رویکرد منطقی و علمی به پارلمان و نمایندگی مردم

عصرآزادی آنلاین/ دکتر قدیر گلکاریان، مدرس روابط بین الملل Near East University

  مرحله ای دیگر از انتخابات پارلمانی را اواخرهفته به پایان بردیم و از میان دسته ای از نامزدهای انتخاباتی برای کسب کرسی نمایندگی در مجلس شورای اسلامی، با گذر از فیلترهای متعدد سرانجام عده ای به عنوان نماینده مردم توانستند راه به بهارستان پیدا کنند و برای مدتی معین نماینده مردم شده و انجام وظیفه نمایند. لیکن این سئوال را باید هم از رأی دهندگان و هم نمایندگان انتخاب شده پرسید که آیا به راستی همگان واقف به مسئولیتی هستیم که سرنوشت سیاسی- اجتماعی بزرگی را بر دوش فردی می گذاریم تا انجام وظیفه نماید و یا آن فرد به عنوان نماینده واقعاً خود را شایسته نمایندگی می داند یا خیر؟ اگر نماینده شده است، آیا دقیقاً می داند که رسالت وی چیست و در قبال شرایط فعلی کشور و ملت چه بار سنگینی را بر دوش می کشد؟ یا اینکه فقط تابع یک سری داده ها،  جناح گیری های سیاسی، بسترسازی های مناسب اقتصادی برای خود و سایرین است و تصور می کند با یک جلد قانون اساسی می تواند از کرسی مجلس از حقوق ملت دفاع کند؟

هم در زبان روزمره و هم در زبان آکادمیک، معنای پارلمان یا مجلس قانون گذاری دارای مفاهیم سیاسی است و در سه نوع ایده آل مورد بحث است که با جمع بندی تیپ واحدی را توضیح خواهم داد. اگرچه در تمامی کشورها مجامع نمایندگی، قانون گذاری و مشورتی در عمل از جنبه های مختلف ترکیبی هستند که یا با حضور نمایندگان احزاب و یا جناح ها در کنار نمایندگان مستقل فعالیت خود را ادامه می دهند و یا اینکه در برخی موارد با کار مهندسی و گماشتگان فرمایشی و یا فرمالیته در مجالس بعد از کودتا به کار قانون گذاری مشغولند. ولی اهمیت نمایندگان و نقش آنان در مجلس بر حسب دانش آنان در رابطه با کمیسیون هایی است که حضور خواهند داشت و تصمیم شایسته ای است که در آن کمیسیون ها بعد از حصول نتایج مشورت  ها سرنوشت کشور را تحت تأثیر قرار خواهند داد. خوشبختانه یا بدبختانه کشور ما شامل اتحادیه بین پارلمانی مثل برخی کشورها نیست. نظارت و کتترل بر تصمیمات و مصوبات مجلس از شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت نظام می گذرد که در نوع خود در ساختار سیاسی بین المللی منحصر به فرد است.

معهذا، به عنوان یک فرد تحلیل گر و آشنا به مسایل سیاسی براساس مطالب تحقیقاتی و علمی دانشگاهی می خواهم این موضوع را مطرح سازم که پارلمان چیست و نماینده مطلوب چه کسی است؟

ماکس وبر به عنوان جامعه شناس، تاریخ دان، حقوق دان و استاد اقتصاد سیاسی بوده که یکی از اثرگذارترین نظریه پردازان توسعه مدرن جهان غرب شناخته می شود که ایده های او به طور عمیق بر نظریه اجتماعی و پژوهش های مربوطه تأثیر گذاشته است. یکی از میراث های فلسفی ماکس وبر آلمانی، تفکیک حوزه های ارزش، خرد و واقعیت است و او معتقد بود که علم نمی تواند به ارزش ها اعتبار ببخشد و قلمرو دانش و خرد و واقعیت از همدیگر جدا هستند. بر اساس همین نظریه وی است که تحقیقات عمیقی در رابطه با شرایط اجتماعی، اخلاق سیاسی انجام گرفته و به نحوی با آنچه به عنوان سر تیتر این یادداشت در نظر گرفته ام دخیل است.

