اهمیت شرکت های دانش بنیان و استارت آپی بر اقتصاد کشور

عصرآزادی آنلاینقدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

همان طور که می دانیم از تقریباً نزدیک به دو دهه است که شرکت های دانش بنیان و استارت آپی با گسترش فضای مجازی و امکان تجارت دیجیتالی توانسته است در ایران هم به مانند سایر کشورهای جهان توسعه و گسترش خوبی داشته باشد. اما در این بین باید به این امر توجه شود که کشورمان ایران دارای یک سیستم اقتصادی پیچیده ای است که دولت و همچنین نهادهای نیمه دولتی بر حوزه اقتصادی متعدد تسلط دارند و این کنترل و تسلط مانع از پیشرفت و تحولات سودمند و سریع بخش خصوصی می شود و به عبارتی دولت بخش خصوصی را محدود می کند. هر چند در سال های گذشته پیوسته به امر خصوصی سازی توجه و تأکید شده است ولی در عمل چیزی که بتواند حاصل مثبت خصوصی سازی در کشور شود، شاهدش نبوده ایم و اگر هم جایی را به بخش خصوصی داده اند، فجایع اختلاس بازی و صدها حیله و نیرنگ برای چاپیدن اموال ملت بکار گرفته شده و به نهایت پرونده های آنها به مراجع قضایی کشیده شده است. یا اگر هم خصوصی سازی محقق شده به صورت عام و عادی به بخش خصوصی واگذار نشده و نهادهای خصولتی(!) پا به عرصه وجود نهاده اند.
چه بپذیریم و چه خوشمان نیاید، در ماه‌های اخیر، برخی نهادها که دست بر کاسه دولت دارند، کارآفرینان و نهادهای موجود در اکوسیستم استارت‌آپی و دانش بنیان در کشور را هدف قرار داده و موجب دلسردی آنها شده و در بخش مهاجرت، صد البته با این معضل هم روبرو شده ایم و شاهد هستیم که برخی از استارت‌آپ‌های موفق یا به مصادره تهدید شده اند و یا اینکه وضعیت توسعه آنها به دلیل وجود موانع و خان های متعدد بوروکراسی نزدیک به توقف رسیده و یا به وضعیت هشدار دهند رسیده اند و صاحبان آنها تمام دانش و معلومات خود را به آن سوی مرزها انتقال می دهند. هرچند وزیر ارتباطات در آبان ماه 1401 طی اظهارات رسمی بیان داشته بود که دولت مصمم است کسب و کارهای اینترنتی را در کشور رونق دهد. اما به راستی چرا به این امر مهم توجه نمی شود. در حالی که بخش دانش افزایی و توسعه شبکه های آی تی که نیاز جدی کشور است و در سال های اخیر رشد بسیار خوبی داشته اند، نادیده گرفته می شوند؟ چرا شرکت های دانش بنیان که چرخه اقتصاد کشور را در بخش های متعددی در شرایط تحریمی به حرکت در آورده و قادر به تحصیل میلیاردها دلار سرمایه هستند، مورد بی مهری قرار می گیرند؟ شرکت های استارت آپی که در فضای مجازی اعم از اینستاگرام، تلگرام به راحتی توانسته اند محل کسب و درآمد صدها هزار نفر شوند و کشور را از بحران بیکاری رهایی دهند- هر چند محدود- باز زمینه فعالیت آنها چندان تسهیل نمی شود و ماجرای رفع فیلتر جدی گرفته نمی شود. با مطالعه ساده و سطحی در این فضاهای مجازی که تصور می شود تهدیداتش بیش از مزایایش است، شاهد هستیم که درصد افراد حاضر در فضای مجازی اعم از تولید، توزیع کننده و خدماتی بیش از افرادی که بیهوده زمانشان را صرف می کنند، است و این خود محور جدید مدیریتی را در فضای مجازی به صورت داوطلبانه به منصه ظهور می رساند.
