چالش های فرش ایران در اواخر دورۀ قاجار در مواجه با بازارهای غربی

عصرآزادی آنلاین / مولود اقبالی-  مربی هنر و صنایع دستی- مدرس دانشگاه هنر اسلامی تبریز

از نیمۀ دوم قرن نوزدهم، همزمان با شروع حکومت قاجاریان، با شدت گرفتن ارتباطات میان اروپاییان و ایرانیان، ایران تحت تأثیر تجدد غربی قرار گرفت. اما این تأثیر یکطرفه نبود و در این میان غرب نیز آرام آرام تحت تأثیر هنر و به ویژه هنر فرش بافی ایران قرار گرفت، به طوری که تا اوایل قرن بیستم طولی نکشید که زیبایی و نقش فرش های ایرانی توجه غرب را به صنعت فرش ایران جلب نمود و موجب تقاضای بیشتر این کالای هنری در جهان شد. این مسئله موجب تأسیس کارخانه ها و کارگاهها به وسیله تجار خارجی و نیز تجار تبریز و بازرگانان دیگر شد. در اواسط همین قرن که اروپاییان و امریکاییان تقاضا برای خرید فرش ایران را افزایش می دهند، فرش به عنوان اقلام اصلی صادراتی به بازارهای جدید ارسال می شود و تولید فرش افزون می گردد، به طوری که دهه 1250 ه.ق (1870م) به بعد ایران با رونق فرش بافی مواجه می شود. سیسیل ادوارز سال 1875 میلادی یعنی یک دهه قبل از قتل ناصرالدین شاه را « سال احیای نو قالی بافی» در ایران می داند.

فضل الله حشمتی در کتاب تاریخ فرش، سیر تحول و تطور فرشبافی در ایران از علل رونق فرشبافی در این دوره آورده است؛ در مورد علت رونق فرش بافی در نیمه قرن سیزدهم ه.ق عده ای به علت شیوع بیماری کرم ابریشم در آن سال ها که باعث کاهش شدید ابریشم شده است چنین استدلال می کنند که درآمد حاصل از فروش فرش جایگزین درآمدی می شود که زمانی از صادرات ابریشم به دست می آمد، ولی برخی مخالف این نظر را ابراز کرده اند، از جمله خانم آنت اتیک پژوهشگر انگلیسی که مطالعاتی راجع به فرش دورۀ قاجار انجام داده معتقد است که : عامل اصلی رونق فرش ایران توسعۀ روزافزون بازارهای بین المللی برای این محصول بوده که مستقیماً با افزایش اهمیت استراتژیک و بازاریابی خاورمیانه برای ملل صنعتی ارتباط داشته است، عواملی که در شهرت فرش های قدیم و جدید شرقی سهمی داشتند عبارت بودند از ایجاد نمایشگاههای بزرگ جهانی و به نمایش گذاشتن در موزه های مهم دنیا، جنبش حرف و فنون و هنرهای آن عصر در انگلستان و پدیده های مشابه در اروپا که باعث تغییرات در نحوه و سبک تزیین و مبلمان منزل می شود. افزایش قدرت خرید طبقۀ متوسط کشورهای غربی به این تقاضا کمک می کند. برای تأمین مالی افزایش تقاضای فرش ایران به نوبه خود احتیاج به سرمایه گذاری بیشتری بوده است، اما ناظران آن زمان گفته اند چون سرمایۀ محلی ایران چنان در وضعیت مناسبی نبوده تا توسعه بافت فرش را به ورای ضریب های سنتی پشتیبانی کند، بنابراین شکاف به وسیله سرمایه گذاری های غیر محلی و خارجی پر می شود. در میان آن ها مهم ترین گروه خود ایرانی ها بودند، به خصوص آذربایجانی ها، عمده فروشان تجار، صرافان و همین طور تجار غربی با سرمایه گذاری از طریق این منابع بود که صنعت فرش بافی توانست گسترش یابد. به علاوه شرکت چنین سرمایه گذاران (ایرانی و غربی) در تجارت بین المللی و سیستم بانکی یکپارچگی و تولید و صادرات فرش ایرانی را امکان پذیر ساخت که قبلاً بر نظام متداول سنتی مبنی بر جمع آوری و توزیع متکی بود.