او در سال 1904 مقاله ای درمورد “عینیت” نوشت که بر ساختار مفهوم نوع ایده آل اشاره داشت. به عقیده وی، نوع ایده آل مفهومی است که اقتضای افعال انسان را بر حسب شانس ها و امکانات عینی و برج های تاریخی خاص آنها تشخیص می دهد. ایده آل نوع، به جنبه ای از کلیت اشاره دارد که اهمیتی به کلیت نمی دهد. هر نوع ایده آلی باید به عنوان یک امکان در میان دیگران درک شود. نوع ایده آل “خالص” به مفهومی اطلاق می شود که در آن جنبه های انتخاب شده به نقطه افراطی خود هدایت شده اند. تیپ های ایده آل که از طریق تأکید یک طرفه بر ویژگی های خاص شکل می گیرند، به ما کمک می کنند تا جنبه های کمتر یک طرفه یا مختلط موضوع مورد مطالعه را درک کنیم.

با تکیه بر این تعریف می توان دریافت که مجلس باید محل بروز اختلافات باشد. زیرا هر نماینده ای در نوع خود بدون در نظر گرفتن کلیت پارلمان باید عملکرد علمی و ذاتی را بر حسب وظیفه نشان دهد. یعنی به عبارتی، مجلس یکدست را نمی توان در جهت نفع و سودمندی جامعه دانست.

همان طور که اختلافات دیدگاهی در دانشگاه یک جنبه ذاتی از عملکرد علمی شناخته می شود؛ جناح گیری و تعدد سلایق در مجلس نیز جنبه ذاتی از عملکرد سیاسی شناخته می شود. اگر نباشند، رکود به وجود می آید. به رسمیت شناختن منازعات به عنوان نظمی ارزشمند در سیاست پارلمانی نمونه است. جنجال های پارلمانی و علمی جنبه های جدیدی را به دستور کار بحث ها اضافه می کند. بنابراین امیدواریم این بار شاهد تصاویری در فضای مجازی نباشیم که نمایندگان در حال خوابیدن و یا بر افتاده از بی خوابی شبانه باشند. شاهد نباشیم که نمایندگان بر سر منافع جناحی کرسی هیئت رئیسه را احاطه کرده و یا دست به اجرای نمایش هایی بزنند که در شأن سیاسیون و فرهنگ سیاسی این آب و خاک نیست. بلکه برعکس آن، شاهد منازعات و مجادلات و مباحث حقوقی و منطقی متکی بر منافع ملی و میهنی و همچنین دفاع از حقوق مسلم مردم باشیم. نمایندگان را یک دست و یک تیره ندیده و آنها را به واقع نماینده دادخواهی و فریاد زن حقوق حوزه نمایندگی خود ببینم. امیدوارم در پایان این دوره، از نمایندگان فهرستی طولانی منتشر نشود که فلان نماینده یا نمایندگان در طول مدت خدمت خود تنها فلان ساعت در مجلس حضور عینی داشته است.

در این یادداشت بر حسب فرصت و محدودیت سطور تنها می خواهم با طرح چنین مسایلی به این امر اشاره کنم که از نظر علمی و عرفی یک نماینده کیست و مجلس ایده آل چگونه باید باشد.

از این منظر می توانم چنین به عرض برسانم که کیفیت سیاسی مجلس به کاری که انجام می دهد بستگی دارد. پارلمان ها به اندازه و به گونه ای که با جنبه های احتمالی و بحث برانگیز پدیده های مورد نظر برخورد می کنند، سیاست انجام می دهند. در این معنا، نمایندگی مجلس و خود مجلس به طور ایده آل باید چنین بوده باشد: “کارکردهای پارلمان” در نظام سیاسی نتیجه “کارکردهای نمایندگان مجلس” است که می تواند وجهه ایده آل را به آن ببخشد. بنابراین، از دیدگاه نوع شناسی پارلمان باید نگاهی به تاریخ سیاست پارلمانی داشت که بتوان رویکرد ایده آل را بازشناسایی کرد. در دنیا، مجالس سیاسی یا پارلمان متعددی داریم که موفقیت و الگو بودن آن ها را می توان از روی رویه های موجود در آنها، بلاغت و ادبیات سیاسی و علمی که در میان نمایندگان و فضای پارلمان حاکم است و همچنین تخیل سیاسی نمایندگان جستجو کرد.

