جایگاه مکتب استاد شهریار در ادبیات ایران به مناسبت روز ملی شعر و ادب از نگاه "عصرآزادی"
شهریار برند جهانی شعر معاصر ایران
عصرآزادی/ شهرام صادق زاده
استاد شهریار به عنوان شاعر پرافتخار آذربایجان در کارنامه ادبی خود اشعار بیشماری در قالب های غزل، قصیده، مثنوی و غیره دارد و شهرت این بزرگمرد تبریزی به خاطر دیوان چهار جلدی غزلیات فارسی و منظومه حیدر بابا سلام به زبان تورکی آذربایجانی همواره در اذهان ماندگار است.
به پاس بزرگداشت و زنده نگه داشتن یاد و خاطره این شاعر بلند آوازه و پس از پیشنهاد علی اصغر شعردوست یار دیرین استاد شهریار در یک دهه قبل و سالها تلاش و پیگیری مجدانه این فعال حوزه فرهنگ آذربایجان، بالاخره شورای عالی انقلاب فرهنگی ۲۷ شهریور مصادف با سالروز درگذشت سیدمحمد حسین بهجت تبریزی متخلص به شهريار را روز ملی شعر و ادب نام نهاد.
این در حالی است که کهن شهر تبریز از قدیم الایام دارای سه مقبره خاص شامل مقبره العرفا در درب گجیل، مقبره العلما در حوالی سرخاب و یکی هم در مقبره الشعرا بود که امروز متاسفانه تنها مقبرة الشعرا باقی مانده است که آن هم در وضعیت مناسبی قرار ندارد؛ مکانی که مدفن شاعران بزرگی همچون خاقانی، قطران و همام تبریزی است اما سالهاست مورد غفلت مسئولان فرهنگی استان قرار گرفته و این امر، باعث ایجاد نگرش منفی به این مجموعه فرهنگی گردیده است که علاوه بر گردشگران، حتی خانواده ها نیز از حضور در آن به دلیل جولان بی فرهنگ ها هراس دارند؛ در عجبم که ما را چه شده که به ارزش برند فرهنگی و ادبی آذربایجان واقف نیستیم…
منظومه اول
یکی از شاگردان نزدیک استاد شهریار که هم اکنون در فعالیتهای علمی و پژوهشی بنیاد فرهنگ، هنر و ادب آذربایجان نیز مشارکت دارد گفت: راز ماندگاری و جذابیت اشعار استاد شهریار بعد از سالها و در میان مردمی با زبانهای مختلف در درجه اول، در صمیمیت و خلوص شاعر در برخورد با حوادث زندگی فردی و فرهنگ اجتماعی شامل باورها و اعتقادات مردمی است.
“ابوالفضل علی محمدی” ادامه داد: در درجه دوم، این راز را میتوان در زبان ساده و کاربرد اصطلاحات مردم کوچه و بازار در اشعار فارسی و تورکی خود دانست که البته با سبک یا مکتب ویژه جایگاه منحصر به فردی بخشیده و او را در تاریخ ادبیات ایران ماندگار کرده است.
وی اضافه کرد: علت استقبال مردم از غزل هایی مانند همای رحمت، ای وای مادرم و حیدر بابایه سلام و غیره در این نکته نهفته است که مردم، آن سرودهها را به مانند سروده خود و حرفهای دل خود می دانند و فاصلهای بین خود و شاعر نمی بینند.
این شاگرد استاد شهریار با بیان اینکه شعر او فقط فنون و صنایع ادبی نیست تاکید کرد: این فنون در سطح بالایی در شعر شهریار وجود دارد به علاوه شعریت، حس انگیزی و تاثیرگذاری در مخاطب عام و خاص نیز در اشعار او وجود دارد که نظیرش را در اشعار شاعر دیگری نمی بینید.
علی محمدی در پایان خاطرنشان کرد: خلاصه اینکه، استاد شهریار تنها شاعری است که پس از انقلاب مشروطیت، جامعه ایران را آیینه داری می کند و شعرش در دانشگاهها، مساجد، شهرها و روستاها خوانده می شود.