در ادامه روند رونق فرش های ایرانی، کم‌کم پای چند شرکت چندملیتی به ایران باز شد و در صنعت فرش سرمایه‌گذاری کردند و افزون بر سرمایه‌گذاری تولید، مدیریت و بازرگانی فرش ایرانی را نیز در مشت خود گرفتند، قاعدتاً تولیدکنندگان و بازرگانان داخلی که پیش‌تر برای خود شکوه و جلالی داشتند نیروی رقابت با انحصار، سرمایه‌ و حجم تولید شرکتی چندملیتی را نداشتند؛ ازاین‌رو یا ورشکسته شدند یا کار فرش را کنار گذاشتند یا ناگزیر به‌عنوان کارمندی حقوق‌بگیر به استخدام یکی از این شرکت‌ها درآمدند.

زیگلر به رغم نام سوئیسی که دارد یک شرکت انگلیسی است و تا آنجا که من می دانم حتی یک انگلیسی هم در تشکیلات و در شعب خود در سراسر ایران نداشت. دلیل آن هم این است که او تعدادی سوئیسی قابل و لایق به کار گرفته بود که به صورتی معقول و عالی مشغول به کار بودند و از کارمندان هر شرکت دیگری در ایران بهتر کار می کردند. این شرکت سی سال در ایران فعال ماند. ابتدا کار خود را از تبریز آغاز کرده و سپس دامنۀ کار را به تهران، رشت، مشهد، اصفهان، یزد، شیراز، بوشهر، بندرعباس، بغداد کشاند. شکل کار او در این شهرها هم به این صورت بود که نمایندگان و فرستادگانی در شهر مستقر می کرد تا برای او کار کنند. این شرکت مقادیر زیادی اجناس تولید شده در منچستر را وارد ایران می کرد و از ایران عمدتاً فرش، پارچه، تریاک و خشکبار صادر می کرد. فرش ها را سفارش می داد و فرشی را صادر می کرد که برای فروش در بازار اروپا مناسب باشد. فرشی که این شرکت صادر می کرد بیشتر بافت سلطان آباد (اراک) بود.

آرنولد هنری در کتاب ایران در آستانه مشروطیت « در سرزمین آرزوها» در خصوص شرکت های بین المللی که در زمینه فرش فعالیت دارند، چنین اشاره می کند: از میان شرکت های بین المللی که در زمینه فرش فعالیت دارند، زیگلر و شرکا و هوتس و پسران روابط بازرگانی گسترده ای با ایرانیان دارند. زیگلر اجناس انگلیسی وارد ایران می کند و فرش ایران را به انگلستان صادر می نماید. در حالی که هوتس اجناس روسی وارد ایران می کند که ارزان تر و ساده تر به فروش می رود. هر دو شرکت یادشده محترم و سرشناس اند و از اعتماد عمومی برخوردارند. فضل ا… حشمتی در کتاب تاریخ فرش بیشتر این شرکت ها را چنین اعلام می نماید؛

  1. شرکت انگلیسی- سوئیسی زیگلر که در سال 1878 م در تبریز و سپس در اراک (سلطان آباد) تأسیس شد.
  2. شرکت ایتالیایی- انگلیسی برادران کاستلی
  3. شرکت تجارت قالی مشرق زمین نیویورک که با سرمایه گذاری بین المللی انگلیس- ایتالیا- روسیه و آلمان تأسیس شد.
  4. شرکت انگلیسی- یونانی شرکت فرش لندن که با علامت اختصاری «O.C.M» در کرمان آغاز به کار کرد.
  5. نمایندگان کمپانی های دیگری چون تاوشانچیان، عطیه و چند شرکت دیگر که به داد و ستد فرش می پرداختند.

سردسته همه این شرکت ها، شرکت زیگلر بود که مرکزش در منچستر قرار داشت و علاوه بر تولید فرش به کار خرید و فروش فرش های کنهه و نو می پرداخت.

