چالش های اجتماعی نابینایان کشور به بهانه روز جهانی عصای سفید از زاویه "عصرآزادی"

گره کور مناسب سازی معابر

عصرآزادی/ شهرام صادق زاده
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد موسوم به یونسکو و شورای جهانی نابینایان در جلسه ای مشترک در سال ۱۹۵۰ میلادی قانون عصای سفید را بررسی و تصویب کردند تا روز ١۵ اکتبر برابر با ٢٣ مهر ماه به عنوان روز جهانی عصای سفید و در ﺟﻬﺖ تکریم نابینایان گرامی داشته شود اما مشکلات این قشر مهربان و باهوش برای تامین حداقل ترین موارد زندگی روزمره کماکان پابرجاست.
در گفتگو با قشر نابینای کشور به این نتیجه می رسیم که خواسته اصلی نابینایان در ایران متفاوت تر از نابینایان دیگر کشورها نیست اما مسئله اصلی این است که در کشورهای پیشرفته اروپایی و حتی همسایه غربی ما، هم اکنون نابینایان به دنبال فناوری های نوین برای تسهیل زندگی خود هستند اما نابینایان بدشانس ایرانی هنوز هم که هنوز است دغدغه مناسب سازی شهری را دارند تا مبادا هنگام عبور از پیاده رو ناگهان با داربست، موتورسیکلت، بساط دستفروشان، تیر برق و حتی خودروی پارک شده برخورد نکنند!
به گفته کارشناسان جامعه شناسی، گره کور مناسب سازی معابر شهری در ایران به این آسانی ها باز نمی شود؛ از معابر گرفته تا ساختمان های اداری و سیستم حمل و نقل و غیره هنوز برای استفاده جامعه افراد دارای معلولیت اعم از نابینایان، ناشنوایان و غیره آماده نبوده و در حقیقت، خود شهرها معلول هستند…
مانع اول
نخستین تلاش‌ ها در زمینه آموزش نابینایان در ایران به سال ۱۲۹۹ شمسی مربوط می‌ شود و نام پرافتخار تبریز در آن نقش می بندد به طوری که در این سال، کار تعلیم و تربیت دانش آموزان نابینا با جذب ۵ دانش آموز نابینا در مدرسه‌ ای در تبریز آغاز شده و توسط شخصی به نام پاستور ارنست کریستوفل توسعه می یابد و تا ۲۰ سال بعد، آموزشگاه نابینایان تبریز که تنها مرکز آموزش نابینایان در ایران آن زمان محسوب می‌ شد مشغول ارائه خدمات آموزش و تربیت حرفه‌ ای به نابینایان بود و تعداد دانش آموزان نابینای تحت پوشش آن مرکز به ۴۵ نفر می‌ رسید.
بر اساس آمارها بیش از یک میلیون و ۳۰۰ هزار نابینا و کم بینا در سطح کشور وجود دارد که البته نمی توان بر رقم آن اتکا نمود زیرا یکی از دلایل نبود آمار واقعی به این خاطر است که هنوز هم با وجود فعالیت‌ ها و اقداماتی که دولت و موسسات برای تغییر دیدگاه به این افراد در جامعه انجام داده‌اند اما، نابینایان همچنان به وسیله خانواده‌ هایشان پنهان می‌شوند و حتی در سرشماری‌ ها نیز جا می‌ مانند.
نکته قابل تامل این است که اتناقض آماری از تعداد دقیق نابینایان در استانهای مختلف ایران نقص بزرگی است که حکایت از آن دارد که جامعه، چشمانش را بر روی نابینایان می‌بندد و هرچند سازمان بهزیستی تعدادی از آنها را با وجود مشکلات جاری تحت پوشش قرار داده است ولی اصل موضوع این است که خانواده‌ ها باید نسبت به معلولیت فرزندانشان آگاه‌ تر شده و دیدگاه خود را تغییر دهند که در آن صورت، خدمت بزرگی به جامعه انجام می دهند.
یکی از  گلایه های بجایی که نابینایان مناطق مختلف کشور ما دارند قضیه نادیده گرفتن یا نادیده گرفته شدن حرمت انسانی آنهاست! شاید در  برخورد با  این افراد از  زبان برخی‌ ها شنیده باشیم که از  واژه‌ هایی مانند عاجز، کور یا حتی علیل برای آنها استفاده می‌ کنند در حالی  که یک فرد نابینا، فقط نابیناست و  نیاز  به  درک ما دارد نهاینکه با  دلسوزی یا ترحم و حتی عبارات منفعلانه بر فشار روانی او بیفزاییم لذا  تا زمانی که  نتوانیم از  مرز جسم عبور کنیم نمی‌توانیم ارتباط درستی با  این عزیزان  یا  حتی دیگر معلولان جامعه برقرار نماییم.
مانع دوم