قبل از هر چیز مجلس باید مشروع بوده باشد. یعنی نمایندگان بر اساس میزان رأی دهندگان حائز شرایط به مجلس راه بیابند. در مرحله بعد باید حاکمیت مجلس بر همه ارکان نظام و دیگر قوا، اعم از اجرایی و یا قضایی مسجل باشد نه تابع آنها. پارلمان ایده آل با نمایندگان شایسته مجلسی است که تعیین کننده حرکت در سیاست کشور باشد و به دور از هر نوع حب و بغض و جناح بازی، به این بیندیشد که حداقل در پایان چهار سال نمایندگی چه خط سیر پویایی ایجاد خواهد شد تا دیگر نمایندگان بتوانند با توجه به شرایط بین المللی، کشور را به پیش ببرند. سومین موضوع مربوط به رویداد کلیدی رویه مجلس است. موضوع چهارم این است که جهت گیری زمانی- مکانی نماینده و نمایندگان باید به نحوی باشد که مذاکرات و تصمیم گیری های مجلس دستخوش سلایق از سوی جاهای دیگر و یا تأثیر جاهای دیگر بر مذاکرات مجلس نبوده باشد. تمام اینها میتواند تیپ پارلمانی و نمایندگان آن را به عنوان سیاستمدار مشخص کند. هر چقدر هم باب میلمان نباشد باید گفت که آنچه بیان داشتم، می توان نمونه اش را در مجلس ملی فرانسه، نروژ، یونان، ژاپن و برخی کشورهای دیگر در سطح جهان دید.

“نمایندگی” کسی را بر عهده گرفتن وظیفه بسیار خطیری است. چراکه نمایندگی خود یک عمل سیاسی است که هم نماینده و هم حوزه نمایندگی را متجلی می سازد. بدون مناسبت‌های متمایز برای نمایندگی، هیچ نماینده‌ای نمی تواند خود را دارای وجوه نمایندگی مجلس بداند. نمایندگان مجلس تنها زمانی می‌توانند دیدگاه سیاسی “نماینده بودن” را داشته باشند که شخصاً به دور از هر تأثیرپذیری از سوی نهادهای قدرتی و لابی های موجود به صراحت و صداقت موضع‌گیری حوزه خود را نشان دهد. رأی یک نماینده خیلی نافذتر از تصمیم رئیس جمهور یا هر مقام دیگری است. زیرا قدرت نماینده مجلس است که می تواند با تصمیمات جمعی عملکرد دیگر نهادها و پایگاه قدرتی و اجرایی را شکل دهد. از این رو نماینده بودن این نیست که در مجلس تنها در همه پرسی حضور داشته باشد و بدون درک مشکلات کشور و یا حداقل خاستگاه حوزه انتخابی خود تصمیم به امضای طومار یا طرح ابتکاری شهروندان برای ارائه به مجلس بگیرد. نمایندگی پارلمان معمولاً به نام “مردم” مشروعیت می یابد. مفهوم “حاکمیت مردمی” مهم است. مردم همان “جمعیت”، “شهروندان” و “رأی دهندگان” هستند.

پارلمان ایده آل مجلسی است که به عنوان قوه مقننه، مشروعیت مبتنی بر “حاکمیت قانون” به جای اشخاص، با آرمان بی طرفی قانون گذاری مرتبط است. مجلس ابهت خود را از وجود نمایندگان که “قانونگذاران” هستند و مجموعه ای از کارشناسان قانون گذاری می باشند، کسب می کند. مشورت مجلس نباید در مسایل حساس و آنچه مربوط به مردم و جامعه است، خود خردبینی کرده و تصمیماتی را بگیرد که تاوان آن را سالیان سال جامعه باید بپردازد. مجلس ایده آل مجلسی است که به غیر از جلسات مشورتی همه چیزی عیان و در برابر دید مردم باشد. تصمیمات و مصوبات پشت درهای بسته برای مردم نمی تواند مجلسی ایده آل شناخته شود.

وقتی اداره کشور، تأیید صلاحیت هیئت دولت، تصویب بودجه، دستورات و احکام سطوح مختلف و تصویب یا رد معاهدات بین المللی و قطع نامه ها در حوزه اختیارات مجلس است، یعنی اینکه مجلس قداست و قدرت دارد؛ از همه چیز بالاتر است. پس نماینده نیز برای ورود به چنین جایگاه مقدسی باید رسالت و وظایف خود را بداند. بله قربان گوی لابی ها، پایگاه ها نباشد. مجلس را سکوی پرتاب برای رسیدن به درجات سیاسی بالاتر نشمارد و برای رسیدن به این آرزو شرف نمایندگی را به پست و مقام آتی نفروشد.

امید که این بار شاهد چنین نمایندگان و مجلسی بوده باشیم.

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.