باید اذعان نمود که از سال های 1870 ایران آرام آرام وارد شبکۀ بازارهای بین المللی می شد. طبق نظریه نظام جهانی، که والرشتاین مهم ترین نظریه پرداز این مکتب می باشد، این نظام متشکل از کشورهای مرکز و پیرامونی است. مهمترین ویژگی این نظام، رابطه نابرابر اقتصادی بین این کشور ها می باشد و معمولاً کشورهای مرکز، کشورهای پیرامونی را استثمار می کنند. حال ایران این دوره، خواه ناخواه وارد نظام جهانی اقتصادی می شود. کشورهای بین المللی فرش ایران را سودآور می دانند. زیرا فرش ایران از آوازه ای خاص در جهان برخوردار است، از طرفی نیروی کار ارزان در کشور وجود دارد، بنابراین از نظر این شرکت ها، ایران می توانست نقش پیرامونی برای کشورهای مرکز را بازی نماید. به طور مثال، در مورد مهمترین ویژگی کشورهای پیرامونی، یعنی دست مزد کم کارگران، چارلز عیسوی در کتاب «تاریخ اقتصادی ایران» می‌نویسد که در دورۀ قاجار دستمزد کودکی قالی‌باف در تبریز دوازده قران در ماه بوده و دوازده قران هم پول ناهار از او کسر می‌شده است؛ به‌عبارت‌دیگر کل دستمزد بافنده با هزینه ناهار او برابر‌ی می‌کرده است. این شواهد نشان می دهد به دلیل شرایط مساعد پیرامونی ایران، شرکت ها در حوزۀ فرش ایران سرمایه گذاری عظیی نمودند، اما این سود این سرمایه گذاری ها، یکطرفه بوده و بیشتر به جیب سرمایه گذاران غربی سرازیر گشت. بررسی ها نشان می دهد که ورود شرکت های چند ملیتی، تبعات سخت و جبران ناپذیری را در حوزۀ فرش ایران وارد نموده است که ادامه به آن ها اشاره می گردد.

شرایط دورۀ قاجار در ایران نشان می دهد که با ورود شرکت های چند ملیتی به کشور، بسیاری از تولیدکنندگان و بازرگانان داخلی که نیروی رقابت با انحصار، سرمایه‌ و حجم تولید شرکتی چندملیتی را نداشتند به‌ناچار کار فرش را رها کردند. در این دوره به دلیل تقاضاهای بسیار برای فرش ایرانی در کشورهای اروپایی، جهت تسریع تولید فرش، در فرآیند رنگ نمودن نخ، شرکت های بین المللی به رنگ های شیمیایی روی آوردند. به عبارتی شتابزدگی در تولید فرش که رقابت با فرش های ارزان اروپایی را تسهیل کرده باشد اصالت طرح و جنس فرش ایران را دچار خطر ساخته و به تولید فرش های یکنواخت منجر شده است. در این دوره برخی از این رنگها به نام انیلین که در عرف قالی بافان به آن جوهری گویند در این صنعت مورد استفاده شرکت های چندملیتی قرار گرفت. رنگ جوهری، نامرغوب است و در برابر سایش پا و نور و شستشو با مواد قلیایی جلا و پایداری خود را از دست می دهد و از این نظر برای شهرت رنگ های قالی ایرانی خطر جدی به شمار می رود. کاربرد رنگهای جوهری از زمان قاجاریه شروع شد و با آنکه در زمان ناصرالدین شاه و مظفرالدین شاه برای جلوگیری از به کار بردن این رنگ اقداماتی انجام شد، ولی کاربرد این رنگ در بافته های ایران از بین نرفت و حتی به دوره های بعد سرایت کرد. پیرو استفاده مکرر این شرکت ها از رنگ های جوهری، اعتبار فرش های ایرانی در بازارهای جهانی مورد تهدید قرار گرفت به طوری که شخص ناصرالدین شاه، فرمانی مخصوص در خصوص عدم استفاده از رنگ های جوهری را صادر نمود! برابر فرمان ناصرالدین شاه قاجار اکیدا مقرر شد که رنگ های انیلینی را از بین ببرند و قالی های رنگ شده با انیلین را توقیف کنند که بخش اول دستور مدتی اجرا شد اما بخش دوم معوق ماند. دو دهه بعد بنا به تصمیم و فرمان دربار مظفرالدین شاه قاجار مقرر شد به جای توقیف قالی های رنگ شده با انیلین از هر تختۀ آن به هنگام صدور سه درصد مالیات گرفته شود و پول مالیات صرف مطالعات و تحقیقات در رنگرزی سنتی ایرانی شود. هر چند بعدها میزان مالیات تا 20% افزایش یافت، ولی برای مطالعات و تحقیقات در رنگرزی سنتی ایرانی اقدام عملی صورت نگرفت.

