول محور حجاب به کف خیابانها کشیده شود.

شاید بتوان موضوع حجاب را جدی‌ترین مناقشه کشور در سال ۱۴۰۲ ارزیابی کرد زیرا با ورود به فصل گرما، در سطحی فراتر از ماه‌های گذشته بار دیگر قضیه حجاب به کانون توجهات اجتماعی و سیاسی بازگشته است به طوری که در یک سوی ماجرا، نهاد‌های رسمی از ضرورت پایبندی به حجاب و ارائه قوانینی برای این موضوع سخن به میان می‌آوردند و در سوی دیگر ماجرا، انتشار ویدئو‌هایی از برخورد‌های رسمی و غیررسمی با بی‌حجاب‌ها و اخباری از پلمپ اماکن عمومی همچون رستوران ها، کافه ها، کلوپ ها، باشگاه ها و غیره به علت عدم رعایت حجاب کانون اخبار را به سوی خود جلب کرده است که گاه در یک روز به اعداد دو رقمی هم می رسد!

این جدال اجتماعی که بدون تعریف استانداردهای لازم در مقوله حجاب در جریان است همچنان یک بحث داغ و بی‌ پایان به نظر می‌رسد و کارشناسان حوزه اجتماعی و سیاسی معتقدند فقط با اقدامات فرهنگی و مُدارا می توان به برچیده شدن و اصلاح آن پرداخت و لاغیر…

▪️چالش اول

یک فعال سیاسی معتقد است کار فرهنگی را نمی توان با بگیر و ببند حل کرد زیرا این کارها جامعه را شلوغ کرده و دشمن هم از این روند می تواند سواستفاده کند.

مسعود پزشکیان افزود: ما قبلاً این کارها را انجام داده ایم و حاصلش رفتار امروز است، اگر قرار بود با این کارها درست شود باید تاکنون بهتر می شد، همه ارگان هایی که مسئولیت حجاب و عفاف را به عهده گرفتند و باید بر روی پرورش، توجیه و تعقل و بحث کارشناسی کار می کردند سُستی کرده اند، حالا به اینجا رسیده اند که می خواهند با بگیر و ببند، جریمه و محروم کردن از تحصیل و غیره مشکل را حل کنند که قطعاً حل نخواهد شد چرا که روشی غلط است!

نماینده مردم تبریز در مجلس اظهار کرد: باور را نمی توان با دستور درست کرد، حضرت علی (ع) در نامه خود به مالک اشتر دستور می دهد نگو من امیر هستم، گفتن اینکه من امیر هستم یعنی دستور دادن؛ نه تنها حجاب بلکه در تمام قسمت ها اینکه ما بخواهیم دستور بدهیم و مردم اطاعت کنند این نوع ادبیات سه تالی فاسد دارد؛ قلب ها را تیره می کند، دین را ضعیف و بی اعتبار می کند و تغییرها و دگرگونی ها را نزدیک می کند!

پزشکیان یادآور شد: روشهای بگیر و ببند، عده ای را که نسبت به دین مشکل ندارند را هم مشکل دار می کند، ممکن است فردی که حجاب ندارد با دین هم کاری نداشته باشد ولی وقتی به اسم دین با وی برخورد می کنند این فرد با دین مشکل پیدا می کند؛ باید قبول کنند که این مشکل را باید از طریق فرهنگی حل کنند!

وی تاکید کرد: کلیت قضیه حجاب یک امر فرهنگی و‌ باوری است و با زور شدنی نیست، آدم در خانه خودش هم بچه اش را نمی تواند با زور وادار کند آن چیزی که خودش می خواهد را انجام دهد، بچه من با من دشمن نیست و قطعاً مرا دوست دارد ولی حرف آدم را خیلی وقت ها گوش نمی دهد مگر اینکه با منطق حرف بزنی که در ذهنش به یک باور تبدیل شود و آن وقت اجرا کرد لذا در مورد حجاب هم قبلاً کارهای فرهنگی نکرده ایم، پرورش نداده ایم، از بچگی رها کرده ایم حالا می خواهیم در آنجایی که کار از کار گذشته برخورد کنیم که این امر، شدنی نیست!

▪️چالش دوم

یک روانشناس اجتماعی در خصوص کمبودها و ضعف‌های فرهنگی که منجر به ایجاد آسیب‌های حوزه عفاف شده است گفت: انسان موجودی آموزش پذیر است و آنچه در جامعه ما کمتر به آنها بها داده شده و به تبع آن ما شاهد آسیب‌های فعلی هستیم، ضعف آموزش می باشد.