یک فعال اشتغال و کارآفرینی حوزه معلولان معتقد است افراد نابینا قدرت بسیار بالایی در خصوص ارتباط گیری اجتماعی دارند و معمولاً در حوزه اشتغال مرتبط با این توانمندی آنها، فرصت شغلی در اختیار آنها قرار می گیرد لذا آموزش های حوزه اشتغال نابینایان را باید به سمت مشاغلی برد که رویکرد ارتباط گیری اجتماعی در آنجا قوی تر باشد.
“محمدحسن صافی” افزود: مشاغلی مانند مشاوره، کارهای حقوقی، روابط عمومی، پاسخگویی به تماس هایی که ارتباط گیری اجتماعی می خواهد به ارتباط گیری اجتماعی نیاز دارند و افراد نابینا بر اساس داده های بهزیستی بسیار خوب از انجام این کارها بر می آیند به طوری که نابینایان در انجام این کارها حتی از افرادی که محدودیت ندارند، توانمندتر هستند.
وی، از ضرورت سوق آموزش های حوزه اشتغال نابینایان به سمت مشاغلی که رویکرد ارتباط گیری اجتماعی در آنجا قوی تر باشد ابراز خشنودی کرد و یادآور شد: در صورت حمایت دولت و همکاری کارآفرین ها و کارفرماها می توان به آینده اشتغال قشر نابینای کشور امیدوار بود.
صافی یکی از مشکلات اشتغال نابینایان را مناسب سازی فیزیکی عنوان کرد و ادامه داد: در حوزه نابینایی باید مناسب سازی های فرهنگی و فیزیکی در جامعه اتفاق بیفتد که این مناسب سازی ها می تواند در حوزه نرم افزاری یا کتاب های ویژه نابینایان باشد.
وی اضافه کرد: امروزه ابزارهای مختلفی به واسطه رشد فناوری برای ارتقای توانمندی نابینایان ایجاد شده است که از جمله آنها می توان به اپلیکیشن های متنوعی که برای نابینایان طراحی شده است، اشاره کرد.
این فعال حوزه کارآفرینی قشر معلولان تاکید کرد: برای حضور موثر نابینایان در محل کار مناسب سازی فیزیکی باید صورت بگیرد، لذا سیستم حمل و نقل باید مناسب سازی شود و همچنین مناسب سازی گفتاری و هشدارهای احتمالی از طرق مختلفی باید همزمان اتفاق بیفتد.
صافی با اشاره به اینکه نابینایان کارهای خود را بیشتر از طریق حس شنوایی و حس لامسه انجام می دهند تاکید کرد: اکنون به لطف توسعه، موانع فرهنگی و فناورانه ای کمتر شده است و موانع فیزیکی و سخت افزاری بیشتر مانع حضور فیزیکی نابینایان در جامعه است.
مانع آخر
طبق آمارهایی که نمی توان چندان به آنها اتکا کرد، با وجود سهم ۱۵ درصدی معلولان از جمعیت شهری کشور اما، معمولاً کمتر می توان حضور این افراد را در سطح شهرهای کشور مشاهده کرد در حالی که می توان گفت معادله مجهولی در این میان وجود دارد به طوری که حضور کمرنگ تر قشری که می تواند به عنوان سرمایه انسانی جامعه محسوب گردد دلایل مختلفی از جمله عدم مناسب سازی معابر، کم سلیقگی در معماری و مبلمان شهری، نگاه نامناسب جامعه و کم توجهی به نیازهای نابینایان دارد.
با این تفاسیر، نبود امکان استفاده از وسایل نقلیه عمومی و نیز عبور و مرور از خیابان یکی از مهم ترین معضلات نابینایان است و با وجود قانونی شدن حق ‌تقدم عصای سفید، اما همچنان کمترین توجه به این موضوع صورت می گیرد که ضرورت فرهنگ سازی های مدون و برنامه ریزی شده را نشان می دهد که فعلاً خبری از آنها نیست.
آیا به راستی امروزه در مدارس کشور قانون عصای سفید را آموزش می‌ دهند؟ آیا آینده سازان می‌ دانند رودکی شاعر بزرگ ما که هزار سال پیش می‌ زیسته نیز نابینا بوده اما این نقص هیچگونه تاثیری بر زندگی او نداشته است؟
در حقیقت با یک نگاه گذرا بر جامعه در می یابیم که فرهنگ پایینی در برخورد با نابینایان وجود دارد لذا باید برای نوجوانان و جوانان در نحوه مواجهه با دارنده عصای سفید آموزش داده شود تا چند سال دیگر مردم هنگام رانندگی تا عصای سفید دیدند از سرعت خود بکاهند و راه را برای عبور نابینایان باز کنند.
در واقع، عصای سفید می‌ تواند ضامن جان و سلامت یک نابینا باشد لذا اگر عصای سفید را نبینیم این ما هستیم که نابیناییم و اگر نابیناییِ شخص نابینا دست خود او نبوده این نابینایی در عین بینایی از آن دست ندیدن هاست که سزاوار سرزنش است.
به این ترتیب، نابینایان کشورمان نیازی به ترحم ما ندارند و اصلاً هم تمایل ندارند آنها را روشندل خطاب کنیم؛ فقط یک خواسته دارند؛ حقوق اجتماعی نابینایان را به رسمیت بشناسیم و رعایت کنیم که کمترین آنها توجه به نماد عصای سفید است!
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.