شیوع استفاده از رنگ های جوهری به جای رنگ های طبیعی، در بین بازارهای بین المللی و خریداران غربی آشکار گشته بود. به طوری که لردکرزن انگلیسی در کتاب ایران و قضیه ایران آورده است؛ چه اندازه زننده و ناگوار است که موقع خریدن فرش جدید ایرانی شرط اصلی احتیاط آن خواهد بود که خریدار با دستمال تر، رنگ فرش را امتحان کند و انسان هیچگاه از ثبات رنگ آن اطمینان ندارد، مگر آنکه حتماً فرش کهنه خریداری کرده باشد.  متعاقب شیوع رنگ های جوهری و خدشه دار شدن اعتبار فرش ایران در بازارهای جهانی، استقبال از فرش های کهنه ایران بالا گرفت، در این شیوه فرش بافته شده را با استفاده از دوا شور کردن،  ظاهر فرش بسان فرش های کهنه می ماند و با استفاده از این شیوه، خریداران را فریب می دادند و به هزینه گزافی می فروختند.

البته در کنار شرکت های بین المللی می توان از تجار تبریزی نیز که در کار کهنه نما کردن فرش تبحر داشتند، اشاره نمود. بازرگانان تبریزی برای کهنه نما کردن فرش های نو ابتدا از چوبک و خاکستر و بعد از مواد کلردار مانند هیپوکلریت سدیم استفاده کردند. رنگ باختگی و دواشور کردن قالی بعدها کاری معمول شد. این کار اگر به صورت درست انجام نگیرد و محلول غلیظ تر از حد متعارف باشد به تارهای پشم آسیب فراوان می رساند.

از دیگر تبعات حضور شرکت های بین المللی و یا حضور ایران در بازار اقتصاد جهانی، که نقشی پیرامونی را ایفا می نمود، می توان به استثمار نیروی کار ارزان در ایران اشاره کرد. برخی از گزارش ها از وضعیت اسفناک کودکان قالی باف در ایران پرده برمی دارند.

فضل ا… حشمتی در کتاب تاریخ فرش اشاره ای به این مورد کرده و می نویسد. شاگردان قالی بافی کودکان 6 تا 15 ساله ای بودند که بر حسب میزان آشنایی با قالی بافی به مبتدی و ماهر تقسیم می شدند. به کودکان کم سن بافنده اجیر می گفتند که در ازای مبلغی به عنوان مزد سالانه از پدر و مادرش خریداری می شد و به کار قالی بافی می پرداخت. مأمور خرید بافندگان اجیر به طور معمول دلال ها بودند. دلال ها کودکان شش ساله را (مثلاً در کانونی مثل کرمان) از بم و نرماشیر ارزان می خریدند و در گوک گران می فروختند. گفته اند که حتی آن دسته از بافندگان اجیر را که گریزپا بودند برای آنکه فرار نکنند شبها در گونی نگهداری می کردند. گزارش چارلز عیسوی، نیز به همین وضعیت بافندگان فرش و به ویژه کودکان اشاره کرده و می نویسد: پول نهار کودکان قالی باف در ازای کار آنها برابری می نمود و یک روز کار قالی بافی مساوی بود با یک نهار معمولی.

بررسی تئوری نظام جهانی مکتب والرشتاین نشان می دهد، که بیشتر کشورهای آسیایی در قرن 19 جزء کشورهای پیرامونی بودند، و در این خصوص ایران نیز مستثنی از این قضیه نبود. در این دوره که به دلیل زیبایی و اصالت قالی ایران، همچنین استفاده از طرح ها و رنگ های اصیل (رنگرزی گیاهی)، تقاضا از طرف اروپاییان و امریکاییان برای فرش اصیل ایرانی، روز به روز فزونی گرفت. دلیل خوبی برای شرکت های چندملیتی بود تا وارد کشور ایران شده و در زمینه تولید فرش و صادرات آن سرمایه گذاری عظیمی نمایند. علی رغم صادرات گسترده فرش و سیل بافندگان ایرانی، در یک رابطه نابرابر، سود تولید فرش، بیشتر به جیب شرکت های چندملیتی سرازیر می گشت، و نه تنها بافندگان ایرانی، روزبه روز متضرر می شدند، بلکه به اعتبار فرش ایرانی نیز در بازارهای جهانی، خدشه های جبران ناپذیری را وارد نمودند. این رویه ادامه داشت، تا اینکه فرمان تأسیس شرکت ملی سهامی فرش ایران جهت سیاستگذاری در زمینۀ تولید و صادر ات فرش دست باف ایرانی با پیشنهاد و ابتکار داهیانۀ سید حسن تقی زاده صادر گشت.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.