محسن میرطالبی ادامه داد: متأسفانه این ضعف‌ های آموزشی از دوران ابتدایی و از زمان کودکی افراد در دبستان‌ها و تا بزرگسالی در دانشگاه‌ها ادامه داشته و از سوی دیگر آموزش‌ های ما اغلب در چهارچوب مدرسه بوده و خارج از آن به صورت تخصصی روی این موضوع کار نشده است.

وی توضیح داد: به عنوان مثال دختربچه‌هایی که به مدرسه می‌روند دارای مقنعه و حجاب هستند و مشاوران تربیتی در مدرسه نیز همواره از مزایای حجاب می‌گویند در حالی که اغلب ما شاهد این صحنه بوده ایم که بلافاصله پس از خروج کودکان از مدرسه، والدین مقنعه یا پوشش آنها را در می‌آورند و این ایجاد یک تناقض درباره مفهوم حجاب در ذهن کودک می‌کند لذا این امر نیز عمدتاً در میان قشر خاصی از جامعه دیده می‌شود و این تناقض در ذهن کودکان باقی می‌ماند و تأثیر خود را از همان زمان تا بزرگسالی می‌گذارد.

این کارشناس فرهنگی، رسانه ها و صدا و سیما را یکی از عوامل مؤثر در مصادیق ضعف فرهنگی کشور برشمرد و اضافه کرد: آموزش‌های ما تحت عنوان فیلم، سریال، گزارش و غیره دارای تناقضات زیادی است و همین امر بر روی جامعه اثر منفی می‌گذارد به طوری که در اغلب سریال‌ها افراد مرفه و غنی جامعه با ظاهری آراسته ظاهر می‌شوند اما افراد ضعیف و سطح پایین جامعه اغلب چادری بوده و دارای پوشش هستند پس، در واقع به صورت غیرمستقیم این تأثیر را روی کودکان، نوجوانان و به طور کلی جامعه می‌گذاریم و نشان می‌دهیم که افراد سطح بالای جامعه اغلب ظاهری به دور از پوشش اسلامی دارند و پس از گذشت چندین دهه بی تفاوتی، اکنون با وضعیت فعلی روبرو شده ایم!

▪️چالش آخر

اغلب کارشناسان و متولیان بحث حجاب و عفاف در کشور در این نکته اتفاق نظر دارند که مهمترین عامل اثرگذار در این حوزه که می‌تواند به رفع چالش‌ها و مشکلات بیانجامد موضوع فرهنگ عمومی است که مشکل بی‌حجابی یا شُل حجابی باید با روشهای فرهنگی چاره‌جویی شود.

بی‌گمان یکی از مهمترین نهادهای فرهنگی کشور صدا و سیماست که طیف وسیعی از مخاطبان را در سراسر کشور همراه دارد و می‌تواند در حوزه فرهنگ‌سازی و گفتمان‌سازی نقش بی‌بدیلی ایفا کند و هرچند با توسعه شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های مجازی و تعاملی این جایگاه با چالش مواجه شده است ولی هنوز رسانه ملی از بُرد وسیعی در عرصه پیام‌رسانی برخوردار است.

حال این پرسش مطرح شود که آیا رسانه ملی در طی ۴ دهه گذشته توانسته به وظایف خود در عرصه عفاف و حجاب عمل کند و آیا اساساً برنامه جامعی در این حوزه دارد یا خیر؟ به طوری که اکثریت کارشناسان فرهنگی و مذهبی از نحوه عملکرد این رسانه انحصاری گلایه دارند و مسئولان آن همچنان بر طبل بی خیالی در قبال وظایف محوله خود می کوبند!

بدین ترتیب، همه این مواردی که در سال های اخیر با آن مواجه هستیم از زمانی شروع شد که رضاخان میرپنج در ۱۷ دی ۱۳۱۴ قانون کشف حجاب را تصویب کرد و بر اساس آن استفاده از چادر، روبند و روسری برای زنان منع شد و تاکنون به یک چالش سیاسی، فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است که تمام توان کشور را گرفته و پلیس که باید به فکر تامین امنیت و جان و مال شهروندان باشد درگیر حجاب شده و در شهرهای بزرگ به دنبال مُجرمان بی حجاب می گردد!

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.