اگر محدودیت های محسوس در کشور علیه شرکت های دانش بنیان و یا استارت آپی نتیجه دخالت های نیروهای سیاسی است که باید به صورت کارشناسی و عمیق به این معضل رسیدگی شود که در غیر این صورت متاسفانه شائبه وجود مافیای قدرت در این زمینه را به ذهن ها خطور می دهد. اگر هم ساده انگارانه به این فکر کنیم که شرکت های استارت آپی ارزش‌ها و هنجارهای لازم را تهدید می کنند و در نوع خود پدیده‌های غربی را رواج می دهند، باید گفت که زهی خیال باطل! این نوع تصورات را در دهه های گذشته در رابطه با استفاده از ویدئو و یا آنتن های ماهواره ای تجربه کرده ایم و به نهایت به این نتیجه رسیده شده است که نمی توان جلوی پیشرفت تکنولوژیکی را گرفت. به طوری که غالب مسئولان سیاست گذاری بر فضای مجازی معتقدند که با وجود پیشرفت در زمینه اینترنت ماهواره ای دیگر امکان کنترل کامل داده های فضای مجازی مقدور نخواهد بود. لذا منطقی تر آن است که قوانین تعریف شده کیفیت مناسب برای پاسخگویی به مسایل روز را دارا باشند.
تا آنجا که مشخص است نبود فلسفه و دید مشخص نسبت به فضای مجازی و فقدان دانش لازم از فضای مجازی و علوم انسانی باعث گردید که برخی قوانین در کشور تولید شود که از نظر مکانیکی معقول به نظر می رسند ولی توانایی نظم دهی، هنجار سازی و کسب مقبولیت و مشروعیت را ندارند. همین امر به مهمترین شاخه نوین اقتصادی کشور که همانا شرکت های دانش بنیان و یا استارت آپی هستند، صدمه وارد می کند. همانگونه که مشخص است، شبکه ملی اطلاعات که دولت و تمامی نهادها بدان وابسته هستند، مکمل اینترنت است. بنابراین برای حمایت از اقتصاد داخلی و داده های مرتبط با آن باید مورد توجه قرار بگیرد و محدود کردن شبکه اینترنت تنها بخش خصوصی را دچار مشکل نمی سازد بلکه شبکه ملی اطلاعات را نیز محدود و محروم از اینترنت بین المللی می کند.
موضوع اصلی یادداشت این هفته را که مقدمه وار بیان داشتم در رابطه با شرکت های نوآوری و استارت آپی است. بدیهی است که در سال های آینده شرکت های بیشتری با نو آوری و مدرنیته نو ظهور خواهند کرد که می تواند اقتصاد کشور را به تبع توسعه اقتصادی جهانی به طور قابل توجهی تغییر دهد. فضای مجازی ساده ترین و راحت ترین و کم سرمایه ترین مکانی است که می توان کسب و کارهای اینترنتی را اعم از توزیع و تولید و خدمات از هر جایی راه‌اندازی کرد و کشورهایی که بیشترین نیازها را دارند اغلب بهترین چشم‌اندازها را ارائه می‌دهند.
استارت‌آپ‌ها در کشورهای در حال توسعه، حتی کشورهای جنگ‌زده و کشورهایی که تازه وارد کارآفرینی شده‌اند، شکوفا می‌شوند. بنابراین کارآفرینی می تواند باعث رشد یک کشور گردد. شرکت های کوچک مانند استارت آپ ها برای توسعه اقتصادی بسیار مهم هستند. این به این دلیل است که آنها شغل ایجاد می کنند که منجر به کاهش نرخ بیکاری می شود که به نوبه خود نشان دهنده یک اقتصاد توسعه یافته تر و عملکرد بهتر است.
