حاج محسن رحمانی صادرکننده خشکبار به ۹۳ کشور و سلطان کشمش ایران در گذشت

● مجسمه سلطان کشمش ایران را در ورودی های بناب و مراغه نصب کنید
●‌ محصولات خشکبار رحمانی برندی محبوب در بازارهای آسیا، اروپا و آمریکا
 عصرآزادی آنلاین/ محمد فرج پور باسمنجی
امروز پیکر شادروان حاج محس رحمانی《۱۳۱۵ /۱۴۰۲ ه.ش》سلطان خشکبار و کشمش ایران در گلزار گلشن زهرای شهر تاریخی مراغه در خاک آرام می گیرد.

کارآفرینان، تجار، باغداران و کشاورزان به احترام مردی خودساخته در مراغه به ادای احترام می ایستند و با قرائت فاتحه ای و نثار به روح آن عزیز سفرکرده از دنیای فانی به دنیای باقی یاد و نام این مرد خود ساخته و تلاشگر را ارج می نهند و مغفرت الهی طلب می کنند.

او را در دهه ۸۰ وقتی روابط عمومی استانداری آذربایجان شرقی بودم در معیت جناب دکتر محمدعلی سبحان اللهی در جمع بازرگانان مراغه دیدم که بعنوان پیشکسوت و صادرکننده نمونه جزو سخنرانان بود. مردی از تبار زحمتکشان که کارش را مثل اجدادش از کشت وزرع و باغداری در مراغه آغاز کرد و با پشتکار و تلاش های شبانه روزی نام و آوازه اش از مرزها گذشت و به برند محبوب خشکبار ایران در آسیا، اروپا و آمریکا تبدیل شد.

کارخانه های فرآوری خود را در مراغه بناب، زنجان و تهران یکی پس از دیگری راه انداخت و مرکز تجارت خود را در تهران مستقر کرد. به بازاریابی، بسته بندی، استاندارد، کیفیت و روابط عمومی و ارتباطات اثربخش در سطوح محلی، ملی و بین‌المللی بها داد. از متخصصان و ایده های نوآوری و صادرات بهره گرفت و در صدر نشست و آوازه اش ماندگار شد.

کارآفرین خشکبار ایران معتقد بود باغات جدید درختان بادام و گردو را با اصول باغبانی و باغداری در ایران باید وسعت داد. راندمان تولید را بالا برد. محصولات باغی و زراعی کیفی و مرغوب را تولید کرد. باغات تاکستان و تولید انواع گونه های انگور را با اصول علوم زراعت بسط داد. ثروت فقط در صنعت نیست تولید محصولات زراعی و باغی و بهره گیری از شیوه های نوین در کاشت و داشت و برداشت را بکار گرفت.

اینها بخشی از دیدگاه و تجربیات زنده یاد شادروان حاج محسن رحمانی مراغه ای بود که در دوره پهلوی اول در مراغه به کشت و زرع و باغداری مشغول بود و در اوایل دهه ۳۰ کارگاه کوچک فرآوری محصولات خشکبار را در مراغه راه انداخت و پله پله ترقی کرد. محصولات خشکبار خود را به بازارهای تبریز و تهران و تمام نقاط کشور کشاند بعد به فکر صادرات افتاد و صدور خشکبار را به کشورهای همسایه از جمله شوروی سابق دنبال کرد و با اهمیت به کیفیت و تنوع و بسته بندی نام خشکبار رحمانی بر سر زبان ها افتاد و انواع محصولات متنوع خشکبار از جمله انواع کشمش به ۹۳ کشور جهان را صادر کرد و سلطان زحمتکش کشمش ایران لقب گرفت و بارها بعنوان صادرکننده نمونه کشمش و خشکبار مورد تجلیل ملی قرار گرفت.

فرزندان و نوه هایش نیز راه پدر را پیش گرفتند و راه اندازی ۵ برند تولیدی و صادراتی با نام های رحمانی، مانی، کاریز، رستنی و گلوردی، حاصل تجربه نسل اول و دوم و سوم خاندان رحمانی است. در امور خیریه در مراغه، بناب، تبریز و تهران در آزادی زندانیان و تامین آذوقه نیازمندان و احداث کتابخانه و خرید و اهدا کتاب و تامین چاشنی مدارس مشارکت جدی داشت با الهام از کتاب انسان ساز قرآن کریم به انفاق و هبه و بخشش همت می کرد و نام بلندش در دستگیری از نیازمندان و امور نیک و نیکوکاری و از همه مهمتر در صنعت خشکبار به نیکی می ماند و باید مجسمه چنین مردان سخت کوش و شایسته تجلیل ملی را در ورودیهای آذربایجان و بناب و مراغه نصب کرد تا نسل جوان الگو گیرند و مباهات کنند و نام و یاد مردان کارساز و کاربلد و کار آفرین را زنده نگه دارند و به بزرگی یاد کنند.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.