عصرآزادی آنلاین/ ✍️ محمد سهرابی/ فعال رسانه ای آذربایجان شرقی
این روزها آذربایجان شرقی در تب و تاب معرفی سکاندار جدید خود پس از چهار ماه بلاتکلیفی مدیریتی است اما رقابت گروههای مختلف برای به کرسی نشاندن گزینه مدنظر خود فضای سیاسی نامناسبی در استان ایجاد کرده است.
آذربایجان در طول تاریخ همواره سردمدار توسعه ایران بوده و به همین جهت نیز تحولات سیاسی در آن، کل کشور و منطقه را متأثر میکند. انتخاب استاندار جدید آذربایجان شرقی هم از آن دسته تحولات سیاسی است که نمیشود به آن تنها از بعد استانی نگاه کرد چرا که استاندار آذربایجان شرقی استانی را مدیریت میکند که ظرفیتهای آن در کل جغرافیا و حوزههای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی کشور حضور داشته و تاثیر بسزایی در تحولات و تصمیمگیری های کشور دارند که آخرین نمونه آن در انتخابات اخیر ریاست جمهوری به خوبی نمایان شد.
آذربایجان در طول تاریخ همواره منشاء تحول خواهی و تغییرات بزرگ برای کشور بوده و مردمان آن به همین جهت اساساً ملی میاندیشند، لذا آذربایجان مدیری میخواهد که شایسته چنین مردمان بزرگ اندیشی باشد.
متأسفانه چندین سال است که آذربایجان شرقی در خور نام و ظرفیتهای خود مدیریت نمیشود و بخصوص در دوره ریاست جمهوری مرحوم رئیسی شاهد تشتت و افول سطح مدیریتی بی سابقهای در استان بودیم لذا مردم و نخبگان آذربایجان از رییس جمهور پزشکیان که خود فرزند آذربایجان بوده و پنج دوره نمایندگی مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی را در کارنامهاش دارد انتظار ساماندهی سریع و اصلاح روند رو به افول مدیریتی در آذربایجان را دارند. البته مردم و نخبگان آذربایجان آسوده خاطر هستند که رییس جمهور پزشکیان بیش از همه با مشکلات، چالشها و ظرفیتهای معطل مانده سیاسی، اقتصادی و فرهنگی دیار خودش آشناست اما تلاشها و لابیهای گروههای سیاست باز و منفعتطلب برای به کرسی نشاندن گزینه خود در کاخ استانداری، نگرانیهای زیادی را سبب شده است که مبادا آذربایجان بار دیگر با استانداری ضعیف دست و پنجه نرم کند!
رئیسجمهور پزشکیان به خوبی می داند که آذربایجان بزرگترین و مهمترین پایگاه رای دولت اوست و لازمه موفقیت دولتش، موفقیت در بروز و ظهور ظرفیتهای معطل مانده ملی و منطقهای آذربایجان است.
تبریز و آذربایجان بهترین ظرفیت را برای توسعه مناسبات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با کشورهای همسایه خود دارد و دولت در انتخاب استاندار آذربایجان شرقی باید به این مهم توجهی ویژه داشته باشد که استاندار بتواند در سطح بین المللی، ظرفیتهای کشور و منطقه را به منصه ظهور برساند.
همچنین قرار گرفتن تبریز و آذربایجان در محور کریدور شرق به غرب و نیز شمال به جنوب یکی از بزرگترین استعدادهای منطقه است که استاندار جدید باید بتواند محورهای ارتباطی ریلی و زمینی استان را جهت بهره مندی کشور از مزایای صنعت ترانزیت منطقه در سریعترین زمان به نتیجه برساند.
از سوی دیگر توجه به صنعتی بودن آذربایجان شرقی و وجود صنایع مادر و راهبردی در تبریز و دیگر شهرهای استان، این موضوع را متذکر میشود که استاندار آذربایجان شرقی باید در حوزه صنعتی و اقتصادی هم کارنامه و عملکرد درخشانی داشته باشد تا بتواند درد صنعتگران، بازرگانان و تولیدکنندگان استان را بفهمد و مدیریت درستی برای حل مشکلات پرشمار بخش صنعت آذربایجان شرقی انجام دهد.
کسی که میخواهد در تبریز و آذربایجان مدیریت کند باید آذربایجان را به خوبی بشناسد و برای این مهم به فرموده رهبر انقلاب میبایست تاریخ آذربایجان را به خوبی بداند تا متوجه باشد که پای در جای چه مردمان بزرگی گذاشته است؛ بداند با چه عقب ماندگی های زیادی مواجه است و چه ظرفیتهای عظیمی پیش روی اوست.
آذربایجان شرقی یک مدیر ملی و بومی توسعهگرا میخواهد تا بتواند بار سنگین ریل گذاری توسعه ایران را به دوش بکشد؛ مدیری که تاریخ بداند، فرهنگ بداند، اهل صنعت و اقتصاد باشد و سیاستمداری که با مدیریتی درست ظرفیتهای مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی آذربایجان را برای نیل به توسعه به هم گِره بزند.
رئیسجمهور پزشکیان و دولت او مأموریت حساسی در انتخاب استاندار آذربایجان شرقی دارند، انتخابی که نتایج آن محدود به یک استان نخواهد بود.
آذربایجان به عنوان لوکوموتیو توسعه ایران که به فرموده مدبرانه رهبری سر ایران است، سالهاست درد عقبماندگی از شاخصهای مختلف توسعه رنجش میدهد، سالهاست افول سطح مدیراناش آن را از ریل توسعه کنار زده و اکنون در فرصتی تاریخی که رئیس جمهور هم از تبریز به نهاد ریاست جمهوری و پردیس حکومتی راه یافته است، زمان درمان دردِ “سرِ ایران” فرا رسیده است. آقای رییس جمهور، درد “سرِ ایران” را مرهم باشید تا لوکوموتیو توسعه ایران سرعت بگیرد.