عصرآزادی آنلاین/ نویده رئوف فرد/ فعال فرهنگی در آذربایجان شرقی
آنچه امروز بر تبریز و ایران میگذرد روزگار آشنایی است که ۱۱۸ سال پیش بر این خاک گذشته. وطن همان وطن است اما آنچه مردمانش بر آن روا داشتهاند غریب است و دلگیر
در بین گفتارها و نوشتارهای امروزی، طعم گسی در کاممان میگذرد و یادآور آن است که «وطن» در گیر و دار کشمکش هاست و کسی وام دار تجربههای گذشته نیست.
پیشتر براین روال بود، بزرگان تأکید داشتند که اگر تاریخ را ندانی لاجرم محکوم به تکرار آنی اماای کاش تکرار تاریخ برایمان همان روزهای پرصلابت نهضت مشروطه ای بود که بزرگمردان و شیرزنان آن دوران بر «سر دادن و یک وجب از این خاک ندادن» تأکید کرده و سینه سپر میکردند، اما چه کنیم که سالهای اخیر «وطن» چنین غیرتی را بر خود ندیده.
نه اینکه مردمان و دولتمردانمان نیت به دادن خاک داشته باشند، نه! افکارمان وجب به وجب دستخوش سلایق بی پایه ای شده است که تغییرات ناخواسته در جریان زندگی مان ریشه دوانده. سرچشمه این واقعه همان غریبگی ای است که میان آیندگان و معاصران امروزی به طور جدی نمایان است.
تعهد و تعلق به دنبال شناخت و برقراری ارتباط نزدیک در جامعه ایجاد میشود اما آنچه میان نسل حاضر و نسل معاصر اشکار است، شکافی که در آن جهان بینی این دو را از یکدیگر گسسته و معنای همبستگی را کمرنگ تر کرده است.
آنچه برای «وطن» واجب لازم است، همسوسازی خِرد جمعی و ایجاد پلی مستقیم و رو در رو با نسل جوان است. این سرزمین با فاصله گرفتن از نسل جوان خود، بیشتر در دنیای رو به جلوی امروزی، عقب خواهد ماند اما اگر همچون ۱۱۸ سال قبل بر نگاهها و اراده های مصمم تکیه کرده و میدان را برای بهتر شدن شرایط، به نگاهی جمعی بسپارد، روزنه امیدی در جریان زندگیها خواهیم یافت.
«تبریز» بر کسی پوشیده نیست که همواره پیشگام تحولات داخلی، خارجی و سیاسی «وطن» بوده است، چرا که نام او با خاک سرخی که سرخی اش از خون دلاوران گرفته شده؛ گِره خورده است.
هدف از این یادداشت، یادآوری تاریخی است که می توان با تکرار آن «وطن» را ساخت، نه تکراری که باخت های پنهان و ویرانگر را به دنبال داشته باشد زیرا «روز ملی تبریز» یادآوری برای عدم تکرار روزهای تاریک و طعم گس نشسته به کام بوده و یادآوری است برای در آغوش گرفتن تفکر نوین و آمیختن آن با ریشه های کهن، یادآوری است برای ساختن «وطن».