منظومه دوم
یک کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی در تبریز معتقد است استاد شهریار نماینده مکتب رُمانتیسم شعر ایران است و اگر این مکتب را مورد واکاوی قرار دهیم به طور حتم اسم این استاد بزرگ را خواهیم شنید.
“مرتضی طوسی” ادامه داد: قبل از استاد نیز شاعران سترگ و چیره دستی در ادبیات فارسی سراغ داریم اما موردی که استاد شهریار را از بقیه شعرای پس از خود متمایز می کند چیرگی او در قالبهای شعر فارسی است؛ قالب هایی مانند قصیده که قبل از استاد تقریباً رو به افول و منسوخ شدن بود و او دوباره آنها را احیا کرد.
وی افزود: رویکرد استاد نسبت به شعرهای جدید – مانند شعر نیمایی – که آثار بدیع و قابل قبولی را به منصه ظهور رساند و به خاطر عِرقی که نسبت به آذربایجان و ایران و اعتقاد راسخ به مکتب و مذهب تشیع داشت در بین شعرای هم دوره خود بسیار متمایز بود.
طوسی با اشاره به اینکه استاد شهریار در دوره ای زندگی می کرد که از هر طیف مذهبی و غیرمذهبی مخاطب زیادی داشت و علاقه مندان به شعر فارسی و تورکی هم ایشان را قبول داشتند اضافه کرد: زیرا شعر استاد شهریار مجمع الجزایری از تفاوت سلائق مختلف بود که شعر استاد را می پسندیدند اما امروزه غفلت از جایگاه استاد شهریار در همین استان تاسف آور است و گویا تبریز و آذربایجان جایگاه گذشته خود را به فراموشی سپرده و نسل جوان آن با استاد شهریار آشنا نیست.
شاعر و مدرس دانشگاه های تبریز تاکید کرد: متاسفانه بزرگان خود را به باد فراموشی سپرده ایم و این تغافل در آینده، نتایج منفی بسیاری در بر خواهد داشت زیرا شهری که فرهنگ آن رو به افول باشد به طور حتم قادر به پرورش شخصیت های جدید ادبی نیز نخواهد بود!
منظومه آخر
منظومه حیدربابایه سلام یک موج بسیار قوی در زبان تورکی ایجاد کرد که در زمان حیات استاد شهریار بیش از ۳۰ نظیره به حیدربابا نوشته شد و با نوشتن شعر بلند سهندیه، شعر تورکی را به اوج رساند به طوری که شهریار، شعر غزل فخیم گذشته را به زبان معاصر نزدیک کرد و پس از آن نیز شاعران دیگر راه استاد شهریار را ادامه دادهاند تا به شعر غزل پیشرفته و آوانگارد رسیده است.
با این تفاسیر، استاد شهریار جهانی ترین شاعر روزگار ماست اما صد افسوس که متولیان پرادعای حوزه فرهنگ منطقه آذربایجان در ادوار قبلی و فعلی در اعتلای این نقش جهانی نقشی نداشته و کار به دردبخور و مفیدی که بتواند افتخار آذربایجانی ها را در سطح جهان پرآوازه تر نماید انجام ندادند و شاید بتوان گفت این، خود استاد شهریار بوده که با اتکا به شعر هویت آفرین و عمیق تورکی و فارسی، عرصه های ادبی جهان را پیموده است.
در حقیقت، با در نظر داشتن جامعیت و ابعاد متنوع شعر و شخصیت استاد شهریار در حوزه ادبیات به طور قطع می توان گفت که جایگاه والای او در عرصه تاریخ و فرهنگ ایران و به ویژه در میان تورک ها، همواره فراتر از یک شاعر صرف بوده است.
بدین ترتیب، زنده یاد استاد شهریار در ابعاد مختلف، تعهد فرهنگی و اجتماعی خود به وطن و مردم خویش را به موثرترین شکل ممکن ایفا کرده است اما متاسفانه با این حال باید اعتراف کنیم که آنچه باید تاکنون در تجلیل و تبیین این نقش برجسته انجام میگرفت محقق نشده است کمااینکه محل دفن آن مرحوم که باید همانند مزار شاعران معاصر ساماندهی می شد تنها به رفع تکلیف در حد یک پروژه عمرانی عادی خلاصه شده است.