علاوه بر این، استارت‌آپ‌ها همچنین رقابت را تحریک می‌کنند و مردم را تشویق می‌کنند تا نوآورتر و خلاق‌تر باشند، زیرا صاحبان کسب‌وکار جدید ایده‌های جدیدی برای به اشتراک گذاشتن دارند، که خلاقیت و نوآوری را تحریک می‌کند. بنابراین استارتاپ ها یکی از مهم ترین عناصر برای موفقیت و رشد اقتصاد هستند. استارت‌آپ‌ها و شرکت های دانش بنیان که ابزار اصلی آنها اینترنت است، فعالیت‌های اقتصادی را تقویت می‌کنند که به توسعه کشور کمک می‌کند. علاوه بر این، از طریق نوآوری های تکنولوژیکی نیز سود را به حداکثر می رساند. این در نهایت تولید ناخالص داخلی یک اقتصاد را بهبود می بخشد و پول را به دست مشتریان منتقل می کند. همچنین، پویایی رقابتی را برای اقتصاد به ارمغان می آورد تا مشاغل موجود را تشویق کند و فناوری های جدیدتر را اتخاذ کند.
شرکت های دانش بنیان و استارت آپ ها بدعت گذار در کسب‌وکارهای قدیمی هستند که پیوسته مایل بوده اند سرمایه را برای نوآوری افزایشی و تحقیق و توسعه برای فناوری‌های از قبل تثبیت شده خرج کنند. در حالی که استارت آپ ها و شرکت های دانش بنیان بیشتر به نوآوری های پیشرفته و فناوری های نوآورانه توجه دارند. استارت‌آپ‌ها چابک‌تر هستند و می‌توانند یک مفهوم را در یک محصول توسعه دهند و آن را در پاسخ به تقاضای مشتری با ارتباطات تصمیم‌گیری سریع‌تر به روز کنند، زیرا توسط بوروکراسی چند لایه شرکتی محدود نمی‌شوند. در نتیجه تولید محصولات و خدمات افزایش می یابد. با این کار، آن‌ها می‌توانند درآمد بیشتری از همان مقدار ورودی سرمایه به‌اندازه کسب‌وکارهای مستقر بیشتر تولید کنند. به طور خلاصه، سرمایه گذاری های جدید باعث افزایش تولید کالاها و خدمات می شود که درآمدهای کشور را نیز افزایش می دهد.
یکی از مهمترین سود شرکت های دانش بنیان و استارت آپ این است که کارآفرینی که نیاز نیروی اقتصادی قدرتمند است، به صورت خود محور و بدون کمک گرفتن از دولت ها فراهم می آورند. یعنی نهادهای خصوصی خود محور با نیروهای رشد کننده هستند. در فضای اینستاگرام شاهد هستیم که صنوف زیادی اعم از گردشگری، ایران گردی، بوم گردی، آشپزی و رستوران شناسی، هتل، تسهیلات سفر، آموزش زبان و سایر دروس، خیاطی و … به صورت خود محور رشد کرده و با اقدام همین استارت آپ ها مزایای زیاد مادی و معنوی را نصیب صاحبان صنوف مختلف می کند و چرخه اقتصاد به راحتی به حرکت در می آید. یعنی در کل می توان گفت که سطح زندگی افراد جامعه از طریق استارت آپ ها بالا می رود. ایده ها و فناوری های جدید معرفی شده توسط استارت آپ ها به ارتقای سطح زندگی در جامعه کمک می کند و در کنار آنها برای ادامه موفقیت صنوف، شرایط و زمینه پویایی رقابتی مهیا می شود. مهم تر از همه تشویق کنش گری رواج پیدا کرده و ارزش فرهنگی در شناخت و معرفی صنعت، هنر و فرهنگ پوششی و یا خوراکی می تواند به عنوان نگرش جدیدی مطابق با تمدن مبتنی بر دانش و خلاقیت معرفی ‌گردد.
نتیجه اینکه، هیچ کشوری و هیچ تمدنی در شرایط کنونی جهانی بدون مشارکت شرکت های دانش بنیان و یا استارت آپ ها نمی تواند به پتانسیل کامل خود رسیده و توسعه یابد، از این رو اهمیت دادن به این بخش از اقتصاد پویا لازمه عملکرد دولت هاست. امید آنکه دست اندرکاران فضای اینترنتی و مسئولان سیاست گذار در زمینه توسعه خصوصی سازی به این امر برسند که عدم اهمیت به این شاخه نوین و پویای منجر به عقب ماندگی ما شده و به قول مسئولی که اخیراً هشدار دادند، باید از روزی بترسیم که مردم ایران عمله کشورهای همسایه شوند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.